گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴: خط ۲۴:


==بحث روايتى: (چند روايت در ذيل آيات گذشته)==
==بحث روايتى: (چند روايت در ذيل آيات گذشته)==
در تفسير عياشى، از ابى بصير نقل شده كه گفت: من در خدمت امام ابى جعفر (عليه السلام) نشسته بودم، و آن جناب بر بساط خود به متكايى تكيه داشت. در اين بين شروع كرد به تلاوت آيات محكمه اى از سوره انعام، كه دستخوش نسخ نشده است، و وقتى به آيه: «قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم ألّا تشركوا به شيئا» رسيد، فرمود: اين آيات را هفتاد هزار ملك مشايعت نمود.
در تفسير عياشى، از ابوبصير نقل شده كه گفت: من در خدمت امام ابى جعفر «عليه السلام» نشسته بودم، و آن جناب بر بساط خود به متكايى تكيه داشت. در اين بين شروع كرد به تلاوت آيات محكمه اى از سوره «انعام»، كه دستخوش نسخ نشده است، و وقتى به آيه: «قَل تَعَالَوا أتلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَيكُم ألّا تُشرِكُوا بِهِ شَيئا» رسيد، فرمود: اين آيات را هفتاد هزار ملك مشايعت نمود.


و در الدرالمنثور است كه عبد بن حميد، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم - وى روايت را صحيح دانسته - از عبادة بن صامت روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: كداميك از شما حاضر است بر اين سه آيه، يعنى آيه: «قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم»، و دو آيه بعد از آن با من بيعت كند؟  
و در الدرّالمنثور است كه عبد بن حميد، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم - وى روايت را صحيح دانسته - از عبادة بن صامت روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: كداميك از شما حاضر است بر اين سه آيه، يعنى آيه: «قُل تَعَالَوا أتلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَيكُم»، و دو آيه بعد از آن با من بيعت كند؟  


آنگاه فرمود: پس هر كه به اين سه آيه وفا كند، پاداشش با خدا است، و هر كه چيزى از آن را ناقص بگذارد و خداوند در دنيا عذابش كند، عقوبتش همان بوده است، و اگر عقوبتش را به آخرت بيندازد، در آخرت، اگر خواست او را مؤاخذه مى كند، و اگر نه او را عفو مى فرمايد.
آنگاه فرمود: پس هر كه به اين سه آيه وفا كند، پاداشش با خدا است، و هر كه چيزى از آن را ناقص بگذارد و خداوند در دنيا عذابش كند، عقوبتش همان بوده است، و اگر عقوبتش را به آخرت بيندازد، در آخرت، اگر خواست او را مؤاخذه مى كند، و اگر نه او را عفو مى فرمايد.


مؤلف: اين روايت بى اشكال نيست، براى اين كه از جمله احكامى كه در اين سه آيه ذكر شده، مسأله حرمت شرك به خدا است، كه عقوبت دنيوى از آن كفايت نمى كند و مرتكب آن در آخرت، مشمول مغفرت هم نمى شود. همچنان كه قرآن كريم صراحتا فرموده: «إنّ الله لا يغفر أن يشرك به». و نيز فرموده: «إنّ الذين كفروا و ماتوا و هم كفار اولئك عليهم لعنة الله و الملائكة و الناس اجمعين خالدين فيها لا يخفف عنهم العذاب و لا هم ينظرون».
مؤلف: اين روايت بى اشكال نيست. براى اين كه از جمله احكامى كه در اين سه آيه ذكر شده، مسأله حرمت شرك به خدا است، كه عقوبت دنيوى از آن كفايت نمى كند و مرتكب آن در آخرت، مشمول مغفرت هم نمى شود. همچنان كه قرآن كريم صراحتا فرموده: «إنّ اللهَ لَا يَغفِرُ أن يُشرَكَ بِهِ». و نيز فرموده: «إنّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم كُفَّارً أُولَئِكَ عَلَيهِم لَعنَةُ اللهِ وَ المَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أجمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذَابُ وَ لَا هُم يُنظَرُونَ».


علاوه بر اين كه اين روايت، ظهور دارد در اين كه احكام نامبرده، اختصاص دارد به اين شريعت، مانند روايت ديگرى كه از پاره اى از صحابه و تابعين نقل شد، و سيوطى، يكى از آن ها را در الدرالمنثور، از جمعى از ابن مسعود نقل كرده كه گفت: هر كه دوست دارد وصيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را كه به خاتم آن جناب مُهر شده، نگاه كند، بايد آيات: «قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم... لعلكم تتقون» را بخواند.  
علاوه بر اين كه اين روايت، ظهور دارد در اين كه احكام نامبرده، اختصاص دارد به اين شريعت، مانند روايت ديگرى كه از پاره اى از صحابه و تابعين نقل شد، و سيوطى، يكى از آن ها را در الدّرالمنثور، از جمعى از ابن مسعود نقل كرده كه گفت: هر كه دوست دارد وصيت رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» را كه به خاتم آن جناب مُهر شده، نگاه كند، بايد آيات: «قُل تَعَالَوا أتلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَيكُم... لَعَلَّكُم تَتَّقُونَ» را بخواند.  


و نظير آن، از منذر ثورى، از ربيع بن خيثم روايت شده (و حال آن كه همان طور كه در سابق گذشت، احكام نامبرده در اين آيات اختصاص به اين شريعت ندارد).
و نظير آن، از منذر ثورى، از ربيع بن خيثم روايت شده (و حال آن كه همان طور كه در سابق گذشت، احكام نامبرده در اين آيات اختصاص به اين شريعت ندارد).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۰ </center>
و در تفسير عياشى، از عمرو بن ابى المقدام، از پدرش، از على بن حسين (عليهما السلام) نقل شده، كه در معناى «و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن» فرمود: «فواحش ظاهرى»، مانند ازدواج با زن پدر، و «فواحش باطنى»، مانند زنا.
و در تفسير عياشى، از عمرو بن ابى المقدام، از پدرش، از على بن حسين «عليهما السلام» نقل شده، كه در معناى «وَ لَا تَقرَبُوا الفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنهَا وَ مَا بَطَنَ» فرمود: «فواحش ظاهرى»، مانند ازدواج با زن پدر، و «فواحش باطنى»، مانند زنا.


مؤلف: اين روايت، از باب تطبيق كلى بر مصداق است.
مؤلف: اين روايت، از باب تطبيق كلى بر مصداق است.


و در الدرالمنثور است كه احمد، عبد بن حميد، نسائى ، بزاز، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با دست خود، خط مستقيمى كشيد و فرمود: راه خدا اين طور مستقيم است، و سپس خطوط كج و معوجى در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين راه هاى غير خدا است، و هيچ يك از اين راه ها نيست، مگر اين كه شيطانى بر سر آن قرار گرفته و مردم را به سوى آن دعوت مى كند. سپس آيه: «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله» را تلاوت فرمود.
و در الدرّالمنثور است كه احمد، عبد بن حميد، نسائى ، بزاز، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم، از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» با دست خود، خط مستقيمى كشيد و فرمود: راه خدا اين طور مستقيم است، و سپس خطوط كج و معوجى در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين راه هاى غير خدا است، و هيچ يك از اين راه ها نيست، مگر اين كه شيطانى بر سر آن قرار گرفته و مردم را به سوى آن دعوت مى كند. سپس آيه: «وَ أنّ هَذَا صِرَاطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُم عَن سَبِيلِهِ» را تلاوت فرمود.


و نيز در آن كتاب است كه احمد، ابن ماجه، ابن ابى حاتم و ابن مردويه، از جابر بن عبدالله روايت كرده اند كه گفت: وقتى در نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نشسته بوديم، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)، خطى در پيش روى خود كشيد و فرمود: اين راه خدا است، و دو خط در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين ها، راه شيطان است. آنگاه دست خود را بر روى خط وسط نهاد و آيه «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه...» را تلاوت فرمود.
و نيز در آن كتاب است كه احمد، ابن ماجه، ابن ابى حاتم و ابن مردويه، از جابر بن عبدالله روايت كرده اند كه گفت: وقتى در نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نشسته بوديم، رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، خطى در پيش روى خود كشيد و فرمود: اين راه خدا است، و دو خط در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين ها، راه شيطان است. آنگاه دست خود را بر روى خط وسط نهاد و آيه «وَ أنّ هَذَا صِرَاطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ...» را تلاوت فرمود.


و قمى، در تفسير خود مى گويد: حسن بن على، از پدرش حسين بن سعيد، از محمد بن سنان، از ابى خالد قماط، از ابى بصير، از امام ابى جعفر (عليه السلام)، براى ما روايت كرد كه آن حضرت، در ذيل آيه «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله» فرمود: ماييم اين راه كه خدا فرموده، و هر كه زير بار آن نرود، اين او و اين راه هاى ديگر، ليكن بايد بداند كه اگر راه خدا را نپيمايد، كافر مى شود.
و قمى، در تفسير خود مى گويد: حسن بن على، از پدرش حسين بن سعيد، از محمد بن سنان، از ابوخالد قماط، از ابوبصير، از امام ابى جعفر «عليه السلام»، براى ما روايت كرد كه آن حضرت، در ذيل آيه «وَ أنّ هَذَا صِرَاطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُم عَن سَبِيلِهِ» فرمود: ماييم اين راه كه خدا فرموده، و هر كه زير بار آن نرود، اين او و اين راه هاى ديگر، ليكن بايد بداند كه اگر راه خدا را نپيمايد، كافر مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۱ </center>
مؤلف: مقصود اين نيست كه صراط، تنها امامان اند، بلكه مقصود اين است كه امامان هم، صراط مستقيم اند. همچنان كه آيه شريفه: «قل لا أسئلكم عليه أجرا إلا المودة فى القربى»، به ضميمه آيه شريفه: «قل ما أسئلكم عليه من أجر إلا من شاء أن يتخذ الى ربه سبيلا»، اين معنا را افاده نموده و از مجموع دو آيه استفاده مى شود كه ائمه هدى (عليهم السلام)، راه خدا و صراط مستقيم اويند.
مؤلف: مقصود اين نيست كه صراط، تنها امامان اند، بلكه مقصود اين است كه امامان هم، صراط مستقيم اند. همچنان كه آيه شريفه: «قُل لَا أسئَلُكُم عَلَيهِ أجراً إلَّا المَوَدَّةَ فِى القُربَى»، به ضميمه آيه شريفه: «قُل مَا أسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أجرٍ إلّا مَن شَاءَ أن يَتَّخِذَ إلَى رَبِّهِ سَبِيلاً»، اين معنا را افاده نموده و از مجموع دو آيه استفاده مى شود كه ائمّه هدى «عليهم السلام»، راه خدا و صراط مستقيم اويند.


اين معنا تنها از طرق شيعه روايت نشده، بلكه هم از طرق شيعه و هم از طرق عامه روايات بسيارى وارد شده، كه صراط مستقيم خدا، عبارت است از: امير المؤمنين على بن ابی طالب (عليه السلام)، و ما در تفسير سوره فاتحه، در جلد اول اين كتاب، به آن روايات اشاره كرديم.
اين معنا تنها از طرق شيعه روايت نشده، بلكه هم از طرق شيعه و هم از طرق عامه روايات بسيارى وارد شده، كه صراط مستقيم خدا، عبارت است از: اميرالمؤمنين على بن ابی طالب «عليه السلام»، و ما در تفسير سوره «فاتحه»، در جلد اول اين كتاب، به آن روايات اشاره كرديم.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۲ </center>
۱۹٬۳۰۲

ویرایش