۲۰٬۶۸۰
ویرایش
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
<span id='link326'><span> | <span id='link326'><span> | ||
== | ==تداوم جریان نفاق، پس از رحلت پيامبر«ص» == | ||
و از همين جاست كه بعضى نوشته اند: «حركت نفاق از بدو وارد شدن اسلام به مدينه شروع و تا نزديكى وفات رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» ادامه داشت». اين سخنى است كه جمعى از مفسران گفته اند، وليكن با تدبر و موشكافى حوادثى كه در زمان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رُخ داد و فتنه هاى بعد از رحلت آن جناب، و در نظر گرفتن طبيعت اجتماع فعال آن روز، عليه اين نظريه حكم مى كند. | و از همين جاست كه بعضى نوشته اند: «حركت نفاق از بدو وارد شدن اسلام به مدينه شروع و تا نزديكى وفات رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» ادامه داشت». اين سخنى است كه جمعى از مفسران گفته اند، وليكن با تدبر و موشكافى حوادثى كه در زمان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» رُخ داد و فتنه هاى بعد از رحلت آن جناب، و در نظر گرفتن طبيعت اجتماع فعال آن روز، عليه اين نظريه حكم مى كند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
و نيز ممكن است بعضى از آن ها كه در آغاز بدون هدفى شيطانى مسلمان شده اند، در اثر پيشامدهايى درباره حقانيت دين به شك بيفتند، و در آخر از دين مرتد بشوند، و ارتداد خود را از ديگران پنهان بدارند. همچنان كه در ذيل جملۀ «ذَلِكَ بِأنّهُم آمَنُوا ثُمّ َكَفَرُوا...» بدان اشاره نموديم، و همچنان كه از لحن آياتى نظير آيه: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا مَن يَرتَدّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأتِى اللّهُ بِقَومٍ»، نيز امكان چنين ارتداد و چنين نفاقى استفاده مى شود. | و نيز ممكن است بعضى از آن ها كه در آغاز بدون هدفى شيطانى مسلمان شده اند، در اثر پيشامدهايى درباره حقانيت دين به شك بيفتند، و در آخر از دين مرتد بشوند، و ارتداد خود را از ديگران پنهان بدارند. همچنان كه در ذيل جملۀ «ذَلِكَ بِأنّهُم آمَنُوا ثُمّ َكَفَرُوا...» بدان اشاره نموديم، و همچنان كه از لحن آياتى نظير آيه: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا مَن يَرتَدّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأتِى اللّهُ بِقَومٍ»، نيز امكان چنين ارتداد و چنين نفاقى استفاده مى شود. | ||
و نيز آن افراد از | و نيز آن افراد از مشركان مكّه، كه در روز فتح ايمان آوردند، چگونه ممكن است اطمينانى به ايمان صادق و خالصشان داشت؟ با اين كه بديهى است همۀ كسانى كه حوادث سال هاى دعوت را مورد دقت قرار داده اند، مى دانند كه كفار مكّه و اطرافيان مكّه و مخصوصا صناديد قريش، هرگز حاضر نبودند به پيامبر ايمان بياورند، و اگر آوردند، به خاطر آن لشكر عظيمى بود كه در اطراف مكّه اطراق كرده بود، و از ترس شمشيرهاى كشيده بر بالاى سرشان بود. و چگونه ممكن است بگوييم در چنين جوّى، نور ايمان در دل هايشان تابيده و نفوسشان داراى اخلاص و يقين گشته، و از صميم دل و با طوع و رغبت، ايمان آوردند و ذرّه اى نفاق در دل هايشان راه نيافت. | ||
و ثانيا | |||
و ثانيا اين كه: استمرار نفاق، تنها تا نزديكى رحلت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نبود، و چنان نبوده كه در نزديكی هاى رحلت، نفاق منافقان از دل هايشان پريده باشد، بله تنها اثرى كه رحلت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» در وضع منافقان داشت، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۸ </center> | ||
اين بود كه ديگر وحيى نبود تا از نفاق آنان پرده | اين بود كه ديگر وحيى نبود تا از نفاق آنان پرده بر دارد. علاوه بر اين، با انعقاد خلافت، ديگر انگيزه اى براى اظهار نفاق باقى نماند. ديگر براى چه كسى مى خواستند دسيسه و توطئه كنند؟ | ||
آيا اين متوقف شدن آثار نفاق براى اين بوده كه بعد از رحلت رسول خدا | |||
شايد اگر | آيا اين متوقف شدن آثار نفاق براى اين بوده كه بعد از رحلت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، تمامى منافقان، موفق به اسلام واقعى و خلوص ايمان شدند، واز مرگ آن جناب تأثيرى يافتند كه در زندگی شان آن چنان متأثّر نشده بودند، و يا براى اين بوده كه بعد از رحلت يا قبل از آن، با اولياى حكومت اسلامى زد و بندى سرّى كردند. چيزى دادند و چيزى گرفتند. اين را دادند، كه ديگر آن دسيسه ها كه قبل از رحلت داشتند، نكنند. و اين را گرفتند، كه حكومت آرزوهايشان را برآورد، و يا آن كه بعد از رحلت، مصالحه اى تصادفى بين منافقنا و مسلمانان واقع شد، و همه آن دو دسته، يك راه را برگزيدند. و در نتيجه، ديگر تصادم و برخوردى پيش نيامد؟ | ||
شايد اگر به قدر كافى پيرامون حوادث اواخر عمر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» دقت كنيم، و فتنه هاى بعد از رحلت آن جناب را درست بررسى نماييم، به جوانب كافى اين چند سؤال برسيم، منظور از ايراد اين سؤال ها، تنها اين بود كه به طور اجمال، راه بحث را نشان داده باشيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۹ </center> | ||
<span id='link327'><span> | <span id='link327'><span> |
ویرایش