گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
معناى اجمالى «شفاعت» را همه می دانند، چون همه انسان ها در اجتماع زندگى می كنند، كه اساسش تعاون است.
معناى اجمالى «شفاعت» را همه می دانند، چون همه انسان ها در اجتماع زندگى می كنند، كه اساسش تعاون است.


و اما معناى لغوى آن به تفصيل:  
''' * و اما معناى لغوى آن به تفصيل:'''


اين كلمه از ماده (ش - ف - ع) است، كه در مقابل كلمۀ (وتر: تك) به كار مى رود. در حقيقت، شخصى كه به شفيع متوسل می شود، نيروى خودش به تنهایى براى رسيدنش به هدف كافى نيست، لذا نيروى خود را با نيروى شفيع گره مى زند و در نتيجه، آن را دوچندان نموده، به آنچه می خواهد، نائل مى شود، به طوری كه اگر اين كار را نمى كرد و تنها نيروى خود را به كار مى زد، به مقصود خود نمى رسيد. چون نيروى خودش، به تنهایى ناقص و ضعيف و كوتاه بود.
اين كلمه از ماده (ش - ف - ع) است، كه در مقابل كلمۀ (وتر: تك) به كار مى رود. در حقيقت، شخصى كه به شفيع متوسل می شود، نيروى خودش به تنهایى براى رسيدنش به هدف كافى نيست، لذا نيروى خود را با نيروى شفيع گره مى زند و در نتيجه، آن را دوچندان نموده، به آنچه می خواهد، نائل مى شود، به طوری كه اگر اين كار را نمى كرد و تنها نيروى خود را به كار مى زد، به مقصود خود نمى رسيد. چون نيروى خودش، به تنهایى ناقص و ضعيف و كوتاه بود.


و اما بحث اجتماعى آن، و اين كه تا چه پايه معتبر است؟
''' * و اما بحث اجتماعى آن، و اين كه تا چه پايه معتبر است؟'''
   
   
می گویيم: «شفاعت»، يكى از امورى است كه ما آن را براى رسيدن به مقصود به كار بسته، و از آن كمك مى گيريم. و اگر موارد استعمال آن را آمارگيرى كنيم، خواهيم ديد كه به طور كلى، در يكى از دو مورد از آن استفاده مى كنيم: يا در مورد جلب منفعت و خير، آن را به كار مى زنيم، و يا در مورد دفع ضرر و شر، البته نه هر نفعى و نه هر ضررى. چون ما هرگز در نفع و ضررهایی كه اسباب طبيعى و حوادث كونى آن را تأمين مى كند، از قبيل گرسنگى و عطش و حرارت و سرما و سلامتى و مرض، به شفاعت متوسل نمی شويم. وقتى گرسنه شديم، بدون اين كه دست به دامن اسباب غيرطبيعى بزنيم، خود برخاسته، براى خودمان غذا فراهم مى كنيم، و همچنين آب و لباس و خانه و دارو تهيه مى كنيم.
می گویيم: «شفاعت»، يكى از امورى است كه ما آن را براى رسيدن به مقصود به كار بسته، و از آن كمك مى گيريم. و اگر موارد استعمال آن را آمارگيرى كنيم، خواهيم ديد كه به طور كلى، در يكى از دو مورد از آن استفاده مى كنيم: يا در مورد جلب منفعت و خير، آن را به كار مى زنيم، و يا در مورد دفع ضرر و شر، البته نه هر نفعى و نه هر ضررى. چون ما هرگز در نفع و ضررهایی كه اسباب طبيعى و حوادث كونى آن را تأمين مى كند، از قبيل گرسنگى و عطش و حرارت و سرما و سلامتى و مرض، به شفاعت متوسل نمی شويم. وقتى گرسنه شديم، بدون اين كه دست به دامن اسباب غيرطبيعى بزنيم، خود برخاسته، براى خودمان غذا فراهم مى كنيم، و همچنين آب و لباس و خانه و دارو تهيه مى كنيم.
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
پس وقتى مولایى، غلام خود و يا هر كس ديگری كه در تحت سياست و حكومت او قرار دارد، مثلا امر بكند و يا نهى كند، و او هم امتثال نمايد، اجرى آبرومند دارد، و اگر مخالفت كند، عقاب يا عذابى دارد. از همين جا، دو نوع وضع و اعتبار درست می شود: يكى وضع حكم و قانون، و يكى هم وضع آثاری كه بر موافقت و مخالفت آن مترتب می شود.
پس وقتى مولایى، غلام خود و يا هر كس ديگری كه در تحت سياست و حكومت او قرار دارد، مثلا امر بكند و يا نهى كند، و او هم امتثال نمايد، اجرى آبرومند دارد، و اگر مخالفت كند، عقاب يا عذابى دارد. از همين جا، دو نوع وضع و اعتبار درست می شود: يكى وضع حكم و قانون، و يكى هم وضع آثاری كه بر موافقت و مخالفت آن مترتب می شود.


و بنابر همين اساس، آسياى همه حكومت هاى عمومى و خصوصى، و مخصوصا حكومت بين هر انسانى با زير دستش می چرخد.
و بنابر همين اساس، آسياى همه حكومت هاى عمومى و خصوصى، و مخصوصا حكومت بين هر انسانى با زيردستش می چرخد.
<span id='link277'><span>
<span id='link277'><span>


۲۰٬۳۳۹

ویرایش