۲۰٬۷۱۰
ویرایش
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
با مسلّم بودن اين دو مطلب، چرا عقلا جائز نباشد كه احتمال دهيم: بعضى از مسلمانان قبل از هجرت به همين منظور مسلمان شده باشند؟ | با مسلّم بودن اين دو مطلب، چرا عقلا جائز نباشد كه احتمال دهيم: بعضى از مسلمانان قبل از هجرت به همين منظور مسلمان شده باشند؟ | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۷ </center> | ||
يعنى به ظاهر، اظهار اسلام كرده باشند تا روزى به آرزوى خود - كه همان رياست و استعلاء است - برسند. و معلوم است كه اثر نفاق در همه جا واژگون كردن امور، و انتظار بلا براى مسلمانان و اسلام، و افساد مجتمع دينى نيست. اين آثار، آثار نفاقى است كه از ترس و طمع منشأ گرفته باشد. و اما نفاقى كه ما احتمالش را داديم، اثرش اين است كه تا بتوانند اسلام را تقويت نموده، به تنور داغى كه اسلام برايشان داغ كرده، نان بچسبانند، و به همين منظور و براى داغ تر كردن آن، مال و جاه خود را فداى آن كنند، تا به این وسيله امور نظم يافته و آسياى مسلمين به نفع شخصى آنان به چرخش در آيد. بله، اين گونه منافقان، وقتى دست به كارشكنى و نيرنگ و مخالفت مى زنند كه ببينند دين جلو رسيدن به آرزوها را - كه همان پيشرفت و تسلط بيشتر بر مردم است - مى گيرد كه در چنين | يعنى به ظاهر، اظهار اسلام كرده باشند تا روزى به آرزوى خود - كه همان رياست و استعلاء است - برسند. و معلوم است كه اثر نفاق در همه جا واژگون كردن امور، و انتظار بلا براى مسلمانان و اسلام، و افساد مجتمع دينى نيست. اين آثار، آثار نفاقى است كه از ترس و طمع منشأ گرفته باشد. و اما نفاقى كه ما احتمالش را داديم، اثرش اين است كه تا بتوانند اسلام را تقويت نموده، به تنور داغى كه اسلام برايشان داغ كرده، نان بچسبانند، و به همين منظور و براى داغ تر كردن آن، مال و جاه خود را فداى آن كنند، تا به این وسيله امور نظم يافته و آسياى مسلمين به نفع شخصى آنان به چرخش در آيد. بله، اين گونه منافقان، وقتى دست به كارشكنى و نيرنگ و مخالفت مى زنند كه ببينند دين جلو رسيدن به آرزوها را - كه همان پيشرفت و تسلط بيشتر بر مردم است - مى گيرد كه در چنين موقعى، دين خدا را به نفع اغراض فاسد خود تفسير مى كنند. | ||
و نيز ممكن است بعضى از آن ها كه در آغاز بدون هدفى شيطانى مسلمان شده اند، در اثر پيشامدهايى درباره حقانيت دين به شك بيفتند، و در آخر از دين مرتد بشوند، و ارتداد خود را از ديگران پنهان بدارند. همچنان كه در ذيل جملۀ «ذَلِكَ بِأنّهُم آمَنُوا ثُمّ َكَفَرُوا...» بدان اشاره نموديم، و همچنان كه از لحن آياتى نظير آيه: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا مَن يَرتَدّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأتِى اللّهُ بِقَومٍ»، نيز امكان چنين ارتداد و چنين نفاقى استفاده مى شود. | و نيز ممكن است بعضى از آن ها كه در آغاز بدون هدفى شيطانى مسلمان شده اند، در اثر پيشامدهايى درباره حقانيت دين به شك بيفتند، و در آخر از دين مرتد بشوند، و ارتداد خود را از ديگران پنهان بدارند. همچنان كه در ذيل جملۀ «ذَلِكَ بِأنّهُم آمَنُوا ثُمّ َكَفَرُوا...» بدان اشاره نموديم، و همچنان كه از لحن آياتى نظير آيه: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا مَن يَرتَدّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأتِى اللّهُ بِقَومٍ»، نيز امكان چنين ارتداد و چنين نفاقى استفاده مى شود. |
ویرایش