۲۰٬۲۲۳
ویرایش
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
==دو | ==دو مَثَل، در شرح وضع و حال منافقان == | ||
كلمه «خدعه» به معناى نوعى نيرنگ است، و «شيطان»، به معناى موجودى سراپا شر است، و به همين جهت ابليس را شيطان ناميده اند. | كلمه «خدعه» به معناى نوعى نيرنگ است، و «شيطان»، به معناى موجودى سراپا شر است، و به همين جهت ابليس را شيطان ناميده اند. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
اين حال منافقان است كه به ظاهر، دَم از ايمان مى زنند، و از بعضى فوائد دين برخوردار می شوند. چون خود را مؤمن قلمداد كرده اند، از مؤمنان ارث مى برند، و با آنان ازدواج مى كنند، و از اين قبيل منافع برخوردار می شوند. اما همين كه مرگشان - يعنى آن موقعى كه هنگام برخوردارى از تمامى آثار ايمان است فرا مى رسد- خداى تعالى، نور خود را از ايشان مى گيرد، و آنچه به عنوان دين انجام داده اند، تا به اجتماع بقبولانند كه مسلمانيم، باطل نموده؛ در ظلمت قرارشان می دهد كه هيچ چيز را درك نكنند، و در ميان دو ظلمت قرار مى گيرند: يكى ظلمت اصلی شان، و يكى ظلمتى كه اعمالشان به بار آورده. | اين حال منافقان است كه به ظاهر، دَم از ايمان مى زنند، و از بعضى فوائد دين برخوردار می شوند. چون خود را مؤمن قلمداد كرده اند، از مؤمنان ارث مى برند، و با آنان ازدواج مى كنند، و از اين قبيل منافع برخوردار می شوند. اما همين كه مرگشان - يعنى آن موقعى كه هنگام برخوردارى از تمامى آثار ايمان است فرا مى رسد- خداى تعالى، نور خود را از ايشان مى گيرد، و آنچه به عنوان دين انجام داده اند، تا به اجتماع بقبولانند كه مسلمانيم، باطل نموده؛ در ظلمت قرارشان می دهد كه هيچ چيز را درك نكنند، و در ميان دو ظلمت قرار مى گيرند: يكى ظلمت اصلی شان، و يكى ظلمتى كه اعمالشان به بار آورده. | ||
«'''أو | «'''أو كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاء...'''»: | ||
كلمۀ «صيّب»، به معناى باران پر پشت است، و معناى كلمۀ «برق»، | كلمۀ «صيّب»، به معناى باران پر پشت است، و معناى كلمۀ «برق»، معروف است، و كلمۀ «رَعد»، به معناى صدایى است كه از ابر - وقتى برق مى زند - بر مى خيزد، و كلمۀ «صاعقه»، عبارت است از تكّه اى برق آسمان كه به زمين مى افتد. | ||
اين آيه، مَثَل دومى است كه خداوند، حال منافقان را با آن مجسم مى كند، كه اظهار ايمان می كنند؛ ولى در دل كافرند. به اين بيان كه: ايشان به كسى می مانند كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است. ظلمتى كه پيش پايش را نمى بيند، و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمی دهد. ناگزير، شدت رگبار او را وادار به فرار می كند، ولى تاريكى نمی گذارد قدم از قدم بردارد. | اين آيه، مَثَل دومى است كه خداوند، حال منافقان را با آن مجسم مى كند، كه اظهار ايمان می كنند؛ ولى در دل كافرند. به اين بيان كه: ايشان به كسى می مانند كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است. ظلمتى كه پيش پايش را نمى بيند، و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمی دهد. ناگزير، شدت رگبار او را وادار به فرار می كند، ولى تاريكى نمی گذارد قدم از قدم بردارد. |
ویرایش