گمنام

تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
<span id='link84'><span>
<span id='link84'><span>


==چندى روايت درباره سوگند لغو ==
==چند روايت درباره سوگند لغو ==
و در تفسير عياشى از عبدالله بن سنان نقل شده كه گفت از امام (عليه السلام ) پرسيدم از مردى كه به زنش مى گويد: اگر از اين به بعد من شربت حلال و يا حرامى بياشامم تو طالق باشى ، و يا به بردگان خود مى گويد اگر چنين كنم شما آزاد باشيد. آيا طلاق و عتق او صحيح است ؟
و در تفسير عياشى، از عبدالله بن سنان نقل شده كه گفت: از امام «عليه السلام» پرسيدم از مردى كه به زنش مى گويد: اگر از اين به بعد، من شربت حلال و يا حرامى بياشامم، تو طالق باشى، و يا به بردگان خود مى گويد: اگر چنين كنم، شما آزاد باشيد، آيا طلاق و عتق او، صحيح است؟


حضرت فرمود: اما حرام ، كه نبايد نزديكش برود چه سوگند بخورد و چه نخورد، و اما حلالى كه سوگند بر آن خورده چون تحريم حلال است آن نيز حرام نمى شود، بايد كه آنرا بياشامد، زيرا حق ندارد حلالى را حرام كند. خداى تعالى مى فرمايد: «'''يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل الله لكم '''» پس در سوگندى كه بر ترك حلال خورده چيزى بر او نيست .
حضرت فرمود: اما حرام، كه نبايد نزديكش برود، چه سوگند بخورد و چه نخورد. و اما حلالى كه سوگند بر آن خورده، چون تحريم حلال است، آن نيز حرام نمى شود. بايد كه آن را بياشامد، زيرا حق ندارد حلالى را حرام كند. خداى تعالى مى فرمايد: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أحَلَّ اللهُ لَكُم». پس در سوگندى كه بر ترك حلال خورده، چيزى بر او نيست.


و مرحوم كلينى در كافى به سند خود از مسعده بن صدقه نقل كرده كه گفت : من از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم كه در ذيل آيه شريفه «'''لا يواخذكم الله باللغو فى ايمانكم '''» مى فرمود: سوگند لغو، گفتن نه و الله و آرى و الله كه در هيچ چيزى عقد و التزام نياورد.
و مرحوم كلينى، در كافى، به سند خود، از مسعدة بن صدقه نقل كرده كه گفت: من از امام صادق «عليه السلام» شنيدم كه در ذيل آيه شريفه: «لَا يُؤاخِذُكُمُ اللهُ بِاللَّغوِ فِى أيمَانِكُم» مى فرمود: سوگند لغو، گفتن «نه والله» و «آرى والله» است، كه در هيچ چيزى عقد و التزام نياورد.


مؤ لف : عياشى هم در تفسير خود نظير اين روايت را از عبد الله بن سنان نقل كرده و نيز نظير همان را از محمد بن مسلم روايت نموده ، با اين تفاوت كه در آخرش دارد: با سوگند لغو عقدى بسته نمى شود.
مؤلف: عياشى هم، در تفسير خود، نظير اين روايت را از عبدالله بن سنان نقل كرده، و نيز نظير همان را، از محمّد بن مسلم روايت نموده، با اين تفاوت كه در آخرش دارد: «با سوگند لغو، عقدى بسته نمى شود».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۷۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۷۱ </center>
و در الدرالمنثور است كه ابن جرير از ابن عباس نقل مى كند كه گفت : وقتى آيه «يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل الله لكم» درباره قومى كه زنان و گوشت را بر خود حرام كرده بودند نازل شد، گفتند يا رسول الله پس تكليفمان نسبت به سوگندهائى كه خورده ايم چيست ؟ در جواب ، اين آيه نازل شد: «لا يواخذكم الله باللغو فى ايمانكم».
و در الدرّ المنثور است كه ابن جرير، از ابن عباس نقل مى كند كه گفت: وقتى آيه «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أحَلَّ اللهُ لَكُم» درباره قومى كه زنان و گوشت را بر خود حرام كرده بودند، نازل شد، گفتند: يا رسول الله! پس تكليفمان نسبت به سوگندهایى كه خورده ايم، چيست؟ در جواب، اين آيه نازل شد: «لَا يُؤاخِذُكُمُ اللهُ بِاللَّغوِ فِى أيمَانِكُم».


مؤ لف : اين روايت بى شباهت نيست به ذيل اولين روايتى كه در اين بحث نقل كرديم ، الا اينكه با ظاهر آيه منطبق نيست براى اينكه سوگند خوردن بر ترك واجب يا ترك مباح چنين نيست كه هيچ گونه عقدى در آن نباشد، با اينكه در آيه شريفه ، جمله «'''باللغو فى ايمانكم '''» مقابل جمله «'''بما عقدتم الايمان '''» قرار گرفته ، و اين خود دليل است بر اينكه سوگند لغو سوگندى است كه هيچگونه عقدى در آن نباشد، و در اين روايت سوگند آن مردم بر ترك زن و گوشت بوده ، و خواسته اند با سوگند اين عقد و التزام ببندند، پس سوگندشان لغو و بيهوده نبوده ، و ظاهر اين آيه موافق روايت است كه سوگند لغو را تفسير مى كند، و مى فرمايد: سوگند لغو عبارتست از گفتن نه و الله و آرى و الله ، كه بيهوده و از روى عادت بر زبان جارى مى شود، و گوينده اش نمى خواهد با آن چيزى بر خود واجب كند، پس آيه شامل سوگندى كه عقد و التزام دارد و ليكن شارع آنرا لغو و بى اثر دانسته ، نمى شود، چه لغويت چنين سوگندى مستند به سنت است نه به كتاب ، علاوه بر اينكه سياق آيه بهترين دليل است بر اينكه آيه در صدد بيان كفاره سوگند و امر به حفظ آنست بطور استقلال نه بر سبيل تطفل و تبعيت ، كما اينكه لازمه اين تفسير است .
مؤلف: اين روايت، بى شباهت نيست به ذيل اولين روايتى كه در اين بحث نقل كرديم، جز اين كه با ظاهر آيه منطبق نيست. براى اين كه سوگند خوردن بر ترك واجب، يا ترك مباح، چنين نيست كه هيچ گونه عقدى در آن نباشد، با اين كه در آيه شريفه، جملۀ «بِاللَّغوِ فِى أيمَانِكُم»، مقابل جملۀ «بِمَا عَقَّدتُمُ الأيمَان» قرار گرفته، و اين، خود دليل است بر اين كه «سوگند لغو»، سوگندى است كه هيچ گونه عقدى در آن نباشد، و در اين روايت، سوگند آن مردم بر ترك زن و گوشت بوده، و خواسته اند با سوگند، اين عقد و التزام ببندند. پس سوگندشان لغو و بيهوده نبوده، و ظاهر اين آيه، موافق روايت است كه سوگند لغو را تفسير مى كند، و مى فرمايد:  
 
«سوگند لغو»، عبارت است از گفتن «نه والله»، و «آرى والله»، كه بيهوده و از روى عادت بر زبان جارى مى شود، و گوينده اش نمى خواهد با آن، چيزى بر خود واجب كند. پس آيه شامل سوگندى كه عقد و التزام دارد، وليكن شارع آن را لغو و بى اثر دانسته، نمى شود. چه، لغويّت چنين سوگندى مستند به سنّت است، نه به كتاب. علاوه بر اين كه سياق آيه، بهترين دليل است بر اين كه آيه، در صدد بيان كفاره سوگند و امر به حفظ آن است به طور استقلال، نه بر سبيل تطفّل و تبعيت، كما اين كه لازمۀ اين تفسير است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۷۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۷۲ </center>
<span id='link85'><span>
<span id='link85'><span>
==آيات ۹۳ - ۹۰ ، سوره مائده ==
==آيات ۹۳ - ۹۰ ، سوره مائده ==
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَيْسرُ وَ الاَنصاب وَ الاَزْلَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشيْطنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(۹۰)
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الخَْمْرُ وَ الْمَيْسرُ وَ الاَنصاب وَ الاَزْلَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشيْطنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(۹۰)
۲۰٬۵۱۸

ویرایش