۲۰٬۶۳۶
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه== | ==معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه== | ||
كلمه | كلمه «ذكر»، به معناى حفظ معناى چيزى و يا استحضار آن است، و به هر چيزى كه آدمى به وسيله آن حفظ شود و يا مستحضر گردد، «ذكر» گفته مى شود. | ||
راغب در مفردات گفته است: «ذكر»، يك مرتبه گفته مى شود و از آن، آن هيئت و وضع درونى اراده مى شود كه براى انسان ممكن مى شود به وسيله آن، مطالب و آموخته هايش را حفظ كند، و «ذكر» به اين معنا، مرادف با كلمۀ «حفظ» است. با اين تفاوت كه «حفظ» را به اعتبار نگهدارى آن محفوظ به كار مى برند، و «ذكر» را، به اعتبار اين كه محفوظ و مستحضر است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۷۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۷۵ </center> | ||
يك مرتبه هم | يك مرتبه هم «ذكر» گفته مى شود و از آن، حضور مطلب در قلب و يا در زبان اراده مى شود. و به همين جهت است كه بعضى گفته اند: «ذكر»، دو جور است: ذكر به «قلب» و ذكر به «زبان». و هر يك از اين دو جور، خود دو نوع اند: يكى بعد از فراموشى، كه در فارسى به آن، «به ياد آوردن» مى گويند. و يكى هم بدون سابقه فراموشى، كه در حقيقت ادامه حفظ است. | ||
و ظاهرا اصل در اين كلمه، «ذكر قلبى» است. و اگر لفظ را هم «ذكر» گفته اند، به اعتبار اين است كه لفظ معنا را بر دل القاء مى كند و به همين اعتبار، در قرآن كريم هم استعمال شده. چيزى كه هست، در عرف قرآن، اگر اين كلمه مقيد به قيدى نشد، معنايش ياد خداست. | |||
و به همين عنايت است كه قرآن كريم، وحى نبوت و | و به همين عنايت است كه قرآن كريم، وحى نبوت و كتاب هاى فرستاده شده بر انبياء را «ذكر» خوانده است، و آياتى كه شاهد بر اين معنا است، بسيار است و حاجتى به ايراد آن ها در اين جا نيست. البته در آيه بعدى مورد بحث، قرآن كريم را هم «ذكر» خوانده است. | ||
==مراد از اهل ذكر، در آیه: «فاسئلوا اهل الذكر»== | ==مراد از اهل ذكر، در آیه: «فاسئلوا اهل الذكر»== |
ویرایش