گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
<span id='link274'><span>
<span id='link274'><span>


==اثبات شفاعت براى غير خدا، به اذن خدا نه مستقلا ==
و اين اسلوب كلام، به ما مى فهماند كه به جز خدای تعالى هيچ موجودى به طور استقلال، مالك هيچ يك از كمالات نامبرده نيست، و اگر موجودى مالك كمالى باشد، خدا به او تمليك كرده. حتى قرآن كريم در قضاهاى رانده شده، به طور حتم نيز يك نوع مشيت را براى خدا اثبات مى كند. مثلا مى فرمايد: «فَأمَّا الَّذِينَ شَقَوا فَفِى النَّارِ لَهُم فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ * خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأرضُ إلّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدٌ * وَ أمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِى الجَنِةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأرضُ إلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ عَطَاءً غَيرَ مَجذُوذٍ»:  
و اين اسلوب كلام ، بما مى فهماند كه بجز خدايتعالى هيچ موجودى بطور استقلال مالك هيچ يك از كمالات نامبرده نيست ، و اگر موجودى مالك كمالى باشد، خدا باو تمليك كرده ، حتى قرآن كريم در قضاهاى رانده شده بطور حتم ، نيز يكنوع مشيت را براى خدا اثبات مى كند، مثلا مى فرمايد: «'''فاما الذين شقوا، ففى النار لهم فيها زفير و شهيق ، خالدين فيها، ما دامت السموات و الارض ، الا ما شاء ربك ، ان ربك فعال لما يريد و اما الذين سعدوا، ففى الجنه ، خالدين فيها، ما دامت السموات و الارض ، الا ما شاء ربك ، عطاء غير مجذوذ'''»:  
(اما كسانيكه شقى شدند، پس در آتشند، و در آن زفير و شهيق (صداى نفس فرو بردن و برآوردن ) دارند، و جاودانه در آن هستند مادام كه آسمانها و زمين برقرار است مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگارت هر چه اراده كند فعال است و اما كسانيكه سعادتمند شدند، در بهشت جاودانه خواهند بود، مادام كه آسمانها و زمين برقرار است مگر آنچه پروردگارت بخواهد عطائى است قطع نشدنى ).


ملاحظه مى فرمائيد كه سعادت و شقاوت و خلود در بهشت و دوزخ را با اينكه از قضاهاى حتمى او است ، و مخصوصا درباره خلود در بهشت صريحا فرموده : عطائى است قطع نشدنى ، اما در عين حال اين قضاء را طورى نرانده كه العياذ باللّه دست بند بدست خود زده باشد، بلكه باز سلطنت و ملك خود را نسبت بآن حفظ كرده ، و فرموده : (پروردگارت بآنچه اراده كند فعال است )، يعنى هر چه بخواهد مى كند.
اما كسانی كه شقى شدند، پس در آتش اند و در آن، زفير و شهيق (صداى نفس فرو بردن و برآوردن) دارند، و جاودانه در آن هستند، مادام كه آسمان ها و زمين برقرار است، مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگارت هرچه اراده كند، فعّال است، و اما كسانی كه سعادتمند شدند، در بهشت جاودانه خواهند بود، مادام كه آسمان ها و زمين برقرار است، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، عطایى است قطع نشدنى.
 
ملاحظه مى فرماdيد كه سعادت و شقاوت و خلود در بهشت و دوزخ را، با اين كه از قضاهاى حتمى اوست، و مخصوصا درباره خلود در بهشت صريحا فرموده: «عطایى است قطع نشدنى»، اما در عين حال اين قضاء را طورى نرانده كه العياذ باللّه، دست بند به دست خود زده باشد، بلكه باز سلطنت و مُلك خود را نسبت به آن حفظ كرده، و فرموده: «پروردگارت به آنچه اراده كند، فعال است». يعنى هرچه بخواهد، مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۳۸ </center>
و سخن كوتاه اينكه نه اعطاء و دادنش طورى است كه اختيار او را از او سلب كند، و بعد از دادن نسبت بآنچه داده ندار و فقير شود، و نه ندادنش او را ناچار بحفظ آنچه نداده ميسازد، و سلطنتش را نسبت بآن باطل مى كند.
و سخن كوتاه اين كه: نه اعطاء و دادنش طورى است كه اختيار او را از او سلب كند، و بعد از دادن نسبت به آنچه داده، ندار و فقير شود، و نه ندادنش او را ناچار به حفظ آنچه نداده، می سازد، و سلطنتش را نسبت به آن باطل مى كند.


از اينجا معلوم ميشود: آياتيكه شفاعت را انكار مى كنند، اگر بگوئيم : ناظر بشفاعت در روز قيامت است ، شفاعت بطور استقلال را نفى مى كند، و ميخواهد بفرمايد: كسى در آنروز مستقل در شفاعت نيست ، كه چه خدا اجازه بدهد و چه ندهد او بتواند شفاعت كند، و آياتيكه آنرا اثبات مى كند، نخست اصالت در آنرا براى خدا اثبات مى كند، و براى غير خدا بشرط اذن و تمليك خدا اثبات مينمايد، پس شفاعت براى غير خدا هست ، اما با اذن خدا.
از اين جا معلوم می شود: آياتی كه شفاعت را انكار مى كنند، اگر بگویيم: ناظر به شفاعت در روز قيامت است، شفاعت به طور استقلال را نفى مى كند و می خواهد بفرمايد: كسى در آن روز مستقل در شفاعت نيست، كه چه خدا اجازه بدهد و چه ندهد، او بتواند شفاعت كند، و آياتی كه آن را اثبات مى كند، نخست اصالت در آن را براى خدا اثبات مى كند، و براى غير خدا به شرط اذن و تمليك خدا اثبات می نمايد. پس شفاعت براى غير خدا هست، اما با اذن خدا.
<span id='link275'><span>
<span id='link275'><span>
==چند فصل درباره شفاعت و متعلقات آن ==
==چند فصل درباره شفاعت و متعلقات آن ==
حال بايد در آيات اين بحث دقت كنيم ، ببينيم شفاعت و متعلقات آن از نظر قرآن چه معنائى دارد؟، و اين شفاعت در حق چه كسانى جارى ميشود؟ و از چه شفيعانى سر مى زند؟ و در چه زمانى تحقق مييابد؟ و اينكه شفاعت چه نسبتى با عفو و مغفرت خدايتعالى دارد، و از اين قبيل جزئيات آنرا در چند فصل بررسى كنيم .
حال بايد در آيات اين بحث دقت كنيم ، ببينيم شفاعت و متعلقات آن از نظر قرآن چه معنائى دارد؟، و اين شفاعت در حق چه كسانى جارى ميشود؟ و از چه شفيعانى سر مى زند؟ و در چه زمانى تحقق مييابد؟ و اينكه شفاعت چه نسبتى با عفو و مغفرت خدايتعالى دارد، و از اين قبيل جزئيات آنرا در چند فصل بررسى كنيم .
۲۰٬۳۳۲

ویرایش