گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:


==جواب كلى به مفسران مزبور ==
==جواب كلى به مفسران مزبور ==
و اى كاش مى فهميديم كه چرا غفلت كرده اند از آن همه آياتى كه مساله امتحان و ابتلاء را عنوان مى كند، مانند آيه «ليميز الله الخبيث من الطيب و آيه و ليبتلى الله ما فى صدوركم و ليمحص ما فى قلوبكم» و مى فرمايد: كه اصولا نظام سعادت و شقاوت و ثواب و عقاب بشر، مبتنى بر اساس امتحان و ابتلاء است تا انسان ها همواره در ميان خير و شر و سعادت و شقاوت قرار داشته، به اختيار خود و با در نظر گرفتن نتيجه بر طبق هر كدام كه خواستند عمل كنند.
و اى كاش مى فهميديم كه چرا غفلت كرده اند از آن همه آياتى كه مسأله امتحان و ابتلاء را عنوان مى كند. مانند آيه: «لِيَمِيزَ اللهُ الخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»، و آيه: «وَ لِيَبتَلِىَ اللهُ مَا فِى صُدُورِكُم وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِى قُلُوبِكُم»، و مى فرمايد: كه اصولا نظام سعادت و شقاوت و ثواب و عقاب بشر، مبتنى بر اساس امتحان و ابتلاء است، تا انسان ها، همواره در ميان خير و شر و سعادت و شقاوت قرار داشته، به اختيار خود و با در نظر گرفتن نتيجه، بر طبق هر كدام كه خواستند، عمل كنند.


و بر اين اساس اگر در اين ميان كسى كه چون ملائكه و اگر خواستى بگو چون خدا، بشر را به سوى خيرش دعوت نكند و كسى نباشد كه او را به سوى شر تشويق بنمايد، ديگر امتحانى نخواهد بود، و حال آن كه گفتيم امتحان در كار هست، لذا مى بينيم كه خداى تعالى در امثال آيه «الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء و الله يعدكم مغفرة منه و فضلا» به اين دو سنخ دعوت تصريح نموده است.
و بر اين اساس، اگر در اين ميان كسى كه چون ملائكه و اگر خواستى بگو چون خدا، بشر را به سوى خيرش دعوت نكند و كسى نباشد كه او را به سوى شر تشويق بنمايد، ديگر امتحانى نخواهد بود، و حال آن كه گفتيم امتحان در كار هست. لذا مى بينيم كه خداى تعالى، در امثال آيه: «الشَّيطَانُ يَعِدُكُمُ الفَقرَ وَ يَأمُرُكُم بِالفَحشَاءِ وَ اللهُ يَعِدُكُم مَغفِرَةً مِنهُ وَ فَضلاً»، به اين دو سنخ دعوت تصريح نموده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۱ </center>
آرى، اگر خداى تعالى ابليس را عليه بشر تاييد نموده و او را تا وقت معلوم مهلت داده است خود بشر را هم به وسيله ملائكه كه تا دنيا باقى است باقى اند تاييد فرموده است. و لذا مى بينيم در پاسخ ابليس نفرموده: «و انك منظر: تو مهلت داده شدى» بلكه فرمود: «انك من المنظرين: تو از زمره مهلت داده شدگانى». پس معلوم مى شود غير از ابليس كسان ديگرى هم هستند كه تا آخرين روز زندگى بشر زنده اند.
آرى، اگر خداى تعالى، ابليس را عليه بشر تأييد نموده و او را تا وقت معلوم مهلت داده است، خود بشر را هم به وسيله ملائكه، كه تا دنيا باقى است، باقى اند، تأييد فرموده است.  


و نيز اگر ابليس را تاييد كرده تا بتواند باطل و كفر و فسق را در نظر بشر جلوه دهد ، انسان را هم با هدايت به سوى حق تاييد نموده و ايمان را در قلبش زينت داده و محبوب ساخته، و به او فطرت توحيدى ارزانى داشته، و به فجور و تقوايش ملهم نموده و نورى پيش پايش نهاده تا اگر ايمان آورد با آن نور در ميان مردم آمد و شد كند، و همچنين تاييدات ديگر.  
و لذا مى بينيم در پاسخ ابليس نفرموده: «وَ إنَّكَ مُنظَرٌ: تو مهلت داده شدى»، بلكه فرمود: «إنَّكَ مِنَ المُنظَرِين: تو از زمره مهلت داده شدگانى». پس معلوم مى شود غير از ابليس، كسان ديگرى هم هستند كه تا آخرين روز زندگى بشر زنده اند.


و در اين معانى فرموده: «قل الله يهدى للحق»، «و لكن الله حبب اليكم الايمان و زينه فى قلوبكم» و «فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التى فطر الناس عليها» و «و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها» و «او من كان ميتا فاحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس» و «انا لننصر رسلنا و الذين آمنوا فى الحيوة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد». اين آيه را بدان جهت شاهد آورديم كه به صيغه متكلم با غير مى فرمايد: ما يارى مى كنيم و اين تعبير اشعار به وساطت ملائكه دارد.
و نيز، اگر ابليس را تأييد كرده تا بتواند باطل و كفر و فسق را در نظر بشر جلوه دهد، انسان را هم با هدايت به سوى حق تأييد نموده و ايمان را در قلبش زينت داده و محبوب ساخته، و به او فطرت توحيدى ارزانى داشته، و به فجور و تقوايش ملهم نموده و نورى پيش پايش نهاده، تا اگر ايمان آورد، با آن نور در ميان مردم آمد و شد كند، و همچنين تأييدات ديگر.
 
و در اين معانى فرموده: «قُلِ اللهُ يَهدِى لِلحَقّ»، «وَلَكِنَّ اللهَ حَبَّبَ إلَيكُمُ الإيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِى قُلُوبِكُم»، و «فَأقِم وَجهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطرَةَ اللهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا»، و «وَ نَفسٍ وَ مَا سَوَّيهَا * فَألهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقوَيهَا»، و «أوَ مَن كَانَ مَيتاً فَأحيَينَاهُ وَ جَعَلنَا لَهُ نُوراً يَمشِى بِهِ فِى النَّاسِ»، و «إنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِى الحَيَوةِ الدُّنيَا وَ يَومَ يَقُومُ الأشهَاد». اين آيه را بدان جهت شاهد آورديم كه به صيغه متكلم با غير مى فرمايد: «ما يارى مى كنيم» و اين تعبير، اشعار به وساطت ملائكه دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۲ </center>
بنابراين آدمى زاد آفريده ايست كه خودش به خودى خود ليسيده از هر اقتضائى است ، نه اقتضاى سعادت دارد و نه شقاوت، و در بدو خلقتش ‍ نسبت به هر دو يك نسبت دارد، هم مى تواند راه خير و اطاعت را كه راه ملائكه است كه جز اطاعت از آن ها ساخته نيست اختيار كند، و هم راه شر و فساد و گناه را كه راه ابليس و لشگريان او است و جز مخالفت و معصيت چيزى ندارند.  
بنابراين، آدمیزاد آفريده ای است كه خودش به خودى خود، ليسيده از هر اقتضایى است. نه اقتضاى سعادت دارد و نه شقاوت، و در بدو خلقتش، نسبت به هر دو، يك نسبت دارد. هم مى تواند راه خير و اطاعت را - كه راه ملائكه است، كه جز اطاعت از آن ها ساخته نيست - اختيار كند، و هم راه شر و فساد و گناه را كه راه ابليس و لشگريان اوست و جز مخالفت و معصيت، چيزى ندارند.
 
بشر به هر راه كه در زندگی اش ميل كند، به همان راه مى افتد و اهل آن راه كمكش نموده و آنچه كه دارند، در نظر وى جلوه مى دهند و او را به سرمنزلى كه راهشان به آن منتهى مى گردد، هدايت مى كنند. حال، آن سرمنزل، يا بهشت است و يا دوزخ، يا شقاوت است و يا سعادت.


بشر به هر راه كه در زندگی اش ميل كند به همان راه مى افتد و اهل آن راه كمكش نموده و آنچه كه دارند در نظر وى جلوه مى دهند و او را به سر منزلى كه راهشان به آن منتهى مى گردد هدايت مى كنند، حال آن سر منزل يا بهشت است و يا دوزخ ، يا شقاوت است و يا سعادت.
پس از آنچه گذشت اين معنا روشن گرديد كه:


پس از آنچه گذشت اين معنا روشن گرديد كه مهلت دادن ابليس تا روز وقت معلوم، از باب تقديم مرجوح بر راجح و يا ابطال قانون عليت نيست، بلكه در باب آسان ساختن امر امتحان است و لذامى بينيم دو طرفى است و در مقابل ابليس ملائكه را هم مهلت داده، پس ديگر چه جاى اشكال است.
مهلت دادن ابليس تا روز وقت معلوم، از باب تقديم مرجوح بر راجح و يا ابطال قانون عليت نيست، بلكه در باب آسان ساختن امر امتحان است. و لذا مى بينيم دو طرفى است و در مقابل ابليس، ملائكه را هم مهلت داده، پس ديگر چه جاى اشكال است.


==معناى جمله: «لازينن لهم فى الارض»==
==معناى جمله: «لازينن لهم فى الارض»==
۱۹٬۲۵۸

ویرایش