الأنعام ٨١
کپی متن آیه |
---|
وَ کَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَ لاَ تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْکُمْ سُلْطَاناً فَأَيُ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ |
ترجمه
الأنعام ٨٠ | آیه ٨١ | الأنعام ٨٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُلْطَاناً»: دلیل. برهان. «الْفَرِیقَیْنِ»: دو گروه. «أَحَقُّ»: شایستهتر. درخورتر. «الأمْنِ»: امنیّت. آرامش.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۴ - ۸۳ سوره انعام
- بررسى كيفيت مخصوص رفتار و محاجّه ابراهيم «ع»، در اين آيات
- سرگرمى به امور مادى، باعث غفلت از مبدأ و معاد می شود
- اختلاف مفسّران در معناى كلمه «آزر»، و نسبت او با ابراهيم «ع»
- معنای استغفار و دعاى ابراهيم «ع»، براى آزر
- آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم «ع» نبوده است
- توهم عجيب بعضى از مفسّران در مورد داستان هاى قرآن كريم
- كلام الهى، كلام حق و فصل است و هزل و خلاف واقع، در آن راه ندارد
- بت ها، از چه چیزی ساخته شده بودند
- مالكيت خداوند، نسبت به قوا و افعالش، مالکیت واقعی و حقیقی است
- ستاره اى كه ابراهيم «ع» دیده، ستاره «زهره» بوده است
- مراد از «ربّ» در كلام ابراهيم «ع»، آفريدگار هستى نيست.
- چرا ابراهيم «ع»، نخست ستاره و ماه و خورشيد را «ربّ» خود دانست
- روش ابطال ربوبيت کواکب و ستارگان، در احتجاج ابراهیم «ع»
- وجه آوردن ضمير مذكّر براى «شمس» كه مؤنث است، در كلام ابراهيم «ع»
- اقوال گوناگون در توجيه تذكير ضمير، در آیه شریفه
- سخن نادرست مفسّری كه مى گوید ابراهيم «ع»، به زبان عربى سخن می گفته است
- معنای جملۀ «لَا أُحِبُّ الآفِلِين»، در محاجّه ابراهیم «ع»
- وجه اين كه ابراهيم «ع»، افول را در احتجاج آورد، نه طلوع را
- سخن فخر رازى، در معنای «افول»، در آيه شریفه
- معناى «فطر» و «فطرت» و «حنيف»
- اسلام، دين مطابق با فطرت انسانى و نوع وجودى آدمى است
- بخش دیگری از احتجاجات ابراهيم «ع»، با مشركان
- اقوال مفسّران، در توضيح سخنان ابراهيم «ع»، در محاجّه با مشركان
- وجه اين كه ابراهيم «ع»، نبودن دليل از ناحيه خداوند را، دليل بر بطلان بت پرستى آورده
- «امنیت» و «هدایت یافتن»، از خواص و آثار ايمان است، اگر با ظلم پوشيده نشود
- ايمان به خدا، فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست
- نقد سخن بعضى از مفسّران، در تفسير آيه: «الّذِينَ آمَنُوا وَ لَم يَلبَسُوا إيمَانَهُم بِظُلمٍ...»
- مراد از جملۀ «نَرفَعُ دَرَجَات مَن نَشَاءُ...»، در آیه شریفه
- بحث روایتی
- رواياتى در مورد تولد و نشو و نماى ابراهيم «ع»، در مخفیگاه
- آنچه از سرگذشت حضرت ابراهيم، مورد اتفاق علماى حديث است
- چند روايت درباره ارائه ملكوت به ابراهيم «ع»
- رواياتى در مورد جملۀ «هَذَا رَبّى»، كه ابراهيم «ع» بر زبان آورد
- رواياتى در ذيل جملۀ «وَ لَم يَلبَسُوا إيمَانَهُم بِظُلمٍ»
- فروع و احكامى كه توسط ابراهيم «ع» تشريع شده اند
- سبب وجود قوانين «حمورابى»، در تورات فعلى
- گفتاری در باره شخصیت ابراهیم خلیل «ع» و سرگذشت او
- بررسی نسبت های ناروای تورات فعلى به ابراهيم «ع»، در بعض روایات اهل سنت
- روايتى جامع از طريق ائمّه اهل بيت «ع»، درباره قضاياى ابراهيم «ع»
- آیا ذبيح ابراهيم «ع»، اسماعيل بوده، یا اسحاق؟
- بررسی نظر طبرى، كه اسحاق «ع» را ذبيح دانسته
- پاسخ به دو اشكال بعضى از مستشرقان به قرآن، در مورد ابراهيم و بناى كعبه
- گفتار مسعودى، درباره عقائد ستاره پرستان، بت پرستان و صائبين
- دو نكته در باره عقاید صابئین و بت پرستان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «81»
و چگونه از چيزى كه شريك خدا ساختهايد بترسم و حال آنكه شما آنچه را كه خدا هيچ دليلى دربارهى آن بر شما نازل نكرده است شريك او گرفته و نمىترسيد؟ اگر مىدانيد (بگوييد كه) كدام يك از ما دو دسته به ايمنى (در قيامت) سزاوارتر است؟
نکته ها
كلمهى «سلطان»، به معناى دليل و حجّت و برهان است.
بر خلاف آنان كه ترس را انگيزهى اعتقاد به خداوند مىدانند، اين آيه، ترس را انگيزهى شرك مىداند.
پیام ها
1- از تهديدات موهوم، نهراسيد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ»
2- امنيّت روحى، در پرتو توحيد حاصل مىگردد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ»
3- عقائد دينى بايد بر اساس دليل و برهان باشد. «كَيْفَ ما أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً»
4- در بحث و مناظره، نبايد تعصّب مردم را تحريك كرد. «فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ» و نفرمود: ما در امان هستيم و شما در خطر.
5- علم صحيح، وسيله راهيابى به خداست، اگر آن را درست به كار گيريم، به نتايج صحيح مىرسيم. «إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 501
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (81)
بعد از آن به أكد حجج بر ايشان احتجاج فرمايد:
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ: و چگونه بترسم از آنچه شما به شرك اختيار نموديد از جمادات وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ: و نمىترسيد از آنكه شرك مىآوريد به خدا و شريك او مىدانيد ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً: آن چيزى را كه نازل ننموده است به شريك قرار دادن آن بر شما كتابى و حجتى و دليلى غالب، يعنى چگونه ترسم از معبودان شما كه بديهه عقل حاكم است كه نفع و ضرر از آنها منصور نيست و شما اولى هستيد كه بترسيد از خداى قاهر و غالب كه شرك مىآوريد به او و حال آنكه نمىترسيد از او. مراد آنكه او احق است از آنكه از او بترسيد جهت اشراك مصنوع به صانع و تسويه ميان مقدور و عاجز به قادر ضار و نافع فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ: پس كدام يك از اين دو گروه مشرك و موحد سزاوارترند به ايمن بودن. آيا ما كه بتحقيق شناختيم خدا را به ادلّه، و عبادت او نمائيم، يا شما كه مشرك شديد. و اگر عصبيت و حميت كنار گذاريد، هر آينه نيابيد مر اين حجت را دفعى إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد بدانيد ذاتى را كه سزاوار باشد ترسيدن از او كه خداوند قادر متعال باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (81)
ترجمه
و چگونه بترسم از آنچه شريك گرفتيد با آنكه نميترسيد از آنكه شما شريك قرار داديد با خدا چيزيرا كه نفرستاده است بآن بر شما حجتى را پس كدام يك از اين دو فرقه سزاوارترند بايمنى اگر هستيد كه ميدانيد.
تفسير
حضرت ابراهيم (ع) تعجب فرمود از توقع اقوام مشرك خود از او كه بترسد آنحضرت از معبودهاى باطل آنها كه قادر بر هيچ امرى نيستند تا بتوانند ضرر و نفعى بكسى برسانند با آنكه خودشان نميترسند از آنكه شرك آوردند بخدا و شريك
جلد 2 صفحه 344
قرار دادند با او چيزيرا كه نفرستاده است خدا بر شركت آن چيز در امر الوهيّت يا عبادت بر آنها كتاب يا حجتى را خلاصه آنكه بسيار توقع بيجائى داشتند كه مىخواستند آنحضرت بترسد در جائيكه ترس مورد و محل ندارد با آنكه خودشان نميترسيدند در جائيكه ترس بمورد و محل است چون بايد از فعل ناشايسته ترسيد در برابر قادر بر ضرر و نفع و آن شرك است كه اعظم معاصى است در مقابل قادريكه در مقابل او قدرتى نيست پس جاى سؤال است از آنكه كدام يك از اين دو فرقه كه موحّد و مشرك باشد سزاوارترند بآنكه نترسند و ايمن باشند از ضرر در صورتى كه كسانيكه از آنها سؤال ميشود اهل دانش باشند و انصاف بدهند و بگويند واضح است كه بايد از حىّ قادر ترسيد نه از جماد عاجز.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَيفَ أَخافُ ما أَشرَكتُم وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُم أَشرَكتُم بِاللّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ عَلَيكُم سُلطاناً فَأَيُّ الفَرِيقَينِ أَحَقُّ بِالأَمنِ إِن كُنتُم تَعلَمُونَ (81)
و چگونه ميترسم آنچه را که شما شريك قرار دادهايد و شما نميترسيد که بر خدا شريك قائل شدهايد با اينكه هيچگونه مدركي و دليلي بر شما از جانب خدا نازل نشده که بفرمايد اينها شريك من هستند پس كدام يك از ما دو فرقه سزاوارتريم بايمني اگر بوديد ميدانستيد.
وَ كَيفَ أَخافُ ما أَشرَكتُم اصنامي که من و شما ميدانيم و ميبينيم که يك جمادي که تراشيده و مصنوع بشر است بيشتر نيست و اگر آنها را در هم بكوبند ادراك ندارند چگونه من از آنها بترسم وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُم أَشرَكتُم بِاللّهِ خداوند قاهر متعالي که من و شما يقين داريم که بر همه چيز قادر و توانا است و علمش بهمه چيز احاطه دارد شما نميترسيد که براي او شريك قرار دادهايد ما لَم يُنَزِّل بِهِ
جلد 7 - صفحه 125
عَلَيكُم سُلطاناً كانه دفع دخلي است که مشركين بگويند خداوند بما امر فرموده که عبادت اينکه اصنام را بكنيم و در ترك آن خدا ما را عذاب كند و اينها مقرب درگاه الهي هستند چنانچه گفتند ما نَعبُدُهُم إِلّا لِيُقَرِّبُونا إِلَي اللّهِ زُلفي زمر آيه 4، چنانچه در اعمال زشت خود هم استناد كردند و گفتند وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها اعراف آيه 27، جواب ميدهد که چه مدركي براي اينکه دعوي داريد آيا وحيي بر شما نازل شد يا نبيّي بشما خبر داده يا عقل شما حكم كرده که مدرك عقلي داريد هيچگونه مدركي نداريد جز همان حميت و عصبيت و تقليد آباء.
فَأَيُّ الفَرِيقَينِ موحد و مشرك أَحَقُّ بِالأَمنِ البته موحدين چون بادله متقنه معرفت بتوحيد پيدا كرده و تمام انبياء که آمدند دعوت بتوحيد اولين وظيفه آنها بود و نفي شرك سزاوارترند بامنيت نسبت بكساني که بدون مدرك و دليل و بر خلاف حسّ و و جدان قائل بشرك شدند إِن كُنتُم تَعلَمُونَ اگر دست از جهالت و حماقت و عصبيت و عناد برداريد و بخود بيائيد خواهيد دانست.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- نترسیدن از پیامد شرک به خداى یگانه و در هراس بودن از شریکان موهوم او، کارى شگفت و نابخردانه است. (و کیف أخاف ما أشرکتم و لاتخافون أنکم أشرکتم بالله)
۲- قوم ابراهیم او را به آسیب دیدن از جانب معبودهاى خود تهدید مى کردند. (و لاأخاف ما تشرکون به ... و کیف أخاف ما أشرکتم)
۳- مشرکان سزاوار هراس از خداوند به سبب شریک پنداشتن براى او هستند. (و لاتخافون أنکم أشرکتم بالله)
۴- قوم ابراهیم علاوه بر عقیده و تأثیر و نقش بتها و اجرام آسمانى در تدبیر و ربوبیت جهان، به خداوند نیز معتقد بودند. (و لاتخافون أنکم أشرکتم بالله) احتجاج ابراهیم(ع) با مشرکان در جمله «و لاتخافون ...» در صورتى تام است که آنها عقیده به «الله» داشته باشند.
۵- خداوند هیچ دلیلى که گواه نقش شریکانى براى خود در تدبیر و ربوبیت جهان باشد، نازل نفرموده است. (ما لم ینزل به علیکم سلطنا)
۶- مشرکان به سبب شریک پنداشتن براى خداوند مستحق آسیب و کیفر هستند. (فأى الفریقین أحق بالأمن)
۷- شریک پنداشتن براى خداوند، عقیده اى بدون دلیل و برهان است. (و لاتخافون أنکم أشرکتم باللهما لم ینزل به علیکم سلطنا) «سلطان» به معنى حجت و برهان است. بنابراین جمله «لم ینزل به علیکم سلطانا»، یعنى خداوند هیچ حجت و برهانى بر موهومات مشرکان نازل نکرده است.
۸- عقاید دینى باید بر برهان و دلیل استوار باشد. (ما لم ینزل به علیکم سلطنا)
۹- ترس از آسیب رسانى برخى موجودات، از عوامل شریک پنداشتن آنها براى خداوند است. (و کیف أخاف ما أشرکتم ... فأى الفریقین أحق بالأمن)
۱۰- موحدان، به جهت توحید و یکتا پرستى، سزاوار در امان بودن از خشم خداوند هستند. (و لاتخافون أنکم أشرکتم بالله... فأى الفریقین أحق بالأمن)
۱۱- مشرکان مى پنداشتند امنیت آنان با پرستش بتها و دیگر معبودها تأمین مى گردد. (فأى الفریقین أحق بالأمن)
۱۲- مماشات با خصم در بحث و جدل، روشى براى تبلیغ معارف و عقاید (فأى الفریقین أحق بالأمن) لازمه اینکه موحدان «احق» به امام باشند، آن است که براى مشرکان نیز حقى محسوب گردد. ولى با توجه به اینکه مشرکان هیچ لیاقتى براى امان ندارند، براى مماشات با خصم و در مقام جدل و تبلیغ حقى فرض شده است.
۱۳- در امان نبودن مشرکان از خشم خداوند و امنیت داشتن موحدان از آن حقیقتى متکى بر علم و آگاهى است. (فأى الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون)
۱۴- شرک زاییده نادانى است. (فأى الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون) تعلیق مضمون آیه بر جمله شرطیه «إن کنتم تعلمون» به این نکته اشاره دارد که مشرکان مردمى نادان و در نتیجه عقاید موهوم آنان نیز متکى بر نادانى است.
۱۵- قوم ابراهیم مدعى ابتناى عقاید موهوم خویش بر علم (فأى الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون) جمله «إن کنتم تعلمون» که از جانب ابراهیم (ع) در برابر مشرکان ابراز شده بیانگر وجود چنین ادعایى در میان آن قوم است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۵
- ابراهیم (ع): تهدید ابراهیم (ع) ۲ ; قصه ابراهیم (ع) ۲
- احتجاج: مدارا در احتجاج ۱۲
- تبلیغ: روش تبلیغ ۱۲
- ترس: از خدا ۳ ; ترس از معبودان باطل ۱ ; ترس از موجودات ۹ ; ترس پسندیده ۳ ; ترس ناپسند ۱، ۹
- توحید: آثار توحید عبادى ۱۰
- جهل: آثار جهل ۱۴
- شرک: آثار شرک ۳ ; بیخمنطقى شرک ۱، ۷ ; دلایل بطلان شرک ۵ ; عوامل شرک ۹، ۱۴ ; فرجام شرک ۱
- عقیده: برهان در عقیده ۸ ; عقیده به بتپرستى ۴ ; عقیده به ربوبیت اجرام آسمانى ۴
- غضب: ایمنى از غضب خدا ۱۰
- قوم ابراهیم: ادعاهاى قوم ابراهیم ۱۵ ; بینش قوم ابراهیم ۲ ; تهدیدهاى قوم ابراهیم ۲ ; شرک قوم ابراهیم ۴ ; عقیده قوم ابراهیم ۴، ۱۵ ; معبودان قوم ابراهیم ۲
- کیفر: مستحقان کیفر ۶ ; موجبات کیفر ۶
- مجادله: مدارا در مجادله ۱۲
- مشرکان: امنیت مشرکان ۱۱ ; بتپرستى مشرکان ۱۱ ; بینش مشرکان ۱۱ ; ترس مشرکان ۳ ; دلایل بتپرستى مشرکان ۱۱ ; کیفر مشرکان ۶ ; مغضوبیت مشرکان ۱۳
- مغضوبان خدا:۱۳
- موحدان: امنیت موحدان ۱۰، ۱۳
منابع