گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


==مراد از «سكينه» و إنزال آن بر قلوب مؤمنان==
==مراد از «سكينه» و إنزال آن بر قلوب مؤمنان==
«'''هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السكِينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيزْدَادُوا إِيمَاناً مَّعَ إِيمَانهِمْ ...'''»:
«'''هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السّكِينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيزْدَادُوا إِيمَاناً مَّعَ إِيمَانهِمْ ...'''»:


ظاهرا مراد از ((سكينت (( آرامش و سكون نفس و ثبات و اطمينان آن به عقائدى است كه به آن ايمان آورده . و لذا علت نزول سكينت را اين دانسته كه : ((يزدادوا ايمانا مع ايمانهم : تا ايمانى جديد به ايمان سابق خود بيفزايند((. در سابق در بحثى كه راجع به سكينت در ذيل آيه ((ان ياتيكم التابوت فيه سكينه من ربكم (( كرديم ، گفتيم : اين سكينت با روح ايمانى كه در جمله ((و ايدهم بروح منه (( آمده منطبق است .
ظاهرا مراد از «سكينت»، آرامش و سكون نفس و ثبات و اطمينان آن به عقایدى است كه به آن ايمان آورده. و لذا علت نزول سكينت را اين دانسته كه: «يَزدَادُوا إيمَاناً مَعَ إيمَانِهِم: تا ايمانى جديد به ايمان سابق خود بيفزايند».  
 
در سابق، در بحثى كه راجع به سكينت در ذيل آيه «أن يَأتِيَكُمُ التّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِن رَبّكُم» كرديم، گفتيم: اين سكينت با روح ايمانى كه در جمله «وَ أيّدَهُم بِرُوحٍ مِنه» آمده، منطبق است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۸۷ </center>
بعضى گفته اند: سكينت به معناى رحمت است . بعضى دگر گفته اند: عقل است . بعضى آن را به وقار و عصمتى معنا كرده اند كه در خدا و رسولش هست . بعضى آن را به تمايل به سوى دينى كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) آورده معنا كرده اند. بعضى گفته اند: سكينت نام فرشته اى است كه در قلب مؤ من منزل مى كند. بعضى گفته اند: چيزى است كه سرى مانند سر گربه دارد. و همه اينها اقاويلى است بدون دليل .
بعضى گفته اند: سكينت به معناى رحمت است. بعضى دیگر گفته اند: عقل است. بعضى آن را به وقار و عصمتى معنا كرده اند كه در خدا و رسولش هست. بعضى آن را به تمايل به سوى دينى كه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» آورده، معنا كرده اند. بعضى گفته اند: سكينت، نام فرشته اى است كه در قلب مؤمن منزل مى كند. بعضى گفته اند: چيزى است كه سرى مانند سر گربه دارد. و همه اين ها، اقاويلى است بدون دليل.
 
مراد از ((انزال سكينت در قلوب مؤ منين (( ايجاد آن است بعد از آنكه فاقد آن بودند، چون بسيار مى شود كه قرآن كريم خلقت و ايجاد را انزال مى خواند، مثلا مى فرمايد: ((و انزل لكم من الانعام ثمانيه ازواج (( و نيز ((و انزلنا الحديد((، و نيز ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ((، و اگر خلقت و ايجاد را انزال خوانده ، به اين منظور بوده كه به علو مبدء آن اشاره كند.


سخن بعضى كه گفته اند مراد از ((انزل (( اسكان و قرار دادن است و رد سخن آنان
مراد از «إنزال سكينت در قلوب مؤمنين»، ايجاد آن است بعد از آن كه فاقد آن بودند. چون بسيار مى شود كه قرآن كريم، خلقت و ايجاد را انزال مى خواند. مثلا مى فرمايد: «وَ أنزَلَ لَكُم مِنَ الأنعَامِ ثَمَانِيَة أزوَاجٍ». و نيز «وَ أنزَلنَا الحَدِيدَ». و نيز «وَ إن مِن شَئٍ إلّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزّلُهُ إلّا بِقَدَرٍ مَعلُوم». و اگر خلقت و ايجاد را «إنزال» خوانده، به اين منظور بوده كه به علوّ مبدء آن اشاره كند.


بعضى گفته اند: مراد از ((انزال (( اسكان و قرار دادن است ، مى گويند: ((نزل فى مكان كذا : فلانى در فلان مكان نازل شد(( يعنى بار و بنه خود را در آنجا پياده كرد.
بعضى گفته اند: مراد از «إنزال»، اسكان و قرار دادن است. مى گويند: «نزل فِى مَكَانٍ كَذَا: فلانى در فلان مكان نازل شد». يعنى بار و بنه خود را در آن جا پياده كرد.


ليكن اين معنايى است كه در كلام خداى تعالى معهود نيست ، و يا اينكه موارد استعمال كلمه مذكور در كلام خدا بسيار است در هيچ جا به اين معنا نيامده ، و شايد باعث اينكه آقايان را وادار كرده اين معنا را اختيار كنند اين بوده كه ديده اند كلمه ((انزال (( در آيه با حرف ((فى (( متعدى شده ، ولى بايد بدانند كه آوردن كلمه ((فى (( به عنايت كلاميه اى بوده ، يعنى در كلام اين معنا رعايت شده كه سكينت مربوط به دلها است ، و در دلها مستقر مى شود، همچنان كه در اثر رعايت واقع شدن سكينت در دلها، از جهت علو تعبير كرده به ((انزال ((، هم در آيه مورد بحث و هم در آيه ((فانزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤ منين (( از چنين وقوعى تعبير به انزال كرده است .
ليكن اين معنايى است كه در كلام خداى تعالى معهود نيست، و با اين كه موارد استعمال كلمه مذكور در كلام خدا بسيار است، در هيچ جا به اين معنا نيامده. و شايد باعث اين كه آقايان را وادار كرده اين معنا را اختيار كنند، اين بوده كه ديده اند كلمه «إنزال» در آيه با حرف «فى» متعدى شده، ولى بايد بدانند كه آوردن كلمه «فى» به عنايت كلاميه اى بوده. يعنى در كلام اين معنا رعايت شده كه سكينت مربوط به دل ها است، و در دل ها مستقر مى شود، همچنان كه در اثر رعايت واقع شدن سكينت در دل ها، از جهت علوّ تعبير كرده به «إنزال»، هم در آيه مورد بحث و هم در آيه «فَأنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى المُؤمِنِين»، از چنين وقوعى تعبير به انزال كرده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۸۸ </center>
و مراد از اينكه فرمود: تا ايمان خود را زياد كنند، شدت يافتن ايمان به چيزى است ، چون ايمان بهر چيز عبارت است از علم به آن به اضافه التزام به آن ، به طورى كه آثارش در عملش ظاهر شود، و معلوم است كه هر يك از علم و التزام مذكور، امورى است كه شدت و ضعف مى پذيرد، پس ايمان كه گفتيم عبارت است از علم و التزام نيز شدت و ضعف مى پذيرد.
و مراد از اين كه فرمود: تا ايمان خود را زياد كنند، شدت يافتن ايمان به چيزى است. چون ايمان به هر چيز، عبارت است از: علم به آن به اضافۀ التزام به آن، به طورى كه آثارش در عملش ظاهر شود، و معلوم است كه هر يك از علم و التزام مذكور، امورى است كه شدت و ضعف مى پذيرد. پس ايمان كه گفتيم عبارت است از علم و التزام نيز، شدت و ضعف مى پذيرد.


پس معناى آيه اين است كه : خدا كسى است كه ثبات و اطمينان را كه لازمه مرتبه اى از مراتب روح است در قلب مؤ من جاى داد، تا ايمانى كه قبل از نزول سكينت داشت بيشتر و كامل تر شود.
پس معناى آيه اين است كه : خدا كسى است كه ثبات و اطمينان را كه لازمۀ مرتبه اى از مراتب روح است، در قلب مؤمن جاى داد، تا ايمانى كه قبل از نزول سكينت داشت، بيشتر و كامل تر شود.
گفتارى درباره ايمان و زياد شدن آن
<span id='link267'><span>
<span id='link267'><span>


۱۵٬۹۷۷

ویرایش