۲۰٬۸۸۷
ویرایش
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
سپس براى اين كه اين كار را به سرعت و آسانى انجام دهند، قطب نما را، يعنى عقربه مغناطيسى معروف به حك را به كار بستند. چون اين آلت با عقربه خود جهت شمال و جنوب را در هر افقى كه به كار رود، معين می كند و كار دائره هنديه را به فوريت انجام می دهد و در صورتی كه ما مقدار انحراف شهر خود را از خط استواء بدانيم، بلافاصله نقطه قبله را تشخيص می دهيم. | سپس براى اين كه اين كار را به سرعت و آسانى انجام دهند، قطب نما را، يعنى عقربه مغناطيسى معروف به حك را به كار بستند. چون اين آلت با عقربه خود جهت شمال و جنوب را در هر افقى كه به كار رود، معين می كند و كار دائره هنديه را به فوريت انجام می دهد و در صورتی كه ما مقدار انحراف شهر خود را از خط استواء بدانيم، بلافاصله نقطه قبله را تشخيص می دهيم. | ||
لیكن اين كوششى كه علماى رياضى مبذول داشتند، هرچند خدمت شايان توجهى بود - و خداوند جزاى خيرشان مرحمت فرمايد - ولیكن از هر دو طريق، يعنى هم از طريق قطب نما و هم از راه دائره هنديه ناقص | لیكن اين كوششى كه علماى رياضى مبذول داشتند، هرچند خدمت شايان توجهى بود - و خداوند جزاى خيرشان مرحمت فرمايد - ولیكن از هر دو طريق، يعنى هم از طريق قطب نما و هم از راه دائره هنديه ناقص بود، كه اشخاص را دچار اشتباه مى كرد. | ||
اما اول براى | اما اول براى اين كه: رياضیدانان اخير متوجه شدند كه رياضیدانان قديم، در تشخيص طول شهر دچار اشتباه شده اند، و در نتيجه حسابى كه در تشخيص مقدار انحراف و در نتيجه تشخيص قبله داشتند، در هم فرو ريخت. | ||
توضيح | توضيح اين كه: براى تشخيص عرض مثلا تهران از خط استوا، و محاذات آن با آفتاب در فصول چهارگانه، طريقه شان اين طور بود كه فاصله قطب شمالى را با خط استواء معين نموده و آن را درجه بندى مى كردند. آنگاه فاصله شهر مورد حاجت را از خط استواء به آن درجات معين نموده، مثلا مى گفتند فاصله تهران از جزائر خالدات ۸۶ درجه و ۲۰ دقيقه می باشد و عرض آن از خط استوا، سى و پنج درجه و ۳۵ دقيقه (نقل از كتاب زيج ملخص، تأليف ميزابى). گو اين كه اين طريقه به تحقيق و واقع نزديك بود، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۴ </center> | ||
ولیكن طريقه تشخيص طول شهرها، طريقه اى درست و نزديك به تحقيق نبود. چون همان طور كه در بيان مترجم گذشت، عبارت از اين بود كه مسافت ميانه دو نقطه از زمين را كه در حوادث آسمانى مشترك بودند، (اگر آفتاب مى گرفت، در هر دو جا در يك زمان مى گرفت، و اگر حوادث ديگرى رُخ می داد، در هر دو نقطه رُخ می داد)، معين می كردند و آن را با مقدار حركت حسى آفتاب و يا به عبارتى با ساعت ضبط می نمودند. آنگاه مى گفتند: مثلا طول شهر تهران، فلان درجه و... دقيقه است و چون در قديم وسائل تلفن و تلگراف و امثال آن در دست نبود، لذا اندازه گيرى هاى قديم دقيق نبود و بعد از فراوان شدن اين وسائل و همچنين نزديك شدن مسافت ها به وسيله هواپيما و ماشين اين مشكل كاملا حل شد. | |||
و | و در اين هنگام بود كه شيخ فاضل و استاد شهير رياضى، مرحوم «سردار كابلى»، براى حل اين مشكل كمر همت بست و انحراف قبله را با اصول جديد استخراج نموده، رساله اى در اين باره به نام «تحفة الاجلة فى معرفة القبلة»، در اختيار همگان گذاشت، و اين رساله كوچكى است كه در آن طريقه استخراج قبله را با بيان رياضى روشن ساخته، و جدول هایى براى تعيين قبله هر شهرى رسم كرده است. | ||
و از جمله رموزی كه وى موفق به كشف آن گرديد - و خدا جزاى خيرش دهد - كرامت و معجزه باهره اى بود كه براى رسول خدا «ص» در خصوص قبله محرابش در مسجد مدينه اثبات و اظهار كرد. | |||
توضيح اين كه: مدينه طيبه، بر طبق حسابى كه قدماء داشتند، در عرض ۲۵ درجه خط استوا، و در طول ۷۵ درجه و ۲۰ دقيقه قرار داشت و با اين حساب محراب مسجد النبى در مدينه رو به قبله نبود، (و چون ممكن نبوده رسول خدا «ص» در ايستادن به طرف قبله و بناى مسجد رو به آن طرف اشتباه كند)، لذا رياضیدانان همچنان درباره قبله بحث مى كردند، و اى بسا براى اين انحراف وجوهى ذكر مى كردند كه با واقع امر درست در نمى آمد. | |||
ولیكن مرحوم سردار كابلى، اين معنا را روشن ساخت كه محاسبات دانشمندان اشتباه بوده. چون مدينه طيبه در عرض ۲۴ درجه و ۵۷ دقيقه خط استوا، و طول ۳۹ درجه و ۵۹ دقيقه آخرين نقطه نيم كره شرقى قرار دارد و روى اين حساب، محراب مسجد النبى، درست رو به قبله واقع می شود. آن وقت روشن شد در قرن هاى قبل كه اثرى از اين محاسبات نبود و در حالی كه آن جناب در نماز بود، وقتى به طرف كعبه برگشت، درست به طرفى برگشته كه اگر خطى موهوم از آن طرف به طرف كعبه كشيده می شد، به خود كعبه بر می خورد، و اين خود كرامتى باهر و روشن است. (صَدَقَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۰۵ </center> | ||
بعد از مرحوم سردار | بعد از مرحوم سردار كابلى، مرحوم مهندس فاضل سرتيپ عبدالرزاق بغائرى، براى بيشتر نقاط روى زمين قبله اى استخراج كرد و در اين باره رساله اى در معرفت قبله نوشت و در آن جدول هایى ترسيم نمود كه حدود هزار و پانصد نقطه از نقاط مسكون زمين را نام برد و با تدوين اين رساله، بحمد اللّه نعمت تشخيص قبله به كمال رسيد. و از آن جمله مثلا عرض تهران را سى و پنج درجه و چهل و يك دقيقه و ۳۸ ثانيه و طول آن را ۵۱ درجه و ۲۸ دقيقه و ۵۸ ثانيه نوشت (مترجم). | ||
اين بود جهت نقصى كه در قسمت اول بود و اما در قسمت دوم يعنى در تشخيص قبله | اين بود جهت نقصى كه در قسمت اول بود و اما در قسمت دوم يعنى در تشخيص قبله به وسيله قطب نما، نقص آن از اين جهت بود كه معلوم شد دو قطب مغناطيسى كره زمين، با دو قطب جغرافيایی زمين منطبق نيست. براى اين كه قطب مغناطيسى شمالى مثلا علاوه بر اين كه به مرور زمان تغيير مى كند، بين آن و بين قطب شمالى جغرافيایى حدود هزار ميل (كه معادل است با ۱۳۷۵ كيلومتر) فاصله است. | ||
و روى اين | و روى اين حساب، قطب نما هيچ وقت عقربه اش رو به قطب جنوبى جغرافيایى قرار نمى گيرد و آن را نشان نمی دهد. (چون سر ديگر عقربه، قطب شمال واقعى را نشان نمی دهد)، بلكه گاهى تفاوت به حدّى مى رسد كه ديگر قابل تسامح نيست. | ||
به همين جهت مهندس فاضل و | به همين جهت مهندس فاضل و رياضیدان عاليقدر، جناب سرتيپ حسينعلى رزم آرا، در اواخر، يعنى در سال ۱۳۳۲ هجرى شمسى، در مقام بر آمد اين مشكل را حل كند، و انحراف قبله را از دو قطب مغناطيسى در هزار نقطه از نقاط مسكون كره زمين را مشخص كرد، (و براى سهولت كار به طوری كه همه بتوانند استفاده كنند، قطب نمایى اختراع كرد كه به تخمين نزديك به تحقيق می تواند قبله را مشخص كند، كه قطب نماى آن جناب، فعلا مورد استفاده همه هست، خداوند به وى جزاى خير مرحمت فرمايد). | ||
<span id='link506'><span> | <span id='link506'><span> | ||
ویرایش