گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
<span id='link42'><span>
<span id='link42'><span>


==مطلق عبادات، دعا هستند ==
و نيز مانند آيه شريفه: «وَ قَالَ رَبُّكُم أُدعُونِى أستَجِب لَكُم إنَّ الَّذِينَ يَستَكبِرُونَ عَن عِبَادَتِى سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ». چون كه اين آيه شريفه، هم دعوت به دعا مى كند، و هم وعده اجابت مى دهد، و هم علاوه بر اين، دعا را «عبادت» مى خواند و نمى فرمايد «كسانى كه از دعا به درگاه من استكبار مى كنند»، بلكه به جاى آن مى فرمايد: «كسانى كه از عبادت من استكبار مى كنند». و با اين بيان خود، تمامى عبادت ها را دعا مى خواند.  
و نيز مانند آيه شريفه : و(( قال ربكم ادعونى استجب لكم ، ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيد خلون جهنم داخرين '''» چونكه اين آيه شريفه ، هم دعوت به دعا مى كند، و هم وعده اجابت مى دهد، و هم علاوه بر اين دعا را عبادت مى خواند، و نمى فرمايد كسانى كه از دعا به درگاه من است كبار مى كنند، بلكه به جاى آن مى فرمايد كسانى كه از عبادت من است كبار مى كنند. و با اين بيان خود تمامى عبادتها را دعا مى خواند، براى اينكه اگر منظور از عبادت ، تنها دعا، كه يكى از اقسام عبادت است باشد ترك دعا، است حقاق آتش نمى آورد بلكه منظور ترك مطلق عبادت است كه است حقاق آتش مى آورد، پس معلوم مى شود مطلق عبادت ها دعايند (دقت بفرمائيد).


با اين بيان معناى آيات ديگر هم كه مربوط به اين باب است روشن مى شود، مانند آيه شريفه :«''' فادعواالله مخلصين له الدين '''» و آيه و«'''ادعوه خوفا و طمعا، ان رحمه الله قريب من المحسنين '''» و آيه شريفه :«''' و يدعوننا رغبا و رهبا، و كانوا لنا خاشعين '''» و آيه شريفه :«'''ادعوا ربكم تضرعا و خفيه ، انه لا يحب المعتدين '''» و آيه شريفه :((اذ نادى ربه نداء خفيا (تا جمله ) و لم اكن بدعائك رب شقيا)) و آيه شريفه :«'''و يستجيب الذين آمنوا و عملوا الصالحات ، و يزيدهم من فضله '''».
براى اين كه اگر منظور از «عبادت»، تنها دعا - كه يكى از اقسام عبادت است باشد - ترك دعا، استحقاق آتش نمى آورد، بلكه منظور، ترك مطلق عبادت است كه استحقاق آتش مى آورد.
 
پس معلوم مى شود: مطلق عبادت ها، دعا هستند. (دقت فرمایيد).
 
با اين بيان، معناى آيات ديگر هم كه مربوط به اين باب است، روشن مى شود. مانند آيه شريفه: «فَادعُوا اللهَ مُخلِصِينَ لَهُ الدِّينُ». و آيه: «وَ ادعُوهُ خَوفاً وَ طَمَعاً إنَّ رَحمَةَ اللهِ قَرِيبٌ مِنَ المُحسِنِينَ».
 
و آيه شريفه: «وَ يَدعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ». و آيه شريفه: «أُدعُوا رَبَّكُم تَضَرُّعاً وَ خُفيَةً إنَّهُ لَا يُحِبُّ المُعتَدِينَ». و آيه شريفه: «إذ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيّاً» - تا جمله - «وَ لَم أكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً». و آيه شريفه: «وَ يَستَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ يَزِيدُهُم مِن فَضِلِه».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۸ </center>
و آياتى ديگر كه مناسب باب دعا است ، و اين آيات اركان اصلى دعا و آداب دعا كننده را كه عمده اش اخلاص در دعا، و مطابقت قلب و زبان ، و بريدگى از اسباب ظاهرى ، و توسل به خداى تعالى است ، بيان مى كند، و آداب ديگرى را هم روايات به آن ملحق كرده ، از قبيل خوف و طمع ، و رغبت و رهبت ، و خشوع و تضرع ، و اصرار، و ذكر، و عمل صالح ، و ايمان ، و ادب حضور، و امثال آن .
و آياتى ديگر كه مناسب باب دعا است. و اين آيات، اركان اصلى دعا و آداب دعا كننده را كه عمده اش اخلاص در دعا، و مطابقت قلب و زبان، و بريدگى از اسباب ظاهرى، و توسل به خداى تعالى است، بيان مى كند، و آداب ديگرى را هم روايات به آن ملحق كرده، از قبيل خوف و طمع، و رغبت و رهبت، و خشوع و تضرع، و اصرار و ذكر، و عمل صالح و ايمان، و ادب حضور و امثال آن.


«'''فَلْيَستَجِيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى'''»:
«'''فَلْيَستَجِيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى'''»:


حرف (فاء) كه بر سر جمله آمده ، مطلب را فرع و نتيجه مدلول جمله قبلى مى كند، البته مدلول التزامى آن ، و مى فهماند حال كه معلوم شد خدا به بندگانش نزديك است ، و هيچ چيزى ميان او و دعاى بندگانش حائل نيست ، و معلوم شد كه او نسبت به بندگان خود و به درخواست هايشان عنايت دارد، و همين خداى مهربان بندگان را دعوت به د عا مى كند، و خلاصه حال كه معلوم شد خدا داراى چنين صفتى است ، پس بندگان معطل چه هستند، او را در اين دعوتش اجابت كنند و به سويش رو آورند و ايمان بياورند كه خدائى است داراى چنين صفت ، و يقين كنند به اينكه او نزديك است ، و دعايشان را اجابت مى كند، تا در نتيجه شايد در دعا كردن به درگاه او موفق گردند.
حرف «فاء» كه بر سر جمله آمده، مطلب را فرع و نتيجه مدلول جمله قبلى مى كند. البته مدلول التزامى آن و مى فهماند حال كه معلوم شد خدا به بندگانش نزديك است، و هيچ چيزى ميان او و دعاى بندگانش حائل نيست، و معلوم شد كه او، نسبت به بندگان خود و به درخواست هايشان عنايت دارد، و همين خداى مهربان بندگان را دعوت به دعا مى كند، و خلاصه حال كه معلوم شد خدا داراى چنين صفتى است، پس بندگان معطل چه هستند. او را در اين دعوتش اجابت كنند و به سويش رو آورند و ايمان بياورند كه خدایى است داراى چنين صفت، و يقين كنند به اين كه او نزديك است و دعايشان را اجابت مى كند، تا در نتيجه شايد در دعا كردن به درگاه او موفق گردند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۹ </center>
<span id='link43'><span>
<span id='link43'><span>
==بحث روايتى (شامل رواياتى در فضيلت ، شرائط و آداب دعا) ==
==بحث روايتى (شامل رواياتى در فضيلت ، شرائط و آداب دعا) ==
شيعه و سنى روايت كرده اند كه رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: دعا سلاح مؤ من است .
شيعه و سنى روايت كرده اند كه رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: دعا سلاح مؤ من است .
۱۵٬۹۷۶

ویرایش