گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


==حكم سجده براى غير خدا ==
==حكم سجده براى غير خدا ==
«'''اسجُدُوا لِآدَمَ ...»: از اين جمله، اجمالا استفاده می شود كه سجده براى غير خدا جائز است، در صورتی كه منظور از آن، احترام و تكريم آن غير خدا، و در عين حال خضوع و اطاعت امر خدا نيز بوده باشد. و نظير اين استفاده را از آيه: «وَ رَفَعَ أبَوَيهِ عَلَى العَرشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجّداً وَ قَالَ يَا أبَتِ هَذَا تَأوِيلُ رُؤيَاىَ مِن قَبلُ قَد جَعَلَهَا رَبِّى حَقّاً: پدر و مادر خود را بر تخت سلطنت نشانيد، و ايشان و برادران، همگى به منظور تعظيم وى بع سجده افتادند. يوسف به پدر گفت: پدرم! اين است تأويل آن رؤيایی كه قبلا ديده بودم، پروردگارم آن رؤيا را محقق كرد»، نيز می توان كرد.
«'''اسجُدُوا لِآدَمَ ...'''»: از اين جمله، اجمالا استفاده می شود كه سجده براى غير خدا جائز است، در صورتی كه منظور از آن، احترام و تكريم آن غير خدا، و در عين حال خضوع و اطاعت امر خدا نيز بوده باشد.  
 
و نظير اين استفاده را از آيه: «وَ رَفَعَ أبَوَيهِ عَلَى العَرشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجّداً وَ قَالَ يَا أبَتِ هَذَا تَأوِيلُ رُؤيَاىَ مِن قَبلُ قَد جَعَلَهَا رَبِّى حَقّاً: پدر و مادر خود را بر تخت سلطنت نشانيد، و ايشان و برادران، همگى به منظور تعظيم وى بع سجده افتادند. يوسف به پدر گفت: پدرم! اين است تأويل آن رؤيایی كه قبلا ديده بودم، پروردگارم آن رؤيا را محقق كرد»، نيز می توان كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۸۹ </center>
و اين، خود اشكالى است كه ممكن است به ذهن كسى خطور كند.  
و اين، خود اشكالى است كه ممكن است به ذهن كسى خطور كند.  
خط ۱۲۴: خط ۱۲۶:
خوب، وقتى معلوم شد كه «سجده، عبادت ذاتى نيست»، بلكه قصد عبادت لازم دارد. پس اگر در سجده اى مانعى تصور شود، ناگزير از جهت نهى شرعى و يا عقلى خواهد بود، و آنچه در شرع و يا عقل ممنوع است، اين است كه انسان با سجده خود براى غير خدا، بخواهد براى آن غير اثبات ربوبيت كند، و اما اگر منظورش از سجده، صرف تحيت و يا احترام او باشد، بدون اين كه ربوبيت براى او قائل باشد، بلكه صرفا منظورش انجام يك نحو تعارف و تحيت باشد و بس، در اين صورت، نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده اى هست و نه عقلى.
خوب، وقتى معلوم شد كه «سجده، عبادت ذاتى نيست»، بلكه قصد عبادت لازم دارد. پس اگر در سجده اى مانعى تصور شود، ناگزير از جهت نهى شرعى و يا عقلى خواهد بود، و آنچه در شرع و يا عقل ممنوع است، اين است كه انسان با سجده خود براى غير خدا، بخواهد براى آن غير اثبات ربوبيت كند، و اما اگر منظورش از سجده، صرف تحيت و يا احترام او باشد، بدون اين كه ربوبيت براى او قائل باشد، بلكه صرفا منظورش انجام يك نحو تعارف و تحيت باشد و بس، در اين صورت، نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده اى هست و نه عقلى.


چيزی كه هست، ذوق دينى كه مردم متدين آن را از انس ذهن به ظواهر دين كسب كرده اند، اقتضاء مى كند كه به طور كلّى اين عمل را به خدا اختصاص دهند، و براى غير خدا - هرچند از باب تعارف و تحيت باشد - به خاك نيفتند. اين ذوق، قابل انكار نيست، ولیكن چنين هم نيست كه هر عملى را كه به منظور اظهار اخلاص درباره خدا مى آوريم، آوردن آن عمل درباره غير خدا ممنوع باشد،
چيزی كه هست، ذوق دينى كه مردم متدين آن را از انس ذهن به ظواهر دين كسب كرده اند، اقتضاء مى كند كه به طور كلّى اين عمل را به خدا اختصاص دهند، و براى غير خدا - هرچند از باب تعارف و تحيت باشد - به خاك نيفتند. اين ذوق، قابل انكار نيست، ولیكن چنين هم نيست كه هر عملى را كه به منظور اظهار اخلاص درباره خدا مى آوريم، آوردن آن عمل درباره غير خدا ممنوع باشد و نتوانیم با آن عمل،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۹۰ </center>
و نتوانيم با آن عمل، نسبت به بندگان صالح خدا، و يا قبور اولياء او، و يا آثار آنان اظهار محبت كنيم. چون چنين منعى از راه دليل عقلى و يا نقلى نرسيده، و ما إن شاء اللّه، به زودى در محل مناسب، باز پيرامون اين مطلب بحث خواهيم كرد.
نسبت به بندگان صالح خدا، و يا قبور اولياء او، و يا آثار آنان اظهار محبت كنيم. چون چنين منعى از راه دليل عقلى و يا نقلى نرسيده، و ما إن شاء اللّه، به زودى در محل مناسب، باز پيرامون اين مطلب بحث خواهيم كرد.
<span id='link228'><span>
<span id='link228'><span>


۲۰٬۳۳۲

ویرایش