۱۵٬۹۴۷
ویرایش
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
انسان ها در زندگى خود راه طبيعى را پيش بگيرند كه اگر چنين كنند، به قرب درگاه الهى منتهى مى شوند، و راه طبيعى براى زندگى بشر اين است كه آلهه و خدايان ساختگى را رها نموده، از خداى تعالى كه معبود واقعى است، طلب مغفرت كنند، و جان و دل خود را براى حضور در پيشگاه او پاك ساخته، سپس با اعمال صالح به سوى او بازگشت كنند. | انسان ها در زندگى خود راه طبيعى را پيش بگيرند كه اگر چنين كنند، به قرب درگاه الهى منتهى مى شوند، و راه طبيعى براى زندگى بشر اين است كه آلهه و خدايان ساختگى را رها نموده، از خداى تعالى كه معبود واقعى است، طلب مغفرت كنند، و جان و دل خود را براى حضور در پيشگاه او پاك ساخته، سپس با اعمال صالح به سوى او بازگشت كنند. | ||
و اگر در وسط آيه، كلمۀ | و اگر در وسط آيه، كلمۀ «أن» را كه معروف به «أن» تفسيرى است، تكرار كرد، براى اين بود كه هر دو جمله، به يك مرحله از آن راه طبيعى اشاره ندارند. جمله اول، يعنى «ألّا تَعبُدُوا إلّا اللّه» به مرحله اعتقاد درونى اشاره دارد، و آن، عبارت است از: توحيد در عبادت و عبادت خدا به تنهایى، آن هم با خلوص نيت، و جمله دوم كه فرموده: «وَ أنِ استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمَّ تُوبُوا إلَيه» اشاره دارد به مرحله عمل، و آن عبارت است از انجام كارهاى نيك، هر چند كه اين مرحله، خود از نتايج مرحله اول و از فروع آن است. | ||
و به همين جهت كه گفتيم، مفاد جمله اول اصل اساسى است، و مفاد جمله دوم، نتيجه و فرعى است كه بر آن اصل مترتب مى شود. مسأله انذار و بشارت را بعد از جمله اول ذكر كرد، و وعده جميل، يعنى مفاد جمله «يُمَتِّعكُم...» را بعد از جمله دوم و مسأله استغفار و توبه آورد. | و به همين جهت كه گفتيم، مفاد جمله اول اصل اساسى است، و مفاد جمله دوم، نتيجه و فرعى است كه بر آن اصل مترتب مى شود. مسأله انذار و بشارت را بعد از جمله اول ذكر كرد، و وعده جميل، يعنى مفاد جمله «يُمَتِّعكُم...» را بعد از جمله دوم و مسأله استغفار و توبه آورد. | ||
در باره مرحله اول فرمود: «ألّا تَعبُدُوا إلّا اللّهُ إنَّنِى لَكُم مِنهُ نَذيرٌ وَ بَشِيرٌ»، و در اين فرموده اش بيان كرد كه انذار و بشارت، هر چه باشند، به توحيد برگشت داشته و وابسته به آنند. آنگاه درباره مرحله دوم فرمود: «وَ أن استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ توُبُوا إلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً...»، و | در باره مرحله اول فرمود: «ألّا تَعبُدُوا إلّا اللّهُ إنَّنِى لَكُم مِنهُ نَذيرٌ وَ بَشِيرٌ»، و در اين فرموده اش بيان كرد كه انذار و بشارت، هر چه باشند، به توحيد برگشت داشته و وابسته به آنند. آنگاه درباره مرحله دوم فرمود: «وَ أن استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ توُبُوا إلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً...»، و اين، بدان جهت است كه به طور كلى، آثار ارزشمند و نتايج نيك و مطلوب هر چيزى، وقتى بر آن چيز مترتب مى شود كه قبلا خود آن چيز، به حد تمام و در صفات و فروع و نتايج به حد كمال رسيده باشد، و توحيد هم، مثل همه چيزهاى ديگر است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۹ </center> | ||
آرى، توحيد، هر چند اصل واحد و تنها ريشه همه احكام دين با آن وسعت كه در آن است، مى باشد، ليكن درخت توحيد به بار نمى نشيند، مگر وقتى كه خودش استوار برپا ايستاده باشد و شاخه ها و برگ هایى داده باشد. به راستى كلمه توحيد كلمه | آرى، توحيد، هر چند اصل واحد و تنها ريشه همه احكام دين با آن وسعت كه در آن است، مى باشد، ليكن درخت توحيد به بار نمى نشيند، مگر وقتى كه خودش استوار برپا ايستاده باشد و شاخه ها و برگ هایى داده باشد. به راستى كلمه توحيد كلمه طيبه اى است كه ريشه اش ثابت و فروعش در آسمان پراكنده شده و در هر لحظه اى ثمره اش را به اذن پروردگارش مى دهد. | ||
==مراد از توبه، در آیه: «وَ أن استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ تُوبُوا إلیه»== | ==مراد از توبه، در آیه: «وَ أن استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ تُوبُوا إلیه»== |
ویرایش