۲۰٬۴۴۵
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<span id='link82'><span> | <span id='link82'><span> | ||
«''' فَکَفَّارَتُهُ إطعََامُ عَشرَةِ | «''' فَکَفَّارَتُهُ إطعََامُ عَشرَةِ مَسَاكينَ ... أَوْ تحْرِيرُ رَقَبَةٍ '''»: | ||
«كفّاره»، عبارت است از عملى كه به وجهى از وجوه، زشتى معصيت را بپوشاند، و اصل اين كلمه از «كفر» است، كه به معناى پوشاندن است. خداى تعالى مى فرمايد: «نُكَفِّر عَنكُم سَيِّئَاتِكُم». راغب گفته است: «كفّاره»، چيزى است كه گناه را بپوشاند، و از همين باب است كفاره سوگند: «فَكَفَّارَتُهُ». اين كفاره به يك اعتبار از متفرعات سوگند است، و آن اعتبار مقدّر و عبارت است از شكستن سوگند، و تقدير اين است: «فَإن حَنَثتُم فَكَفَّارَتُهُ: اگر سوگند را شكستيد، كفاره اش اين است كه فلان طور كنيد». چون از خود لفظ «كفّاره»، گناهى كه كفاره دارد، فهميده مى شود، و اين گناه، خود سوگند نيست. چه اگر سوگند معصيت بود، در ذيل همين آيه نمى فرمود: «وَ احفَظُوا أيمَانَكُم». چون معنا ندارد خداوند سبحان، به حفظ چيزى سفارش كند كه خود معصيت است. پس «كفّاره»، مربوط به شكستن سوگند است، نه به خود آن، و از همين جهت مؤاخذه اى هم كه در «وَلَكِن يُؤاخِذُكُم» است، مؤاخذه بر شكستن سوگند است، نه بر خود آن. | «كفّاره»، عبارت است از عملى كه به وجهى از وجوه، زشتى معصيت را بپوشاند، و اصل اين كلمه از «كفر» است، كه به معناى پوشاندن است. خداى تعالى مى فرمايد: «نُكَفِّر عَنكُم سَيِّئَاتِكُم». راغب گفته است: «كفّاره»، چيزى است كه گناه را بپوشاند، و از همين باب است كفاره سوگند: «فَكَفَّارَتُهُ». اين كفاره به يك اعتبار از متفرعات سوگند است، و آن اعتبار مقدّر و عبارت است از شكستن سوگند، و تقدير اين است: «فَإن حَنَثتُم فَكَفَّارَتُهُ: اگر سوگند را شكستيد، كفاره اش اين است كه فلان طور كنيد». چون از خود لفظ «كفّاره»، گناهى كه كفاره دارد، فهميده مى شود، و اين گناه، خود سوگند نيست. چه اگر سوگند معصيت بود، در ذيل همين آيه نمى فرمود: «وَ احفَظُوا أيمَانَكُم». چون معنا ندارد خداوند سبحان، به حفظ چيزى سفارش كند كه خود معصيت است. پس «كفّاره»، مربوط به شكستن سوگند است، نه به خود آن، و از همين جهت مؤاخذه اى هم كه در «وَلَكِن يُؤاخِذُكُم» است، مؤاخذه بر شكستن سوگند است، نه بر خود آن. |
ویرایش