۲۰٬۹۵۹
ویرایش
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
<span id='link30'><span> | <span id='link30'><span> | ||
==سرّ دروغگويى | ==سرّ دروغگويى كافران، در روز قيامت == | ||
در | در اين جا، راجع به آيه مورد بحث سؤالى پيش مى آيد، و آن، اين است كه: | ||
جواب اين است كه مساله | از آياتى كه متعرض وصف روز قيامت است، همان طورى كه گذشت، بر مى آيد كه آن روز، روزِ بُروز حقايق و بيرون افتادن اسرار است و خدعه و دروغى كه از لوازم نشأت دنيوى است، در آن روز تصور ندارد، به شهادت خود قرآن كه مى فرمايد: «يَومَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخفَى عَلَى اللهِ مِنهُم شَئٌ»، و با اين حال، به فرضى هم كه مشركان به دروغ سوگند ياد كنند، چه نفعى بر دروغشان مترتب مى شود؟ و چطور ممكن است دروغ بگويند و حال آن كه هر دروغى كه بگويند، خلافش مشهود و عيان است؟ به شهادت اين كه خداى تعالى مى فرمايد: «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ مَا عَمِلَت مِن خَيرٍ مُحضَراً وَ مَا عَمِلَت مِن سُوءٍ». | ||
جواب اين است كه: | |||
مساله دروغگویى كفّار و قسم دروغ خوردنشان در چند جاى قرآن ذكر شده است. يكى آيه مورد بحث، و ديگرى آيه شريفه: «يَومَ يَبعَثُهُمُ اللهُ جَمِيعاً فَيَحلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحلِفُونَ لَكُم»، و اين دروغگویى و به دروغ قسم خوردن كفار، براى اين نيست كه به اين وسيله به اغراض فاسد خود رسيده، حقيقت امر را پوشيده بدارند. آن دار دنيا است كه با دروغ ممكن است حقيقتى مكتوم و مشتبه شود، نه آخرت. زيرا آخرت، جاى پاداش و كيفر است، نه محل عمل و تحصيل غرض. وليكن كفار، از آن جایى كه در دنيا عادت كرده بودند كه به وسيله دروغ و خدعه و فريب و سوگندهاى دروغ، خود را از مهلكه ها رهانيده و منافع را به خود جلب كنند، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۷۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۷۱ </center> | ||
و | و دروغگویى ملكۀ راسخه اى در دل هايشان شده بود، و وقتى ملکه اى در نفس رسوخ نمود، نفس ناگزير در اجابت خواسته هاى آن است، همچنان كه مرد فحّاش، وقتى ملكه دشنام دادن در نفسش مستقر گشت، هرچه هم تصميم بگيرد، نمى تواند از آن خوددارى نمايد. | ||
و همچنين، مرد متكبّر و لجوج و عنود، نمى تواند نفس خود را به تواضع وادارد، و اگر هم احيانا در مواقف خطرناك خاضع شود، خضوعش ظاهرى و ريایى است، و در باطن، همان متكبّر و لجوجى است كه بود، و به قدر خردلى تغيير حالت نداده است. از اين جهت، كفار نيز در قيامت، روى عادت و ملکه اى كه در دنيا داشتند، بى اختيار لب به دروغ مى گشايند. | |||
اين است سرّ دروغگویى كفار در روز قيامت. چرا كه روز قيامت، روز برون ريختن سريره ها است و معلوم است سريره و باطنى كه آميخته با دروغ است، جز دروغ از او ترشح نمى كند. خداى تعالى هم، در اين باره مى فرمايد: «وَ لَا يَكتُمُونَ اللهِ حَدِيثاً». | |||
اين | خلاصه اين كه: كفار و اهل دنيا، رفتارشان در قيامت، عينا همان رفتارى است كه در دنيا با يكديگر داشتند، و خداى تعالى هم در موارد بسيارى از قرآن، رفتار آنان را حكايت مى كند. از آن جمله، آيه زير است كه از همه آن آيات كوتاه تر و اشاره اش اجمالی تر است: | ||
«إنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أهلِ النَّارِ»، همچنان كه اهل مغفرت و بهشت هم در آن نشأت، همان صفا و سلامتى را كه در دنيا داشتند، از خود نشان مى دهند، و خداى تعالى در باره آنان مى فرمايد: «لَا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغواً وَ لَا تَأثِيماً * إلّا قِيلاً سَلَاماً سَلَاماً». | |||
ویرایش