گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۴۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
سپس براى اين كه اين كار را به سرعت و آسانى انجام دهند، قطب نما را، يعنى عقربه مغناطيسى معروف به حك را به كار بستند. چون اين آلت با عقربه خود جهت شمال و جنوب را در هر افقى كه به كار رود، معين می كند و كار دائره هنديه را به فوريت انجام می دهد و در صورتی كه ما مقدار انحراف شهر خود را از خط استواء بدانيم، بلافاصله نقطه قبله را تشخيص می دهيم.
سپس براى اين كه اين كار را به سرعت و آسانى انجام دهند، قطب نما را، يعنى عقربه مغناطيسى معروف به حك را به كار بستند. چون اين آلت با عقربه خود جهت شمال و جنوب را در هر افقى كه به كار رود، معين می كند و كار دائره هنديه را به فوريت انجام می دهد و در صورتی كه ما مقدار انحراف شهر خود را از خط استواء بدانيم، بلافاصله نقطه قبله را تشخيص می دهيم.


لیكن اين كوششى كه علماى رياضى مبذول داشتند، هرچند خدمت شايان توجهى بود - و خداوند جزاى خيرشان مرحمت فرمايد - ولیكن از هر دو طريق، يعنى هم از طريق قطب نما و هم از راه دائره هنديه ناقص بود كه اشخاص را دچار اشتباه مى كرد.
لیكن اين كوششى كه علماى رياضى مبذول داشتند، هرچند خدمت شايان توجهى بود - و خداوند جزاى خيرشان مرحمت فرمايد - ولیكن از هر دو طريق، يعنى هم از طريق قطب نما و هم از راه دائره هنديه ناقص بود، كه اشخاص را دچار اشتباه مى كرد.


اما اول براى اينكه رياضى دانان اخير متوجه شدند كه رياضى دانان قديم در تشخيص طول شهر دچار اشتباه شده اند، و در نتيجه حسابى كه در تشخيص مقدار انحراف و در نتيجه تشخيص قبله داشتند، در هم فرو ريخت.
اما اول براى اين كه: رياضیدانان اخير متوجه شدند كه رياضیدانان قديم، در تشخيص طول شهر دچار اشتباه شده اند، و در نتيجه حسابى كه در تشخيص مقدار انحراف و در نتيجه تشخيص قبله داشتند، در هم فرو ريخت.


توضيح اينكه براى تشخيص عرض مثلا تهران از خط استوا، و محاذات آن با آفتاب در فصول چهارگانه ، طريقه شان اينطور بود كه فاصله قطب شمالى را با خط استواء معين نموده و آنرا درجه بندى مى كردند آنگاه فاصله شهر مورد حاجت را از خط استواء به آن درجات معين نموده ، مثلا مى گفتند فاصله تهران از جزائر خالدات ۸۶ درجه و ۲۰ دقيقه ميباشد و عرض آن از خط استوا سى و پنج درجه و ۳۵ دقيقه (نقل از كتاب زيج ملخص تاءليف ميزابى ) گو اينكه اين طريقه به تحقيق و واقع نزديك بود،
توضيح اين كه: براى تشخيص عرض مثلا تهران از خط استوا، و محاذات آن با آفتاب در فصول چهارگانه، طريقه شان اين طور بود كه فاصله قطب شمالى را با خط استواء معين نموده و آن را درجه بندى مى كردند. آنگاه فاصله شهر مورد حاجت را از خط استواء به آن درجات معين نموده، مثلا مى گفتند فاصله تهران از جزائر خالدات ۸۶ درجه و ۲۰ دقيقه می باشد و عرض آن از خط استوا، سى و پنج درجه و ۳۵ دقيقه (نقل از كتاب زيج ملخص، تأليف ميزابى). گو اين كه اين طريقه به تحقيق و واقع نزديك بود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۴ </center>
ولكن طريقه تشخيص طول شهرها طريقه اى درست و نزديك به تحقيق نبود چون همانطور كه در بيان مترجم گذشت عبارت از اين بود كه مسافت ميانه دو نقطه از زمين را كه در حوادث آسمانى مشترك بودند، (اگر آفتاب مى گرفت در هر دو جا در يك زمان مى گرفت ، و اگر حوادث ديگرى رخ ميداد، در هر دو نقطه رخ ميداد) معين ميكردند و آنرا با مقدار حركت حسى آفتاب و يا به عبارتى با ساعت ضبط مينمودند آنگاه مى گفتند: مثلا طول شهر تهران فلان درجه و... دقيقه است و چون در قديم وسائل تلفن و تلگراف و امثال آن در دست نبود، لذا اندازه گيرى هاى قديم دقيق نبود و بعد از فراوان شدن اين وسائل و همچنين نزديك شدن مسافت ها بوسيله هواپيما و ماشين اين مشكل كاملا حل شد، و در اين هنگام بود كه شيخ فاضل و استاد شهير رياضى ، مرحوم سردار كابلى براى حل اين مشكل كمر همت بست و انحراف قبله را با اصول جديد استخراج نموده ، رساله اى در اين باره بنام (تحفه الاجلة فى معرفة القبلة )، در اختيار همگان گذاشت ، و اين رساله كوچكى است كه در آن طريقه استخراج قبله را با بيان رياضى روشن ساخته ، و جدولهائى براى تعيين قبله هر شهرى رسم كرده است .
ولیكن طريقه تشخيص طول شهرها، طريقه اى درست و نزديك به تحقيق نبود. چون همان طور كه در بيان مترجم گذشت، عبارت از اين بود كه مسافت ميانه دو نقطه از زمين را كه در حوادث آسمانى مشترك بودند، (اگر آفتاب مى گرفت، در هر دو جا در يك زمان مى گرفت، و اگر حوادث ديگرى رُخ می داد، در هر دو نقطه رُخ می داد)، معين می كردند و آن را با مقدار حركت حسى آفتاب و يا به عبارتى با ساعت ضبط می نمودند. آنگاه مى گفتند: مثلا طول شهر تهران، فلان درجه و... دقيقه است و چون در قديم وسائل تلفن و تلگراف و امثال آن در دست نبود، لذا اندازه گيرى هاى قديم دقيق نبود و بعد از فراوان شدن اين وسائل و همچنين نزديك شدن مسافت ها به وسيله هواپيما و ماشين اين مشكل كاملا حل شد.  


و از جمله رموزيكه وى موفق به كشف آن گرديد - و خدا جزاى خيرش دهد - كرامت و معجزه باهره اى بود كه براى رسول خدا (ص ) در خصوص قبله محرابش در مسجد مدينه اثبات و اظهار كرد.
و در اين هنگام بود كه شيخ فاضل و استاد شهير رياضى، مرحوم «سردار كابلى»، براى حل اين مشكل كمر همت بست و انحراف قبله را با اصول جديد استخراج نموده، رساله اى در اين باره به نام «تحفة الاجلة فى معرفة القبلة»، در اختيار همگان گذاشت، و اين رساله كوچكى است كه در آن طريقه استخراج قبله را با بيان رياضى روشن ساخته، و جدول هایى براى تعيين قبله هر شهرى رسم كرده است.


توضيح اينكه مدينه طيبه بر طبق حسابى كه قدماء داشتند در عرض ۲۵ درجه خط استوا، و در طول ۷۵ درجه و ۲۰ دقيقه قرار داشت و با اين حساب محراب مسجد النبى در مدينه رو بقبله نبود، (و چون ممكن نبوده رسول خدا (ص ) در ايستادن بطرف قبله و بناى مسجد رو بانطرف اشتباه كند)، لذا رياضى دانان همچنان درباره قبله بحث مى كردند، و اى بسا براى اين انحراف وجوهى ذكر مى كردند كه با واقع امر درست در نمى آمد.
و از جمله رموزی كه وى موفق به كشف آن گرديد - و خدا جزاى خيرش دهد - كرامت و معجزه باهره اى بود كه براى رسول خدا «ص» در خصوص قبله محرابش در مسجد مدينه اثبات و اظهار كرد.


ولكن مرحوم سردار كابلى اين معنا را روشن ساخت كه محاسبات دانشمندان اشتباه بوده ، چون مدينه طيبه در عرض ۲۴ درجه و ۵۷ دقيقه خط استوا، و طول ۳۹ درجه و ۵۹ دقيقه آخرين نقطه نيم كره شرقى قرار دارد و روى اين حساب محراب مسجد النبى درست رو بقبله واقع ميشود، آنوقت روشن شد در قرنهاى قبل كه اثرى از اين محاسبات نبود و در حاليكه آنجناب در نماز بود، وقتى بطرف كعبه برگشت درست بطرفى برگشته كه اگر خطى موهوم از آن طرف بطرف كعبه كشيده ميشد به خود كعبه برميخورد، و اين خود كرامتى باهر و روشن است (صدق اللّه و رسوله ).
توضيح اين كه: مدينه طيبه، بر طبق حسابى كه قدماء داشتند، در عرض ۲۵ درجه خط استوا، و در طول ۷۵ درجه و ۲۰ دقيقه قرار داشت و با اين حساب محراب مسجد النبى در مدينه رو به قبله نبود، (و چون ممكن نبوده رسول خدا «ص» در ايستادن به طرف قبله و بناى مسجد رو به آن طرف اشتباه كند)، لذا رياضیدانان همچنان درباره قبله بحث مى كردند، و اى بسا براى اين انحراف وجوهى ذكر مى كردند كه با واقع امر درست در نمى آمد.
 
ولیكن مرحوم سردار كابلى، اين معنا را روشن ساخت كه محاسبات دانشمندان اشتباه بوده. چون مدينه طيبه در عرض ۲۴ درجه و ۵۷ دقيقه خط استوا، و طول ۳۹ درجه و ۵۹ دقيقه آخرين نقطه نيم كره شرقى قرار دارد و روى اين حساب، محراب مسجد النبى، درست رو به قبله واقع می شود. آن وقت روشن شد در قرن هاى قبل كه اثرى از اين محاسبات نبود و در حالی كه آن جناب در نماز بود، وقتى به طرف كعبه برگشت، درست به طرفى برگشته كه اگر خطى موهوم از آن طرف به طرف كعبه كشيده می شد، به خود كعبه بر می خورد، و اين خود كرامتى باهر و روشن است. (صَدَقَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۵ </center>
بعد از مرحوم سردار كابلى مرحوم مهندس فاضل سرتيپ عبد الرزاق بغائرى براى بيشتر نقاط روى زمين قبله اى استخراج كرد و در اين باره رساله اى در معرفت قبله نوشت و در آن جدولهائى ترسيم نمود كه حدود هزار و پانصد نقطه از نقاط مسكون زمين را نام برد و با تدوين اين رساله بحمداللّه نعمت تشخيص قبله به كمال رسيد و از آن جمله مثلا عرض تهران را سى و پنج درجه و چهل و يك دقيقه و ۳۸ ثانيه و طول آنرا ۵۱ درجه و ۲۸ دقيقه و ۵۸ ثانيه نوشت (مترجم ).
بعد از مرحوم سردار كابلى، مرحوم مهندس فاضل سرتيپ عبدالرزاق بغائرى، براى بيشتر نقاط روى زمين قبله اى استخراج كرد و در اين باره رساله اى در معرفت قبله نوشت و در آن جدول هایى ترسيم نمود كه حدود هزار و پانصد نقطه از نقاط مسكون زمين را نام برد و با تدوين اين رساله، بحمد اللّه نعمت تشخيص قبله به كمال رسيد. و از آن جمله مثلا عرض تهران را سى و پنج درجه و چهل و يك دقيقه و ۳۸ ثانيه و طول آن را ۵۱ درجه و ۲۸ دقيقه و ۵۸ ثانيه نوشت (مترجم).


اين بود جهت نقصى كه در قسمت اول بود و اما در قسمت دوم يعنى در تشخيص قبله بوسيله قطب نما، نقص آن از اين جهت بود كه معلوم شد دو قطب مغناطيسى كره زمين با دو قطب جغرافيائى زمين منطبق نيست ، براى اينكه قطب مغناطيسى شمالى مثلا علاوه بر اينكه به مرور زمان تغيير مى كند بين آن و بين قطب شمالى جغرافيائى حدود هزار ميل (كه معادل است با ۱۳۷۵ كيلومتر) فاصله است .
اين بود جهت نقصى كه در قسمت اول بود و اما در قسمت دوم يعنى در تشخيص قبله به وسيله قطب نما، نقص آن از اين جهت بود كه معلوم شد دو قطب مغناطيسى كره زمين، با دو قطب جغرافيایی زمين منطبق نيست. براى اين كه قطب مغناطيسى شمالى مثلا علاوه بر اين كه به مرور زمان تغيير مى كند، بين آن و بين قطب شمالى جغرافيایى حدود هزار ميل (كه معادل است با ۱۳۷۵ كيلومتر) فاصله است.


و روى اين حساب قطب نما هيچوقت عقربه اش رو به قطب جنوبى جغرافيائى قرار نمى گيرد و آنرا نشان نميدهد، (چون سر ديگر عقربه ، قطب شمال واقعى را نشان نميدهد) بلكه گاهى تفاوت به حدى مى رسد كه ديگر قابل تسامح نيست .
و روى اين حساب، قطب نما هيچ وقت عقربه اش رو به قطب جنوبى جغرافيایى قرار نمى گيرد و آن را نشان نمی دهد. (چون سر ديگر عقربه، قطب شمال واقعى را نشان نمی دهد)، بلكه گاهى تفاوت به حدّى مى رسد كه ديگر قابل تسامح نيست.


به همين جهت مهندس فاضل و رياضى دان عاليقدر، جناب سرتيپ حسينعلى رزم آرا، در اواخر يعنى در سال ۱۳۳۲ هجرى شمسى ، در مقام بر آمد اين مشكل را حل كند، و انحراف قبله را از دو قطب مغناطيسى در هزار نقطه از نقاط مسكون كره زمين را مشخص كرد، (و براى سهولت كار بطوريكه همه بتوانند استفاده كنند، قطب نمائى اختراع كرد كه به تخمين نزديك به تحقيق ميتواند قبله را مشخص كند، كه قطب نماى آن جناب فعلا مورد استفاده همه هست ، خداوند به وى جزاى خير مرحمت فرمايد).
به همين جهت مهندس فاضل و رياضیدان عاليقدر، جناب سرتيپ حسينعلى رزم آرا، در اواخر، يعنى در سال ۱۳۳۲ هجرى شمسى، در مقام بر آمد اين مشكل را حل كند، و انحراف قبله را از دو قطب مغناطيسى در هزار نقطه از نقاط مسكون كره زمين را مشخص كرد، (و براى سهولت كار به طوری كه همه بتوانند استفاده كنند، قطب نمایى اختراع كرد كه به تخمين نزديك به تحقيق می تواند قبله را مشخص كند، كه قطب نماى آن جناب، فعلا مورد استفاده همه هست، خداوند به وى جزاى خير مرحمت فرمايد).
<span id='link506'><span>
<span id='link506'><span>


۲۰٬۸۸۷

ویرایش