۲۰٬۵۷۴
ویرایش
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
و اين استكبار، يا استكبار شخص نسبت به مخلوق است و يا استكبار نسبت به خالق. | و اين استكبار، يا استكبار شخص نسبت به مخلوق است و يا استكبار نسبت به خالق. | ||
اما | اما «استكبار به مخلوق»، از اين حيث مذموم است كه او و آن كس كه وى بر او استكبار مى كند، هر دو در فقر و احتياج مساويند، و هيچ يك از آن دو، مالك نفع و ضرر خويش نيستند. پس استكبار يكى بر ديگرى، بيرون شدن از حدّ خويش و تجاوز از زىّ خويشتن است و اين، خود ظلم و طغيان است. | ||
و اما | و اما «استكبار مخلوق به خالق»، از اين جهت مذموم است كه جز با فرض استقلال و غناى ذاتى، تحقق نمى پذيرد، و چنين فرضى، همانا غفلت ورزيدن از مقام پروردگار است. زيرا نسبت ميان عبد و پروردگارش، نسبت ذلت و عزت، و فقر و غنا است، و مادامى كه آدمى از اين نسبت غافل نباشد و از مشاهده مقام پروردگارش غفلت نورزد، هرگز استكبار بر خداى خود را تعقل هم نمى كند، تا چه رسد به اين كه آن را باور نمايد. زيرا كوچك و افتاده در برابر بزرگ و متعالى، همواره خود را ذليل و او را كبير مى بيند، و ديگر ممكن نيست براى نفس خود، كبريایى و عزتى احساس كند، مگر اين كه دچار غفلت و بى خودى شود. | ||
و وقتى كبرياء و | و وقتى كبرياء و علوّ، مخصوص خداى تعالى شد، ادعاى آن براى خود نوعى ياغيگرى در برابر پروردگار و غصب مقام او و استكبار بر اوست و اين، همان استكبار به «حسب ذات» است، و دنبال آن، استكبار به «حسب عمل» است، به اين كه امر او را اطاعت نكند و از نهى او منهى نشود. چنين كسى مادامى كه براى خود در قبال اراده الهى، اراده اى مستقل و مغاير اراده خدا قائل نباشد، هرگز به خود اجازه مخالفت امر و نهى او را نمى دهد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۸۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۸۷ </center> | ||
بنابراين، | بنابراين، اين كه در تعريف ملائكه فرمود: «وُ هِم لَا يَستَكبِرُون»، با در نظر داشتن اين كه زمينه و سياق در عبوديت است، خود دليل بر اين است كه ملائكه هرگز به پروردگار خود استكبار ننموده، و از او غافل نم1ى شوند و ياد او و مقام او را فراموش نمى كنند. | ||
<span id='link263'><span> | <span id='link263'><span> | ||
==وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان == | ==وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان == | ||
در آيه مورد بحث استكبار را بطور مطلق از ملائكه نفى نموده بدون اينكه مقيد كند كه بحسب ذات و يا بحسب فعل بر خدا استكبار نمى كنند پس افاده مى كند كه ايشان بر خدا استكبار نمى كنند نه در ذات و نه در فعل اما به حسب ذات (استكبار نمى كنند چون) هرگز از ياد او غافل نمى مانند، و اما به حسب فعل، (چون) هرگز از عبادت او سرپيچى نمى كنند، و امر او را مخالفت نمى نمايند، آنگاه براى بيان اين اطلاق و شمول توضيحى داده و دنبالش فرمود: «يخافون ربهم من فوقهم و يفعلون ما يؤمرون» و با جمله اول، استكبار بحسب ذات را از ملائكه نفى نموده ، و با جمله دوم استكبار به حسب عمل را. | در آيه مورد بحث استكبار را بطور مطلق از ملائكه نفى نموده بدون اينكه مقيد كند كه بحسب ذات و يا بحسب فعل بر خدا استكبار نمى كنند پس افاده مى كند كه ايشان بر خدا استكبار نمى كنند نه در ذات و نه در فعل اما به حسب ذات (استكبار نمى كنند چون) هرگز از ياد او غافل نمى مانند، و اما به حسب فعل، (چون) هرگز از عبادت او سرپيچى نمى كنند، و امر او را مخالفت نمى نمايند، آنگاه براى بيان اين اطلاق و شمول توضيحى داده و دنبالش فرمود: «يخافون ربهم من فوقهم و يفعلون ما يؤمرون» و با جمله اول، استكبار بحسب ذات را از ملائكه نفى نموده ، و با جمله دوم استكبار به حسب عمل را. |
ویرایش