۲۰٬۲۳۶
ویرایش
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
۶ - و در نهج البلاغه مى فرمايد: پس بايد كه تأسّى كنى به نبىّ اطهر و اطيب - تا آن جا كه مى فرمايد - از خوردنی هاى دنيا، اندك و به اطراف دندان خورد، و دهان خود را از آن پُر نكرد و به آن التفاتى ننمود. لاغرترين اهل دنيا بود از حيث تهیگاه و گرسنه ترين شان بود از جهت شكم. | ۶ - و در نهج البلاغه مى فرمايد: پس بايد كه تأسّى كنى به نبىّ اطهر و اطيب - تا آن جا كه مى فرمايد - از خوردنی هاى دنيا، اندك و به اطراف دندان خورد، و دهان خود را از آن پُر نكرد و به آن التفاتى ننمود. لاغرترين اهل دنيا بود از حيث تهیگاه و گرسنه ترين شان بود از جهت شكم. | ||
خزائن دنيا بر او عرضه شد، ليكن او از قبولش استنكاف نمود. وقتى فهميد كه خداى تعالى، چيزى را دشمن دارد، او نيز دشمن مى داشت، و هر چيزى را كه خداى تعالى حقير مى دانست، او نيز تحقيرش مى كرد، و ما بر عكس آن جنابيم، و اگر از معايب چيزى در ما نبود، جز همين كه دوست مى داريم دنيایى را كه خدا دشمن داشته و بزرگ مى شماريم دنيایى را كه خدايش تحقير كرده، همين براى شقاوت و بدبختى و نافرمانی مان بس بود، و حال آن كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» روى زمين غذا مى خورد، و چون بندگان مى نشست، و كفش خود را به دست خود مى دوخت، و بر الاغ لخت | خزائن دنيا بر او عرضه شد، ليكن او از قبولش استنكاف نمود. وقتى فهميد كه خداى تعالى، چيزى را دشمن دارد، او نيز دشمن مى داشت، و هر چيزى را كه خداى تعالى حقير مى دانست، او نيز تحقيرش مى كرد، و ما بر عكس آن جنابيم، و اگر از معايب چيزى در ما نبود، جز همين كه دوست مى داريم دنيایى را كه خدا دشمن داشته و بزرگ مى شماريم دنيایى را كه خدايش تحقير كرده، همين براى شقاوت و بدبختى و نافرمانی مان بس بود، و حال آن كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» روى زمين غذا مى خورد، و چون بندگان مى نشست، و كفش خود را به دست خود مى دوخت، و بر الاغ لخت سوار مى شد، و شخصى ديگرى را هم پشت سرِ خود، بر آن حيوان سوار مى كرد. | ||
وقتى ديد پردۀ درِ خانه اش تصوير دارد، به يكى از زنان خود فرمود: اى فلان! اين پرده را از نظرم پنهان كن، تا آن را نبينم. چون هر وقت چشمم بدان مى افتد، به ياد دنيا و زخارف آن مى افتم. | وقتى ديد پردۀ درِ خانه اش تصوير دارد، به يكى از زنان خود فرمود: اى فلان! اين پرده را از نظرم پنهان كن، تا آن را نبينم. چون هر وقت چشمم بدان مى افتد، به ياد دنيا و زخارف آن مى افتم. |
ویرایش