گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۵۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷: خط ۱۷:


==آيات ۱۶۸ - ۱۷۱  سوره بقره ==
==آيات ۱۶۸ - ۱۷۱  سوره بقره ==
يَا أَيُّهَا النَّاس كلُوا مِمَّا فى الاَرْضِ حَلَالاً طيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطوَاتِ الشيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ (۱۶۸)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فى الاَرْضِ حَلَالاً طيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطوَاتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ (۱۶۸)


إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَن تَقُولُوا عَلى اللَّهِ مَالا تَعْلَمُونَ(۱۶۹)
إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَن تَقُولُوا عَلى اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ(۱۶۹)


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا أَ وَ لَوْ كانَ ءَابَاؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ(۱۷۰)
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كانَ آبَاؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ(۱۷۰)


وَ مَثَلُ الَّذِينَ كفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِى يَنْعِقُ بمَا لا يَسمَعُ إِلا دُعَاءً وَ نِدَاءً صمُّ بُكْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (۱۷۱)
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِى يَنْعِقُ بمَا لا يَسمَعُ إِلّا دُعَاءً وَ نِدَاءً صُمُّ بُكْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (۱۷۱)


<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


هان ! اى مردم از آنچه در زمين است بخوريد در حالى كه حلال و طيب باشد و گامهاى شيطان را پيروى مكنيد كه او شما را دشمنى است آشكار (۱۶۸)
هان! اى مردم از آنچه در زمين است، بخوريد در حالى كه حلال و طيّب باشد و از گام هاى شيطان پيروى مكنيد، كه او شما را دشمنى است آشكار. (۱۶۸)


او تنها شما را به بدى و فحشاء و گفتن سخنان بى دليل و نسبت دادن آن به خدا وا ميدارد (۱۶۹)
او، تنها شما را به بدى و فحشاء و گفتن سخنان بى دليل و نسبت دادن آن به خدا وا می دارد. (۱۶۹)


و چون به ايشان گفته شود آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد مى گويند: نه ، ما تنها آن را پيروى مى كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم آيا اگر پدران ايشان عقل نمى داشتند و هيچ چيز نمى فهميدند و راه بجائى نمى بردند باز هم پيرويشان مى كردند؟(۱۷۰)
و چون به ايشان گفته شود آنچه خدا نازل كرده، پيروى كنيد، مى گويند: نه، ما تنها آن را پيروى مى كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم، آيا اگر پدران ايشان عقل نمى داشتند و هيچ چيز نمى فهميدند و راه به جایى نمى بردند، باز هم پيروی شان مى كردند؟(۱۷۰)


مثل كسانى كه كافر شدند مثل آن چوپانى است كه بر گوسفندان خود نهيب مى زند و چيزهائى مى گويد كه گوسفندان نمى فهمند ندائى از او مى شنوند،كر و گنگ و كورند و در نتيجه راهى براى تعقل ندارند (۱۷۱)
مَثَل كسانى كه كافر شدند، مَثَل آن چوپانى است كه بر گوسفندان خود نهيب مى زند و چيزهایى مى گويد كه گوسفندان نمى فهمند، ندایى از او مى شنوند، كر و گنگ و كورند و در نتيجه راهى براى تعقل ندارند. (۱۷۱)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۳۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۳۱ </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


«'''يا ايها الناس كلوا مما فى الارض حلالا طيبا'''» تا آخر دو آيه ، كلمه (حلال ) در مقابل كلمه (حرام ) است ، و معنايش با كلمه (ممنوع ) يكى است ، وقتى مى گويند فلان كار حرام است ، معنايش اين است كه ارتكاب آن ممنوع است ، و كلمه (حل ) هم در مقابل (حرمت ) مى آيد و هم در مقابل حرم ، و هم در مقابل عقد، و اين كلمه يعنى كلمه (حل ) در تمامى موارد استعمالش معناى آزادى در عمل و اثر را مى رساند، و كلمه (طيب ) در مقابل كلمه (خبيث ) معناى ملايمت با نفس و طبع هر چيزى را ميدهد، مثل كلمه طيب ، كه به معناى آن سخنى است كه گوش را از شنيدنش خوش آيد و عطر طيب كه به معناى آن عطرى است كه شامه آدمى از بوى آن خوشش آيد و مكان طيب يعنى آن محلى كه با حال كسيكه ميخواهد در آن محل جا بگيرد سازگار باشد.
«'''يَا أيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِى الأرضِ حَلَالاً طَيّباً'''» تا آخر دو آيه:
 
كلمۀ «حلال» در مقابل كلمۀ «حرام» است، و معنايش با كلمه «ممنوع»، يكى است. وقتى مى گويند فلان كار حرام است، معنايش اين است كه ارتكاب آن ممنوع است. و كلمۀ «حلّ»، هم در مقابل «حرمت» مى آيد و هم در مقابل حرم، و هم در مقابل عقد. و اين كلمه، يعنى كلمه «حل» در تمامى موارد استعمالش، معناى آزادى در عمل و اثر را مى رساند.
 
و كلمۀ «طيّب» در مقابل كلمۀ «خبيث«، معناى ملايمت با نفس و طبع هر چيزى را می دهد. مثل «كلمه طيّب»، كه به معناى آن سخنى است كه گوش را از شنيدنش خوش آيد و «عطر طيّب»، كه به معناى آن عطرى است كه شامّه آدمى از بوى آن خوشش آيد، و «مكان طيّب»، يعنى آن محلى كه با حال كسی كه می خواهد در آن محل جا بگيرد، سازگار باشد.


و كلمه : (خطوات ) جمع خطوة (گام ) است كه : به معناى فاصله ميان دو پاى آدمى در حال راه رفتن است ، البته اين كلمه به فتحه خاء و فتحه طاء يعنى (خطوات ) نيز قرائت شده ، كه معنايش بنابراين قرائت دفعات ميشود، چون خطوة به فتحه خاء، به معناى دفعه و يك نوبت است ، و در نتيجه خطوات شيطان ، عبارت ميشود از امورى كه نسبتش بغرض ‍ شيطان ، - يعنى اغواء بوسيله شرك - نسبت گامهائى است كه يك رونده بسوى مقصد خود برميدارد.
و كلمۀ «خُطُوات»، جمع «خُطوة: گام» است كه به معناى فاصله ميان دو پاى آدمى در حال راه رفتن است. البته اين كلمه، به فتحه «خاء» و فتحه «طاء»، يعنى «خَطَوات» نيز قرائت شده، كه معنايش بنابراين قرائت، «دفعات» می شود. چون «خَطوة» به فتحه خاء، به معناى دفعه و يك نوبت است.  


و بنابراين مراد به آن امورى خواهد بود كه نسبت به شرك و دورى از خدا جنبه مقدمه دارد.
و در نتيجه، «خطوات شيطان»، عبارت می شود از: امورى كه نسبتش به غرض شيطان - يعنى اغواء به وسيله شرك - نسبت گام هایى است كه يك رونده به سوى مقصد خود بر می دارد. بنابراين مراد به آن، امورى خواهد بود كه نسبت به شرك و دورى از خدا جنبه مقدمه دارد.


و كلمه (يامركم ) از امر است ، كه به معناى اين است كه آمر اراده خود را تحميل بر ماءور كند، تا ماءمور آنچه را او خواسته انجام دهد و امر از شيطان عبارتست از وسوسه او و اينكه آنچه را از انسان ميخواهد، بوسيله اخطار آن به قلب آدمى و جلوه دادن آن در نظر آدمى ، بر انسان تحميل نمايد.
و كلمه (يامركم ) از امر است ، كه به معناى اين است كه آمر اراده خود را تحميل بر ماءور كند، تا ماءمور آنچه را او خواسته انجام دهد و امر از شيطان عبارتست از وسوسه او و اينكه آنچه را از انسان ميخواهد، بوسيله اخطار آن به قلب آدمى و جلوه دادن آن در نظر آدمى ، بر انسان تحميل نمايد.
۲۰٬۹۱۴

ویرایش