۲۰٬۲۸۴
ویرایش
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
و سخن كوتاه اين كه: به نظر نزديك مى آيد كه قصه منزل دادن به آدم و همسرش در بهشت، و سپس فرود آوردنش به خاطر خوردن از درخت، به منزلۀ مَثَل و نمونه اى باشد، كه خدای تعالى، وضع آدميان را قبل از نازل شدن به دنيا، و سعادت و كرامتى كه در منزل قرب و حظيره قدس داشت، و آن دار نعمت و سرور، و انس و نور، و آن رفقاى پاك، و دوستان روحانى، و جوار ربّ العالمين كه داشت، به آن مَثَل مجسّم ساخته است. | و سخن كوتاه اين كه: به نظر نزديك مى آيد كه قصه منزل دادن به آدم و همسرش در بهشت، و سپس فرود آوردنش به خاطر خوردن از درخت، به منزلۀ مَثَل و نمونه اى باشد، كه خدای تعالى، وضع آدميان را قبل از نازل شدن به دنيا، و سعادت و كرامتى كه در منزل قرب و حظيره قدس داشت، و آن دار نعمت و سرور، و انس و نور، و آن رفقاى پاك، و دوستان روحانى، و جوار ربّ العالمين كه داشت، به آن مَثَل مجسّم ساخته است. | ||
و همچنين، اين معنا را كه انسان كذایى در مقابل آن همه نعمت كه در اختيار داشته، و به جاى آن ها گرفتارى و بدبختى و تعب و خستگى و مكروه و آلام را اختيار مى كند، به جاى اين كه سعى كند خود را به همان جا كه از آن جا آمده برساند و برگرداند، به حيات دنياى فانى و جيفۀ گنديده و پست آن ميل مى كند، | و همچنين، اين معنا را كه انسان كذایى در مقابل آن همه نعمت كه در اختيار داشته، و به جاى آن ها گرفتارى و بدبختى و تعب و خستگى و مكروه و آلام را اختيار مى كند، به جاى اين كه سعى كند خود را به همان جا كه از آن جا آمده برساند و برگرداند، به حيات دنياى فانى و جيفۀ گنديده و پست آن ميل مى كند، مجسّم می سازد. | ||
و نيز، در قالب اين مثال، اين معنا را بيان مى كند كه: نه تنها آدم را بعد از توبه اش به دار كرامت و سعادت برگردانيد، بلكه هر انسانى كه راه خطا پيموده، اگر برگردد و به سوى پروردگار خود رجوع كند، خدای تعالى، او را به دار كرامت و سعادتش بر مى گرداند، و اگر برنگردد و همچنين دست به دامن زمين بزند و از هواهاى نفس پيروى كند، چنين كسى به جاى شكر نعمت خدا، كفران ورزيده، | و نيز، در قالب اين مثال، اين معنا را بيان مى كند كه: نه تنها آدم را بعد از توبه اش به دار كرامت و سعادت برگردانيد، بلكه هر انسانى كه راه خطا پيموده، اگر برگردد و به سوى پروردگار خود رجوع كند، خدای تعالى، او را به دار كرامت و سعادتش بر مى گرداند، و اگر برنگردد و همچنين دست به دامن زمين بزند و از هواهاى نفس پيروى كند، چنين كسى به جاى شكر نعمت خدا، كفران ورزيده، و خود را به «دارالبوار» كشانده، جهنمى كه خود افروخته، و چه بد قرارگاهى است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۰۴ </center> | ||
«'''فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ | «'''فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيهِ'''»: كلمۀ «تلقّى»، بع معناى «تلقّن» است و «تلقّن»، به معناى گرفتن كلام است، اما با فهم و علم. و اين تلقى درباره آدم، طريقه اى بوده كه توبه را براى آدم آسان مى كرده. | ||
از اين جا روشن می شود كه: «توبه»، دو قسم است. يكى: «توبه خدا»، كه عبارت است از برگشتن خدا به سوى عبد، به رحمت. و يكى: «توبۀ عبد»، كه عبارت است از برگشتن بنده به سوى خدا، به استغفار، و دست بردارى از معصيت. | از اين جا روشن می شود كه: «توبه»، دو قسم است. يكى: «توبه خدا»، كه عبارت است از برگشتن خدا به سوى عبد، به رحمت. و يكى: «توبۀ عبد»، كه عبارت است از برگشتن بنده به سوى خدا، به استغفار، و دست بردارى از معصيت. |
ویرایش