۲۰٬۳۸۹
ویرایش
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
==بيان مقصود از توبه، در هر يك از آيات گذشته == | ==بيان مقصود از توبه، در هر يك از آيات گذشته == | ||
از اين | از اين معنایى كه ما كرديم، روشن شد كه: | ||
اولاً، مقصود از توبه بر رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، صرف بازگشت خدا به سوى اوست، به رحمت خودش، و مقصود از بازگشت نمودن به رحمت، بازگشت به امت اوست به رحمت. پس در حقيقت، توبه بر رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، توبه بر امت اوست، و او واسطه در نازل شدن رحمت خدا و خيرات و بركات به سوى امتش است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۶ </center> | ||
و نيز از فضل و كرمى كه نسبت به رسول | و نيز از فضل و كرمى كه نسبت به رسول گرامی اش دارد، اين است كه هر وقت اسم امت و يا صحابه اش به خير برده شود، اول اسم شريف او را در صدر كلام قرار مى دهد، هر چند مطلب راجع به امت باشد. مانند آيه: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا اُنزِلَ إلَيهِ مِن رَبِّهِ وَ المُؤمِنُون...»، و آيه: «ثُمّ أنزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى المُؤمِنِينَ»، و آيه: «لَكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا...»، و همچنين آيات و موارد ديگر. | ||
و | و ثانياً، منظور از توبه اى كه بار دوم و سوم ذكر كرد، و در هر دو مورد فرمود: «ثُمَّ تَابَ عَلَيهِم»، تفصيل همان اجمالى است كه قبلا در جملۀ «لَقَد تَابَ اللهُ» خاطرنشان ساخته بود. | ||
و | و ثالثاً، منظور از توبه در جملۀ «ثُمَّ تَابَ عَلَيهِم» در هر دو مورد، بازگشت خدا به سوى اوست، به هدايت به سوى خير و توفيق انجام آن، كه ما مكرر اين معنا را در مباحث قبلى خود در اين كتاب خاطرنشان ساخته ايم، كه «توبۀ عبد»، هميشه در ميان دو توبه از خداى تعالى قرار دارد: يكى رجوع پروردگار به او، به اين كه به او توفيق و هدايت ارزانى دهد، و بدين وسيله بنده، موفق به استغفار كه توبه اوست، بگردد. و دوم رجوع ديگر خدا به او، به اين كه گناهان او را بيامرزد، و اين توبه دوم خداى تعالى است. | ||
و دليل بر | و دليل بر اين كه مقصود از «توبه» در دو آيه، توبه اولى خداست، اين است كه: در مورد اول گناهى از مهاجران و انصار ذكر نكرده و همچنين استغفارى از ايشان نقل ننموده. پس منظور از آن، توبه بنده نيست، و توبه دوم خدا هم نيست، چون گفتيم توبه دوم، عبارت است از قبول توبه عبد، و در آيه ذكرى از توبه مهاجر و انصار به ميان نياورده، بلكه تنها فرموده: نزديك بود دل بعضى از ايشان از حق منحرف شود. | ||
پس توبه در مورد اول با توبه اول خدا تناسب دارد، و همچنين در مورد دوم . زيرا از | پس توبه در مورد اول با توبه اول خدا تناسب دارد، و همچنين در مورد دوم. زيرا از اين كه در جمله «لِيَتُوبُوا» كه بعد از آن قرار دارد، استغفار ايشان را نتيجه آن توبه دانسته مى فهميم كه توبه مزبور، قبل از توبه ايشان بوده، و اين جز با توبه اولى خدا تطبيق نمى كند. | ||
و اى بسا | و اى بسا جملۀ «إنَّهُ بِهِم رَؤُفٌ رَحِيم»، كه در مقام بيان علت است، گفته ما را تأييد كند. زيرا در اين جمله نيز، هيچ يك از اسماء خدا كه دلالت كند بر قبول توبه ذكر نشده، همچنان كه قبلا هم استغفارى از ايشان نقل نكرده بود. | ||
و | و رابعاً، منظور از جملۀ «لِيَتُوبُوا» در آيه دوم، توبه آن سه نفرى است كه تخلف كردند، كه به عنوان نتيجه براى توبه اولى خداى تعالى ذكر شده، و معنايش اين است كه: خداوند بر آن سه نفر توبه ترحم كرد، و توفيقشان داد براى اين كه توبه كنند و خدا بر ايشان توبه ترحم كند، و ايشان را بيامرزد كه او، توبه كنندۀ رحيم است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۷ </center> | ||
خواهى گفت اين طور كه شما مى | خواهى گفت: اين طور كه شما مى گویيد، آيه شريفه دلالت نمى كند بر اين كه خدا توبه ايشان را پذيرفته است، و حال آن كه به طور مسلّم، توبه ايشان را پذيرفته است، و اين گفتار با رواياتى كه مى گويند اين آيه به منظور بشارت بر قبول توبه آنان نازل شده، مخالفت دارد. | ||
در جواب مى | در جواب مى گویيم: درست است كه از نظر دليل نقلى، يعنى روايات، خداوند توبه آن سه نفر را پذيرفته، وليكن در خود الفاظ آيه چنين دلالتى نيست. بله، از سياق آن اين معنا استفاده مى شود، چون همان طور كه گفتيم، خداى تعالى اول به طور اجمال فرموده: «لَقَد تَابَ اللهُ»، و اين بيان به اطلاقش، هم توبه به معناى توفيق را شامل مى شود و هم توبه به معناى قبول را كه هر دو، توبه خداست و همچنين جمله بعدى كه مى فرمايد: «إنَّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ». | ||
و مخصوصا با در نظر داشتن حصرى كه در آن است و ناظر به جمله قبلى است كه فرموده بود: | و مخصوصا با در نظر داشتن حصرى كه در آن است و ناظر به جمله قبلى است كه فرموده بود: «وَ ظَنُّوا أن لَا مَلجَأ مِنَ اللهِ إلّا إلَيه»، دلالت بر قبول توبه آنان دارد. زيرا از آن بر مى آيد كه به اين منظور توبه كردند كه ملجأى در نزد خدا به دست بياورند، و در آن ملجأ و پناهگاه از عذاب خدا ايمن شوند، و خداوند هم به سوى توبه هدايتشان كرد. از اين به طور قطع مى فهميم كه با اين حال ديگر محال است كه خدا توبه شان را قبول نكرده باشد، زيرا او، توّاب و رحيم است، و خودش فرموده: «إنَّمَا التَّوبَةُ عَلَى اللهِ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَاُولَئِكَ يَتُوبُ اللهُ عَلَيهِم». | ||
بعضى گفته | بعضى گفته اند: معناى «ثُمَّ تَابَ عَلَيهِم لِيَتُوبُوا»، اين است كه: «پس آنگاه خداوند توبه را براى آنان آسان كرد، تا بتوانند توبه كنند» و اين حرف، بسيار سخيف و غلط است. از آن سخيف تر، تفسير آن ديگرى است كه گفته: «منظور از توبه در جملۀ «لِيَتُوبُوا»، برگشت به حالت قبل از معصيت است». | ||
از اين هم | از اين هم سخيف تر، گفتار عده اى ديگر است كه گفته اند: «ضمير در «لِيَتُوبُوا»، به مؤمنان بر مى گردد، و معناى آيه، اين است كه: خدا بر آن سه كس توبه كرد، و مژده توبه بر آنان را بر پيغمبرش نازل نمود تا مؤمنان از گناهان خود توبه كنند، و بدانند كه خدا توبه ايشان را مانند توبه آن سه نفر مى پذيرد». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۸ </center> | ||
و | و خامساً، معلوم شد كه: هر چند كلمه «ظنّ» در لغت، به معناى پندار است، نه به معناى علم، وليكن در خصوص مورد اين آيه، به معناى «علم» آمده است. | ||
<span id='link302'><span> | <span id='link302'><span> |
ویرایش