۲۰٬۳۸۹
ویرایش
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، همواره وقتى مى خواست به سفرى برود در ميان همسرانش قرعه مى انداخت، و قرعه به نام هر كس بيرون مى شد، او را با خود به سفر مى برد. | رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، همواره وقتى مى خواست به سفرى برود در ميان همسرانش قرعه مى انداخت، و قرعه به نام هر كس بيرون مى شد، او را با خود به سفر مى برد. | ||
در سفرى در ميان ما قرعه انداخت، قرعه به نام من در آمد و من، با رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، به سفر رفتم و سفر، سفر جنگ بود. و اين، در هنگامى بود كه دستور حجاب نازل شده بود، و | در سفرى در ميان ما قرعه انداخت، قرعه به نام من در آمد و من، با رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، به سفر رفتم و سفر، سفر جنگ بود. و اين، در هنگامى بود كه دستور حجاب نازل شده بود، و مرا به همين جهت، همواره در هودجى سوار مى كردند، و در همان هودج نيز، منزل مى كردم. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۸ </center> | ||
همچنان مى رفتيم، تا رسول خدا «صلى الله عليه و آله» از جنگ فارغ شد و برگشت. همين كه نزديكی هاى مدينه رسيديم، شبى منادى نداى كوچ داد كه سوار شويد. من برخاستم و از لشگرگاه گذشتم، تا قضاى حاجت كنم. بعد از قضاى حاجت، به محل رحل خود برگشتم. | همچنان مى رفتيم، تا رسول خدا «صلى الله عليه و آله» از جنگ فارغ شد و برگشت. همين كه نزديكی هاى مدينه رسيديم، شبى منادى نداى كوچ داد كه سوار شويد. من برخاستم و از لشگرگاه گذشتم، تا قضاى حاجت كنم. بعد از قضاى حاجت، به محل رحل خود برگشتم. |
ویرایش