گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۲: خط ۸۲:
<span id='link199'><span>
<span id='link199'><span>


==و وجوهى كه در معناى حشر بر وجوه گفته شده است ==
و نيز مفسران، در مراد از «حشر بر صورت» اختلاف كرده اند.
و نيز مفسرين در مراد از «'''حشر برصورت '''» اختلاف كرده اند: بعضى گفته اند: همان معناى ظاهرش مراد است كه با صورت به سوى جهنم مى افتند. بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن اين است كه او را در حالى كه صورتش روى زمين است به سوى جهنم مى كشند.
 
بعضى گفته اند: همان معناى ظاهرش مراد است كه با صورت، به سوى جهنم مى افتند. بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن، اين است كه او را در حالى كه صورتش روى زمين است، به سوى جهنم مى كشند.


بعضى گفته اند: به معناى انتقال از مكانى به مكانى ديگر است به طور منكوس و
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۹۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۹۸ </center>
وارونه ، يعنى دستها پايين و پاها بالا. ولى اگر اين مراد بود جا داشت بفرمايد برسرهايشان محشور مى شوند، همچنان كه قرآن كريم در جاى ديگر درباره احوال بعد از اين گونه محشور شدن ، مى فرمايد: «'''يوم يسحبون فى النار على وجوههم '''»
بعضى گفته اند: به معناى انتقال از مكانى به مكانى ديگر است، به طور منكوس و وارونه. يعنى دست ها، پايين و پاها بالا. ولى اگر اين مراد بود، جا داشت بفرمايد: بر سرهايشان محشور مى شوند، همچنان كه قرآن كريم، در جاى ديگر، درباره احوال بعد از اين گونه محشور شدن مى فرمايد: «يَومَ يُسحَبُونَ فِى النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِم».


بعضى ديگر گفته اند: مراد شدت ذلت و خوارى است كه از باب مجاز اين طور تعبير آورده . ولى اين حرف باطل است چون حمل بر مجاز وقتى صحيح است كه نشود كلام را بر حقيقت حمل كرد.
بعضى ديگر گفته اند: مراد شدت ذلت و خوارى است، كه از باب مجاز، اين طور تعبير آورده. ولى اين حرف باطل است. چون حمل بر مجاز وقتى صحيح است كه نشود كلام را بر حقيقت حمل كرد.


بعضى ديگر گفته اند: اين تعبير اصطلاحى است از عرب كه وقتى مى خواهند بگويند فلانى بدون هدف به راه افتاد مى گويند «'''فلان مر على '''» وجهه . ولى اين حرف هم صحيح نيست براى اينكه برگشتش به اين است كه اينها نمى دانند به سوى چه مكانى محشور مى شوند و اين با تصريح آيه به اينكه حشرشان به جهنم است مناسبت ندارد.
بعضى ديگر گفته اند: اين تعبير، اصطلاحى است از عرب كه وقتى مى خواهند بگويند فلانى بدون هدف به راه افتاد، مى گويند: «فُلَانٌ مَرَّ عَلَى وَجهِهِ»، ولى اين حرف هم صحيح نيست. براى اين كه برگشتش به اين است كه اين ها نمى دانند به سوى چه مكانى محشور مى شوند و اين، با تصريح آيه به اين كه حشرشان به جهنم است، مناسبت ندارد.


بعضى ديگر گفته اند: اين تعبير از باب كنايه و يا استعاره تمثيليه (مثل زدن ) است و مراد اين است كه اينان محشور مى شوند در حالى كه دلهايشان علاقه مند به دنياى پست و زخارف آن ، و صورتهايشان متوجه آن است . بعضى ديگر به اين تفسير ايراد گرفته اند كه : شدت حشر كجا مهلت مى دهد كه كسى دلبستگى به دنيا داشته باشد و شايد مراد از اين تفسير اين باشد كه آثار آن دلبستگى در آنجا ظاهر مى شود.
بعضى ديگر گفته اند: اين تعبير، از باب كنايه و يا استعاره تمثيليه (مَثَل زدن) است، و مراد اين است كه اينان محشور مى شوند، در حالى كه دل هايشان علاقمند به دنياى پست و زخارف آن، و صورت هايشان متوجه آن است.  


ولى ، حل اشكال اين طور صحيح است كه بگوئيم : مقتضاى آيات تجسم اعمال اين است كه همين دلبستگى به دنيا به صورت عذاب برايشان مجسم مى شود و به غير آن شغل و همى ندارند.
بعضى ديگر، به اين تفسير ايراد گرفته اند كه: شدّت حشر كجا مهلت مى دهد كه كسى دلبستگى به دنيا داشته باشد و شايد مراد از اين تفسير، اين باشد كه آثار آن دلبستگى در آن جا ظاهر مى شود.
 
ولى حل اشكال اين طور صحيح است كه بگوئيم: مقتضاى آيات، تجسّم اعمال اين است كه همين دلبستگى به دنيا، به صورت عذاب برايشان مجسّم مى شود و به غير آن شغل و همّى ندارند.
<span id='link200'><span>
<span id='link200'><span>
==يادآورى هلاك ساختن اقوام كافر پيشين و اقوام بسيار ديگر ==
==يادآورى هلاك ساختن اقوام كافر پيشين و اقوام بسيار ديگر ==
«'''وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكتَاب وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيراً'''»:
«'''وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكتَاب وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيراً'''»:
۱۹٬۲۷۴

ویرایش