گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:
<center> «'''بیان آیات'''»  </center>
<center> «'''بیان آیات'''»  </center>


==دو مَثَل در شرح وضع و حال منافقان ==
==دو مَثَل، در شرح وضع و حال منافقان ==
   
   
كلمه «خدعه» به معناى نوعى نيرنگ است، و «شيطان»، به معناى موجودى سراپا شر است، و به همين جهت ابليس را شيطان ناميده اند.
كلمه «خدعه» به معناى نوعى نيرنگ است، و «شيطان»، به معناى موجودى سراپا شر است، و به همين جهت ابليس را شيطان ناميده اند.
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
اين حال منافقان است كه به ظاهر، دَم از ايمان مى زنند، و از بعضى فوائد دين برخوردار می شوند. چون خود را مؤمن قلمداد كرده اند، از مؤمنان ارث مى برند، و با آنان ازدواج مى كنند، و از اين قبيل منافع برخوردار می شوند. اما همين كه مرگشان - يعنى آن موقعى كه هنگام برخوردارى از تمامى آثار ايمان است فرا مى رسد- خداى تعالى، نور خود را از ايشان مى گيرد، و آنچه به عنوان دين انجام داده اند، تا به اجتماع بقبولانند كه مسلمانيم، باطل نموده؛ در ظلمت قرارشان می دهد كه هيچ چيز را درك نكنند، و در ميان دو ظلمت قرار مى گيرند: يكى ظلمت اصلی شان، و يكى ظلمتى كه اعمالشان به بار آورده.
اين حال منافقان است كه به ظاهر، دَم از ايمان مى زنند، و از بعضى فوائد دين برخوردار می شوند. چون خود را مؤمن قلمداد كرده اند، از مؤمنان ارث مى برند، و با آنان ازدواج مى كنند، و از اين قبيل منافع برخوردار می شوند. اما همين كه مرگشان - يعنى آن موقعى كه هنگام برخوردارى از تمامى آثار ايمان است فرا مى رسد- خداى تعالى، نور خود را از ايشان مى گيرد، و آنچه به عنوان دين انجام داده اند، تا به اجتماع بقبولانند كه مسلمانيم، باطل نموده؛ در ظلمت قرارشان می دهد كه هيچ چيز را درك نكنند، و در ميان دو ظلمت قرار مى گيرند: يكى ظلمت اصلی شان، و يكى ظلمتى كه اعمالشان به بار آورده.


«'''أو كصيّب من السماء...'''»:
«'''أو كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاء...'''»:


كلمۀ «صيّب»، به معناى باران پر پشت است، و معناى كلمۀ «برق»،) معروف است، و كلمۀ «رَعد»، به معناى صدایى است كه از ابر - وقتى برق مى زند - بر مى خيزد، و كلمۀ «صاعقه»، عبارت است از تكّه اى برق آسمان كه به زمين مى افتد.
كلمۀ «صيّب»، به معناى باران پر پشت است، و معناى كلمۀ «برق»، معروف است، و كلمۀ «رَعد»، به معناى صدایى است كه از ابر - وقتى برق مى زند - بر مى خيزد، و كلمۀ «صاعقه»، عبارت است از تكّه اى برق آسمان كه به زمين مى افتد.


اين آيه، مَثَل دومى است كه خداوند، حال منافقان را با آن مجسم مى كند، كه اظهار ايمان می كنند؛ ولى در دل كافرند. به اين بيان كه: ايشان به كسى می مانند كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است. ظلمتى كه پيش پايش را نمى بيند، و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمی دهد. ناگزير، شدت رگبار او را وادار به فرار می كند، ولى تاريكى نمی گذارد قدم از قدم بردارد.  
اين آيه، مَثَل دومى است كه خداوند، حال منافقان را با آن مجسم مى كند، كه اظهار ايمان می كنند؛ ولى در دل كافرند. به اين بيان كه: ايشان به كسى می مانند كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است. ظلمتى كه پيش پايش را نمى بيند، و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمی دهد. ناگزير، شدت رگبار او را وادار به فرار می كند، ولى تاريكى نمی گذارد قدم از قدم بردارد.  
۲۰٬۲۲۳

ویرایش