۲۰٬۶۰۸
ویرایش
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
و نيز به سند خود، از مفضّل بن عمر روايت كرده كه گفت: امام صادق «عليه السلام» فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن خود را ذليل كند. عرضه داشتم: به چه چيز خود را ذليل كند؟ فرمود: به اين كه كارى را انجام دهد كه در آخر مجبور به عذرخواهى شود. | و نيز به سند خود، از مفضّل بن عمر روايت كرده كه گفت: امام صادق «عليه السلام» فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن خود را ذليل كند. عرضه داشتم: به چه چيز خود را ذليل كند؟ فرمود: به اين كه كارى را انجام دهد كه در آخر مجبور به عذرخواهى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۳ </center> | ||
==گفتارى پيرامون مسأله | ==گفتارى پيرامون مسأله «نفاق» در صدر اسلام== | ||
قرآن | قرآن كريم، درباره منافقان اهتمام شديدى ورزيده، و مكرر آنان را مورد حمله قرار داده، و زشتى هاى اخلاقى، دروغ ها، خدعه ها، دسيسه ها، و فتنه هايشان را به رُخشان مى كشد. فتنه هايى كه عليه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و مسلمانان به پا كردند، و در سوره هاى قرآن كريم، از قبيل سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، فتح، حديد، حشر، منافقين و تحريم، سخن از آن را تكرار نموده. | ||
و | و نيز، در مواردى از كلام مجيدش، ايشان را به شديدترين وجه تهديد نموده به اين كه در دنيا، بر دل هايشان مُهر زده، و بر گوش و چشمشان پرده مى افكند، و نورشان را از ايشان مى گيرد، و در ظلمت ها رهايشان مى كند، به طورى كه ديگر راه سعادت خود را نبينند، و در آخرت، در درك اسفل و آخرين طبقات آتش جايشان مى دهد. | ||
و اين نيست مگر به خاطر مصائبى كه اين منافقان بر | و اين نيست مگر به خاطر مصائبى كه اين منافقان بر سرِ اسلام و مسلمانان آوردند. چه كيدها و مكرها كه نكردند؟ و چه توطئه ها و دسيسه ها كه عليه اسلام طرح ننمودند، و چه ضربه هايى، كه حتى مشركان و يهود و نصارا به اسلام وارد نياوردند. و براى پى بردن به خطرى كه منافقان براى اسلام داشتند، همين كافى است كه خداى تعالى، به پيامبرش خطاب مى كند كه از اين منافقان بر حذر باش، و مراقب باش تا بفهمى از چه راه هاى پنهانى، ضربات خود را بر اسلام وارد مى سازند: «هُمُ العَدُوُّ فَاحذَرهُم». | ||
<span id='link325'><span> | <span id='link325'><span> | ||
از همان اوائل هجرت رسول خدا | از همان اوائل هجرت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به مدينه، آثار دسيسه ها و توطئه هاى منافقان ظاهر شد. و بدين جهت، مى بينيم كه سوره بقره - به طورى كه گفته اند - شش ماه بعد از هجرت نازل شده و در آن، به شرح اوصاف آنان پرداخته، و بعد از آن، در سوره هاى ديگر، به دسيسه ها و انواع كيدهايشان اشاره شده. نظير كناره گيری شان از لشكر اسلام در جنگ احد، كه عدۀ آنان تقريبا ثلث لشكريان بود، و پيمان بستن با يهود، و تشويق آنان به لشكركشى عليه مسلمين و ساختن مسجد ضرار و منتشر كردن داستان افك (تهمت به عايشه)، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۴ </center> | ||
و فتنه به پا كردنشان در داستان سقايت و داستان عقبه و امثال آن | و فتنه به پا كردنشان در داستان سقايت و داستان عقبه و امثال آن، تا آن كه كارشان در افساد و وارونه كردن امور بر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۵ </center> | ||
به جايى رسيد كه خداى | به جايى رسيد كه خداى تعالى، به مثل آيه زير تهديدشان نموده، فرمود: «لَئِن لَم يَنتَهِ المُنَافِقُونَ وَ الّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفُونَ فِى المَدِينَةِ لَنُغرِيَنّكَ بِهِم ثُمّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إلّا قَلِیلاً مَلعُونِينَ أينَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتّلُوا تَقتِيلاً». | ||
روايات هم از بسيارى به حد استفاضه | |||
روايات هم از بسيارى به حد استفاضه رسيده، كه عبداللّه بن اُبَى سلول و همفكران منافقش، همان هايى بودند كه امور را عليه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» واژگونه مى كردند، و همواره در انتظار بلايى براى مسلمانان بودند، و مؤمنان، همۀ آن ها را مى شناختند، و عده شان يك سوم مسلمانان بود، و همان هايى بودند كه در جنگ اُحُد، از يارى مسلمانان مضايقه كردند، و خود را كنار كشيده، در آخر، به مدينه برگشتند، در حالى كه مى گفتند: «لَو نَعلَمُ قِتَالاً لَاتّبَعنَاكُم - اگر مى دانستيم قتالى واقع مى شود، با شما مى آمديم». | |||
<span id='link326'><span> | <span id='link326'><span> | ||
ویرایش