گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:


==مراد از «بندگان مخلَصین»، كه از اغواى شيطان مصون هستند==
==مراد از «بندگان مخلَصین»، كه از اغواى شيطان مصون هستند==
«'''الا عبادك منهم المخلصين '''» - ابليس در اين جمله طائفه متقين را از اغواى خود استثناء نموده و آن ها عبارتند از: مخلصين كه بنابه قرائت مشهور به فتح لام خوانده مى شود. از سياق كلام بر مى آيد كه مقصود از اين طائفه كسانی اند كه خود را براى خدا خالص كرده باشند، و معلوم است كه جز خدا كسى خالصشان نكرده پس مخلَص اند - به فتح لام.
«'''إلّا عِبَادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِين '''» - ابليس در اين جمله، طایفه متقين را از اغواى خود استثناء نموده و آن ها عبارتند از: «مُخلَصين»، كه بنابه قرائت مشهور به فتح «لام» خوانده مى شود. از سياق كلام بر مى آيد كه مقصود از اين طایفه، كسانی اند كه خود را براى خدا خالص كرده باشند، و معلوم است كه جز خدا، كسى خالصشان نكرده، پس «مُخلََص» اند - به فتح «لام».


ما در تفسير سوره يوسف كه بحثى پيرامون اخلاص داشتيم اين معنا را گذرانديم كه مخلصين آن هايند كه پس از آن كه ايشان خود را براى خدا خالص كردند خدا آنان را براى خود خالص گردانيده، يعنى غير خدا كسى در آن ها سهم و نصيبى ندارد، و در دل هايشان محلى كه غير خدا در آن منزل كند باقى نمانده است، و آنان جز به خدا به چيز ديگرى اشتغال ندارند، هر چه هم كه شيطان از كيدها و وسوسه هاى خود را در دل آنان بيفكند همان وساوس سبب ياد خدا مى شوند، و همانها كه ديگران را از خدا دور مى سازد ايشان را به خدا نزديك مى كند.
ما در تفسير سوره «يوسف»، كه بحثى پيرامون اخلاص داشتيم، اين معنا را گذرانديم كه: «مُخلَصِين»، آن هايند كه پس از آن كه ايشان خود را براى خدا خالص كردند، خدا آنان را براى خود خالص گردانيده. يعنى غير خدا، كسى در آن ها سهم و نصيبى ندارد، و در دل هايشان، محلّى كه غير خدا در آن منزل كند، باقى نمانده است، و آنان جز به خدا، به چيز ديگرى اشتغال ندارند. هر چه هم كه شيطان از كيدها و وسوسه هاى خود را در دل آنان بيفكند، همان وساوس سبب ياد خدا مى شوند، و همان ها كه ديگران را از خدا دور مى سازد، ايشان را به خدا نزديك مى كند.


از همين جا معلوم مى شود كه اگر مستثنى منه را اغواء بگيريم بهتر است از اينكه هم اغواء و هم تزيين را مستثنى منه بگيريم، چون همان طور كه گفتيم او - كه خدا لعنتش كند - تزيين خود را در باره همه بشر، حتى مخلصين به كار مى برد و ليكن تنها غير مخلصين را اغواء مى كند.
از همين جا معلوم مى شود كه اگر مستثنا منه را إغواء بگيريم، بهتر است از اين كه هم اغواء و هم تزيين را مستثنا منه بگيريم. چون همان طور كه گفتيم، او - كه خدا لعنتش كند - تزيين خود را در باره همه بشر، حتى «مُخلَصِين» به كار مى برد، وليكن تنها غير مُخلَصين را اغواء مى كند.


و از اين كه گفت: «مگر بندگان مخلصت» و اول بندگان را استثناء كرد، و سپس ايشان را به وصف مخلص توصيف نمود، اين معنى استفاده مى شود كه اصولا حق بندگى و عبوديت همين است كه مولى بنده خود را خالص براى خود كند، و غير او كسى مالك آن بنده نباشد، و آن به اين است كه آدمى براى خود مالك و مولايى به غير از خدا سراغ نداشته باشد،
و از اين كه گفت: «مگر بندگان مُخلَصت» و اول بندگان را استثناء كرد، و سپس ايشان را به وصف «مُخلَص» توصيف نمود، اين معنا استفاده مى شود كه اصولا حق بندگى و عبوديت، همين است كه مولى، بنده خود را خالص براى خود كند، و غير او، كسى مالك آن بنده نباشد، و آن، به اين است كه آدمى براى خود مالك و مولايى به غير از خدا سراغ نداشته باشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۴ </center>
و حتى خود را مالك چيزى از نفس خود و از صفات نفسش و آثار و اعمالش نداند و ملك - به كسر ميم و ضمه آن - را تنها براى خدا بداند.
و حتى خود را مالك چيزى از نفس خود و از صفات نفسش و آثار و اعمالش نداند، و ملك - به كسر ميم و ضمّه آن - را تنها براى خدا بداند.


==معناى آیه: «هذا صراط على مستقيم»==
==معناى آیه: «هذا صراط على مستقيم»==
۱۹٬۲۴۱

ویرایش