۲۰٬۵۷۴
ویرایش
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۲: | ||
<span id='link347'><span> | <span id='link347'><span> | ||
و نيز، در تفسير الدُّرُّ المنثور است كه ابونعيم، در دلائل، از طريق عطاء و ضحاك، از ابن عباس روايت كرده كه گفت: | |||
يهوديان «بنى قُرَيظه» و «بنى النظير»، قبل از آن كه محمّد «ص» مبعوث شود، از خدا بعثت او را می خواستند تا كفار را نابود كند و مى گفتند: «پروردگارا! به حق پيامبر امّىّ، ما را بر اين كفار نصرت بده»، ولى وقتى خدا آنان را يارى كرد و رسول خدا «ص» را مبعوث كرد و بيامد آن كسى كه او را مى شناختند، يعنى رسول خدا «ص»، با اين كه هيچ شكى در نبوت او نداشتند، به وى كفر ورزيدند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۳۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۳۸ </center> | ||
مؤلف : قريب به اين دو معنا، روايات ديگرى نيز وارد شده، و بعضى از مفسران، بعد از اشاره به روايت آخرى و نظائر آن، می گويند: | |||
علاوه بر اين كه راويان اين روايات ضعيف اند، و علاوه بر اين كه با روايات ديگر مخالف است، از نظر معنا، شاذّ و نادر است. براى اين كه استفتاح در آيه را عبارت دانسته از دعاى به شخص رسول خدا «ص»، و در بعضى روايات دعاى به حق آن جناب و اين، غير مشروع است. چون هيچ كس حقى بر خدا ندارد، تا خدا را به حق او سوگند دهند. اين بود گفتار اين مفسّر. | |||
<span id='link348'><span> | <span id='link348'><span> | ||
==معناى سوگند و جواب از اشكال سوگند دادن خدا به شخص پيامبر(ص ) == | ==معناى سوگند و جواب از اشكال سوگند دادن خدا به شخص پيامبر(ص ) == | ||
و سخن او ناشى از بيدقتى در معناى حق ، و در معناى قسم دادن بحق است . | و سخن او ناشى از بيدقتى در معناى حق ، و در معناى قسم دادن بحق است . |
ویرایش