۱۹٬۲۰۱
ویرایش
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
دوم اين كه: در اين آيه، از خود آن مطلبى كه بايد تبليغ شود، اسم نبرده، تا هم به عظمت آن اشاره كرده باشد، و هم به آن چيزى كه لقب «رسالت» به آن اشاره داشت، اشاره كند. يعنى بفهماند كه اين مطلب، امرى است كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در آن هيچ گونه اختيارى ندارد. | دوم اين كه: در اين آيه، از خود آن مطلبى كه بايد تبليغ شود، اسم نبرده، تا هم به عظمت آن اشاره كرده باشد، و هم به آن چيزى كه لقب «رسالت» به آن اشاره داشت، اشاره كند. يعنى بفهماند كه اين مطلب، امرى است كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در آن هيچ گونه اختيارى ندارد. | ||
بنابراين، در آيه شريفه، دو برهان بر سلب اختيار از رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در تبليغ كردن و يا تأخير در تبليغ اقامه شده است | بنابراين، در آيه شريفه، دو برهان بر سلب اختيار از رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در تبليغ كردن و يا تأخير در تبليغ اقامه شده است: | ||
يكى تعبير از آن جناب به «رسول»، و يكى هم نگفتن اصل مطلب، و در عين اين كه دو برهان است، دو عذر قاطع هم هست براى رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در جرأتش بر اظهار مطلب و علنى كردن آن براى عموم، و در عين حال تصديق فراست رسول خدا «صلى الله عليه و آله» هم هست. يعنى مى فهماند كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله» درست تفرّس كرده، و در احساس خطر مصيب بوده است. | |||
و نيز مى رساند كه اين مطلب، از مسائلى است كه تا رسول خدا «صلى الله عليه و آله» زنده است، بايد به زبان مبارك خودش، به مردم ابلاغ شود و كسى در ايفاى اين وظيفه، جاى خود آن جناب را نمى گيرد. | و نيز مى رساند كه اين مطلب، از مسائلى است كه تا رسول خدا «صلى الله عليه و آله» زنده است، بايد به زبان مبارك خودش، به مردم ابلاغ شود و كسى در ايفاى اين وظيفه، جاى خود آن جناب را نمى گيرد. |
ویرایش