۱۹٬۳۱۳
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
اين قسمت از آيات، به خاطر اين كه حرف «فاء» در آغازش آمده، نتيجه گيرى از مطالب گذشته است. مى فرمايد: حال كه معلوم شد هدايت به عهدۀ ماست، اينك من شما را از آتش جهنّم انذار مى كنم. با اين بيان، نكته التفاتى هم كه در جملۀ «فأنذرتكم» به كار رفته؛ روشن مى شود، قبلا، يعنى در جملۀ «إنّ علينا للهدى»، هدايت را به خدا و كاركنان درگاهش نسبت داده، مى فرمود: «بر ماست»، و در اين جمله، «انذار» را تنها به خود نسبت داده مى فرمايد: «من شما را انذار مى كنم»؛ خواسته به اين نكته اشاره كند كه: هدايت، قضايى است حتمى، و به همين جهت، «منذر حقيقى» خداى تعالى است، هرچند كه با زبان رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» انجام شود. | اين قسمت از آيات، به خاطر اين كه حرف «فاء» در آغازش آمده، نتيجه گيرى از مطالب گذشته است. مى فرمايد: حال كه معلوم شد هدايت به عهدۀ ماست، اينك من شما را از آتش جهنّم انذار مى كنم. با اين بيان، نكته التفاتى هم كه در جملۀ «فأنذرتكم» به كار رفته؛ روشن مى شود، قبلا، يعنى در جملۀ «إنّ علينا للهدى»، هدايت را به خدا و كاركنان درگاهش نسبت داده، مى فرمود: «بر ماست»، و در اين جمله، «انذار» را تنها به خود نسبت داده مى فرمايد: «من شما را انذار مى كنم»؛ خواسته به اين نكته اشاره كند كه: هدايت، قضايى است حتمى، و به همين جهت، «منذر حقيقى» خداى تعالى است، هرچند كه با زبان رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» انجام شود. | ||
و «'''تلظّىِ آتش '''»، به معناى زبانه كشيدن شعله آتش است. و مراد از «آتشى كه تلظّى مى كند»، آتش | و «'''تلظّىِ آتش'''»، به معناى زبانه كشيدن شعله آتش است. و مراد از «آتشى كه تلظّى مى كند»، آتش جهنّم است، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «كلّا إنّها لظى». | ||
* «'''بيان | * «'''بيان اين كه تكذيب كننده دعوت حقّ و روى گرداننده از آن «اشقى» است'''»: | ||
و مراد از كلمۀ «اشقى»، مطلق هر كافرى است كه با تكذيب آيات خدا و اعراض از آن، كافر شود. چون چنين كسى از هر شقى اى، شقى تر است. براى اين كه ساير بدبخت ها، در زندگى دنياى خود بدبخت اند؛ يا در بدن خود مبتلا به بيمارى و يا نقص عضو اند، و يا مالشان از بين مى رود، و يا به داغ فرزند خود مبتلا مى شوند؛ و اين بدبختى ها تمام شدنى است. ولى آن كسى كه كفر مى ورزد، در زندگى آخرتى بدبخت است. يعنى بدبختى است كه بدبختی اش، پايان ندارد و به خلاصى و نجات منتهی نمى شود، و اميد رهايى در آن نيست. | و مراد از كلمۀ «اشقى»، مطلق هر كافرى است كه با تكذيب آيات خدا و اعراض از آن، كافر شود. چون چنين كسى از هر شقى اى، شقى تر است. براى اين كه ساير بدبخت ها، در زندگى دنياى خود بدبخت اند؛ يا در بدن خود مبتلا به بيمارى و يا نقص عضو اند، و يا مالشان از بين مى رود، و يا به داغ فرزند خود مبتلا مى شوند؛ و اين بدبختى ها تمام شدنى است. ولى آن كسى كه كفر مى ورزد، در زندگى آخرتى بدبخت است. يعنى بدبختى است كه بدبختی اش، پايان ندارد و به خلاصى و نجات منتهی نمى شود، و اميد رهايى در آن نيست. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
به دليل اين كه دنبال اين كلمه و در معرفى آن فرموده: «'''الّذى كذّب و تولّی'''». و مؤيّد آن، اين است كه انذار را مطلق آورد و فرمود: «همۀ شما را انذار مى كنم». و امّا معناى تحت اللفظى كلمۀ «اشقى» - كه افعل التفضيل است - و تنها شامل كسى مى شود كه از تمامى شقى ها شقى تر است، با سياق آيه سازگار نيست. | به دليل اين كه دنبال اين كلمه و در معرفى آن فرموده: «'''الّذى كذّب و تولّی'''». و مؤيّد آن، اين است كه انذار را مطلق آورد و فرمود: «همۀ شما را انذار مى كنم». و امّا معناى تحت اللفظى كلمۀ «اشقى» - كه افعل التفضيل است - و تنها شامل كسى مى شود كه از تمامى شقى ها شقى تر است، با سياق آيه سازگار نيست. | ||
«''' | * معنای «'''لايصليها إلّا الأشقى...'''» اين است كه فقط كافر اشقى، خالد در جهنّم است'''»: | ||
و مراد از «'''صلى نار''' | |||
با اين | و مراد از «'''صلى نار'''»، پيروى آن و ملازم آن بودن است . پس اين كلمه، معناى خلود را افاده مى كند و اين خلودِ در آتش، قضايى است كه خداى تعالى در حق كافر رانده و فرموده: «'''و الّذين كفروا و كذّبوا بآياتنا اولئك أصحاب النّارهم فيها خالدون '''». | ||
وَ | |||
با اين بيان، استفاده اى كه بعضى از مفسّران از آيه مورد بحث كرده، دفع مى شود. او از آيه «'''لايصليها إلّا الأشقى'''» استفاده كرده كه به حكم اين آيه، مؤمنان گنهكار و فاسق و فاجر داخل آتش دوزخ نمى شوند. براى اين كه اين آيه، دخول در آتش را منحصر كرده در كسى كه كافر و اشقى باشد. وجه نادرستى اين سخن اين است كه: آيه شريفه، تنها خلود در آتش را منحصر در «كافر اشقى» كرده، نه اصل دخول در آتش را. | |||
«'''وَ سيُجَنَّبُهَا الاَتْقَى الَّذِى يُؤْتى مَالَهُ يَتزَكّى وَ مَا لاَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تجْزَى'''»: | |||
كلمۀ «تجنّب» به معناى دور كردن است، و ضمير در «سيجَنّبُهَا» به آتش بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه: به زودى كسى كه مصداق «أتقى» باشد، از آتش دور مى شود. | |||
<span id='link357'><span> | <span id='link357'><span> | ||
ویرایش