گمنام

تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۵ </center>


==دو توضيح درباره معناى جمله: «و الله يعصمك من الناس» و جمله «ان الله لايهدى القوم الكافرين»==
==پاسخ به دو پرسش، در معناى آیه شریفه==


در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد: همانطورى كه از آيه مورد بحث استفاده مى شود خداوند رسول خود را از شر كفار حفظ فرمود؟ و اگر چنين است پس آن همه آزار و محنت ها كه از كفار و از امت خود ديد چه بود؟! و آيا اين آيه با ساير آيات قرآنى كه صريح اند در اينكه رسول الله (صلى الله عليه و آله ) در راه تبليغ دين محنت هاى طاقت فرسائى ديده منافات ندارد؟! و آيا جز اين است كه رسول خدا خودش فرمود: هرگز هيچ پيغمبرى به مقدار و مانند آزارهائى كه من ديدم نديده و همچنين اين سؤ ال پيش مى آيد كه اين آيه مى فرمايد: خداوند كفار ر ا هدايت نمى كند، آيا اين جمله منافى سراپاى قرآن و مخالف صريح عقل نيست ؟! خداوندى كه خود تمامى وسايل هدايت را كه يكى از آنها فرستادن انبيا و كتابهاى آسمانى است فراهم فرموده ، آيا معقول است همين خداى مهربان از طرفى به انبياى خود اصرار بورزد كه بندگان مرا به خدايشان آشنا كنيد و از طرفى خودش بفرمايد: خداوند كفار را هدايت نمى كند مگر اينكه حجت خالص بر آنها تمام شود؟! و آيا جز اين است كه ما به چشم خود مى بينيم كه خداوند كفار را يكى پس از ديگرى هدايت مى كند؟!.
در اين جا، اين سؤال پيش مى آيد:  


جواب سؤ ال اولى اينست كه خداى تعالى كه فرموده «'''ان الله لا يهدى القوم الكافرين '''» در حقيقت جمله «'''و الله يعصمك من الناس '''» را توضيح داده ، به اين معنا كه در سعه اطلاق آن تصرف كرده و اطلاق آن را كه شامل تمامى انواع محنت ها، چه آنهائى كه ممكن بود در مقابل تبليغ اين حكم ببيند و چه غير آن بود تقييد كرده است به آزارهائى كه در خصوص اين حكم و قبل از موفقيت به اجراى آن ممكن بود از دشمنان برسد، حالا يا به اين بوده كه آن جناب را در حين تبليغ اين حكم بقتل برسانند، و يا بر او شوريده و اوضاع را دگرگون سازند، و يا او را به باد تهمت هائى كه باعث ارتداد مردم است گرفته و يا حيله اى بكار برند كه اين حكم را قبل از اينكه به مرحله عمل برسد خفه كرده و در گور كنند، و ليكن خداى تعالى كلمه حق و دين مبين خود را بر هر چه بخواهد و هر كجا و هر وقت و هر كس كه بخواهد اقامه و اظهار مى نمايد، كما اينكه در كلام عزيز خود فرموده : «'''ان يشا يذهبكم ايها الناس و يات باخرين و كان الله على ذلك قديرا'''».
همان طورى كه از آيه مورد بحث استفاده مى شود، «خداوند، رسول خود را از شرّ كفار حفظ فرمود»، و اگر چنين است، پس آن همه آزار و محنت ها كه از كفار و از امت خود ديد، چه بود؟ و آيا اين آيه با ساير آيات قرآنى كه صريح اند در اين كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در راه تبليغ، دين محنت هاى طاقت فرسائى ديده منافات ندارد؟ و آيا جز اين است كه رسول خدا خودش فرمود: هرگز هيچ پيغمبرى، به مقدار و مانند آزارهایى كه من ديدم، نديده؟
 
و همچنين، اين سؤال پيش مى آيد كه اين آيه مى فرمايد: «خداوند، كفار را هدايت نمى كند»، آيا اين جمله، منافى سراپاى قرآن و مخالف صريح عقل نيست؟ خداوندى كه خود، تمامى وسايل هدايت را، كه يكى از آن ها فرستادن انبياء و كتاب هاى آسمانى است، فراهم فرموده، آيا معقول است همين خداى مهربان، از طرفى به انبياى خود اصرار بورزد كه بندگان مرا به خدايشان آشنا كنيد و از طرفى خودش بفرمايد: خداوند، كفار را هدايت نمى كند، مگر اين كه حجت خالص بر آن ها تمام شود؟ و آيا جز اين است كه ما به چشم خود مى بينيم كه خداوند، كفار را يكى پس از ديگرى هدايت مى كند؟
 
جواب سؤال اولى اين است كه:
 
خداى تعالى كه فرموده «إنَّ اللهَ لَا يَهدِى القَومَ الكَافِرِينَ»، در حقيقت، جملۀ «وَ اللهُ يَعصِمُكَ مِنَ النَّاس» را توضيح داده. به اين معنا كه در سعۀ اطلاق آن تصرف كرده و اطلاق آن را، كه شامل تمامى انواع محنت ها، چه آن هایى كه ممكن بود در مقابل تبليغ اين حكم ببيند و چه غير آن بود، تقييد كرده است به آزارهایى كه در خصوص اين حكم و قبل از موفقيت به اجراى آن، ممكن بود از دشمنان برسد. حالا يا به اين بوده كه آن جناب را در حين تبليغ اين حكم به قتل برسانند، و يا بر او شوريده و اوضاع را دگرگون سازند، و يا او را به باد تهمت هایى كه باعث ارتداد مردم است، گرفته و يا حيله اى به كار برند كه اين حكم را قبل از اين كه به مرحله عمل برسد، خفه كرده و در گور كنند، وليكن خداى تعالى، كلمۀ حق و دين مبين خود را بر هرچه بخواهد و هر كجا و هر وقت و هر كس كه بخواهد، اقامه و اظهار مى نمايد، كما اين كه در كلام عزيز خود فرموده: «إن يَشَأ يُذهِبكُم أيُّهَا النَّاسُ وَ يَأتِ بِآخَرِينَ وَ كَانَ اللهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيراً».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۶ </center>
و اما جواب از سؤ ال دوم : بايد دانست كه مقصود از كفر در اينجا، كفر به خصوص آيه ايست كه متضمن حكم مورد بحث است ، حكمى كه جمله «'''ما انزل اليك من ربك - آنچه از پروردگارت بتو نازل شده '''» اشاره به آن دارد، كما اينكه در آيه حج ، مخالفين خصوص حج را كافر خوانده و فرموده : «'''و من كفر فان الله غنى عن العالمين '''» نه كفرى كه به معناى استكبار از اصل دين و از اقرار به شهادتين است ، زيرا كفر به اين معنا با مورد آيه مناسبت ندارد، مگر اينكه كسى بگويد مراد از «'''ما انزل اليك من ربك '''» مجموع دين و قرآن است ، كه ما سابقا جوابش را داده و اين حرف را نپذيرفتيم ، و بنابراين مراد ا ز هدايت هم هدايت به راه راست نيست ، بلكه مراد هدايت به مقاصد شوم آنها است ، و معنايش اين است كه خداوند ابزار كار و اسباب موفقيت آنان را در دسترسشان قرار نمى دهد، نظير اين آيه كه مى فرمايد: «'''ان الله لا يهدى القوم الفاسقين '''» و اين آيه : «'''و الله لا يهدى القوم الظالمين '''» كه معلوم است مراد از هدايت در اين دو آيه هدايت به فسق و ظلم است ، و ما سابقا در جلد دوم اين كتاب راجع به اين هدايت بحث كرديم .
و اما جواب از سؤال دوم:  
 
بايد دانست كه مقصود از «كفر» در اين جا، كفر به خصوص آيه ای است كه متضمن حكم مورد بحث است. حكمى كه جملۀ «مَا أنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ: آنچه از پروردگارت به تو نازل شده»، به آن اشاره دارد، كما اين كه در آيه حج، مخالفان خصوص حج را كافر خوانده و فرموده: «وَ مَن كَفَرَ فَإنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ العَالَمِينَ». نه كفرى كه به معناى استكبار از اصل دين و از اقرار به شهادتين است. زيرا كفر به اين معنا، با مورد آيه مناسبت ندارد. مگر اين كه كسى بگويد مراد از «مَا أُنزِلَ إلَيكَ مِن رَبِّكَ»، مجموع دين و قرآن است، كه ما سابقا جوابش را داده و اين حرف را نپذيرفتيم.
 
بنابراين، مراد از «هدايت» هم، هدايت به راه راست نيست، بلكه مراد، هدايت به مقاصد شوم آن هاست، و معنايش اين است كه: «خداوند، ابزار كار و اسباب موفقيت آنان را در دسترسشان قرار نمى دهد». نظير اين آيه كه مى فرمايد: «إنَّ اللهَ لَا يَهدِى القَومَ الفَاسِقِينَ». و اين آيه: «وَ اللهُ لَا يَهدِى القَومَ الظَّالِمِينَ»، كه معلوم است مراد از «هدايت» در اين دو آيه، هدايت به فسق و ظلم است، و ما سابقاً، در جلد دوم اين كتاب، راجع به اين هدايت بحث كرديم.
 
پس معناى آيه اين است كه: خداوند، آن ها را مطلق العنان نمى گذارد تا هر لطمه كه بخواهند به دين و به كلمه حق وارد آورده و نورى را كه از جانب خود نازل كرده، خاموش كنند. چون به طور كلّى، كفار و ظالمان و فاسقان، از شومى و بدى كه دارند، همواره در پى تغيير سنت خداوند هستند، و مى خواهند سنتى را كه بين خلق خدا جارى است و مسير اسبابى را كه يكى پس از ديگرى در راه تحصيل مسببات در جريان اند، عوض كرده، اسبابى را كه همه اسباب هدايت و فضيلت اند و بين آن ها و اين كه نام گناه بر آن ها اطلاق شود، فرسنگ ها فاصله است، آلوده كرده و به سوى مقاصد باطل و فاسد خود منحرف كنند.  


پس معناى آيه اينست كه خداوند آنها را مطلق العنان نمى گذارد تا هر لطمه كه بخواهند به دين و به كلمه حق وارد آورده و نورى را كه از جانب خود نازل كرده خاموش كنند، چون بطور كلى كفار و ظالمين و فاسقين از شومى و بدى كه دارند همواره در پى تغيير سنت خداوند، و مى خواهند سنتى را كه بين خلق خدا جارى است و مسير اسبابى را كه يكى پس از ديگرى در راه تحصيل مسببات در جريانند عوض كرده اسبابى را كه همه اسباب هدايت و فضيلتند و بين آنها و اينكه نام گناه بر آنها اطلاق شود فرسنگ ها فاصله است ، آلوده كرده و بسوى مقاصد باطل و فاسد خود منحرف كنند، آرى آنان اينطور مى خواهند و ليكن قدرت و شوكت شان كه آنرا هم خدا ارزانى شان داشته خداوند را زبون و عاجز نمى كند، هر چند مساعى شان آنان را احيانا و در چند قدم كوتاه پيشرفت دهد و در نتيجه ، كارشان سامان يابد و به مقاصد پليد خود نائل شوند و ليكن اين استعلا و استقامت كارهايشان جز براى مدت كوتاهى دوام نيافته و بالاخره تباه خواهد شد، بلكه خداوند آنان را در چاهى كه براى مسلمين كنده بودند در خواهد انداخت ، آرى «'''و لا يحيق المكر السى ء الا باهله '''».
آرى، آنان اين طور مى خواهند، وليكن قدرت و شوكت شان كه آن را هم، خدا به ایشان ارزانى داشته، خداوند را زبون و عاجز نمى كند، هر چند مساعى شان، آنان را احيانا و در چند قدم كوتاه پيشرفت دهد و در نتيجه، كارشان سامان يابد و به مقاصد پليد خود نائل شوند، وليكن اين استعلا و استقامت كارهايشان، جز براى مدت كوتاهى دوام نيافته و بالاخره تباه خواهد شد، بلكه خداوند آنان را در چاهى كه براى مسلمين كنده بودند، در خواهد انداخت. آرى، «وَ لَا يَحِيقُ المَكرُ السَّئّ إلّا بِأهلِهِ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۷۷ </center>


۱۹٬۲۱۳

ویرایش