الأنعام ٤٠
کپی متن آیه |
---|
قُلْ أَ رَأَيْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ |
ترجمه
الأنعام ٣٩ | آیه ٤٠ | الأنعام ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَرَأَیْتَکُمْ»: مراد عربها از چنین ترکیب و شیوهای این است که: آیا هیچ فکر کردهاید که؟ مرا خبر دهید که آیا؟ مرا آگاه سازید که آیا؟ (نگا: اسراء / ). «السَّاعَةُ»: قیامت. هنگام مرگ.
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۵ سوره انعام
- دلایل اين كه مشركان از پيامبر اکرم «ص»، درخواست معجزه كردند
- گفتاری پیرامون اجتماعات حیوانی
- پاسخ به چند سؤال در مورد حشر حيوانات، در قیامت
- بیان اختلاف فاحش موجود در مبادى و اسباب اختیار، در انسان
- چند احتمال در معناى «كتاب»، در آیه «مَا فَرَّطنَا فِى الكِتَابِ مِن شَئٍ»
- نقد سخنانی كه در معناى آيه و محشور شدن حيوانات غير انسانى گفته شده
- نكته اى كه در توصيف مشركان به گنگى و كورى و كرى وجود دارد
- روى آوردن به خدا، در شداید و سختی ها، از فطريات بشر است
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث، با آیه «وَ مَا دُعَاء الكَافِرِينَ الّا فِی ضَلَالٍ»
- فلسفه ابتلاء امت های قبل از امت اسلام، به «بَأسَاء» و «ضَرّاء»
- فساد اين گفتار كه امت های گذشته، حتّى در شدائد توانفرسا، زير بار توحيد نرفته اند
- عجز شركاى ادّعایى و بت های مشرکان، از هر تصرفى در عالَم
- مشركان، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان، عذاب نمى شوند
- مراد از «خزائن الله»، در آیه شریفه
- مراد از نفى علم غيب از لسان پيامبر «ص»، در آیه شریفه
- فرق بين پيامبر «ص» و ديگر مردمان، مانند فرق بينا و نابيناست
- وجه نفی مطلق «شفاعت»، در آیه «لَيسَ لَهُم مِن دُونِهِ وَلِىٌّ وَ لَا شَفِيعٌ»
- برحذر داشتن رسول خدا «ص» از راندن مؤمنان فقير
- نظر راغب اصفهانى، در مورد معناى «وجه» و «وَجهُ ربّك» و امثال آن
- معناى جمله: «حساب آنان بر تو و حساب تو، بر آنان نیست»
- فاصله طبقاتى بين مردم، امتحانى الهى است
- چند نکته که از آیه شریفه استفاده می شود
- بحث روایتی
- چند روايت در مورد سنت «املاء» و «استدراج»
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف از پيامبر «ص»، كه فقراء را از خود دور كند
- توضيحى درباره روش تطبيق، در تفسير آيات قرآن و روايات شأن نزول
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «40»
بگو: اگر راست مىگوييد چه خواهيد كرد آنگاه كه عذاب خدا در دنيا بيايد يا قيامت فرا رسد، آيا غير خدا را مىخوانيد؟
نکته ها
انسان در حال رفاه و زندگى عادّى معمولًا غافل است، ولى هنگام برخورد با سختىها پردهى غفلت كنار رفته و فطرت خداجويى و يكتاپرستى انسان ظاهر مىشود.
پیام ها
1- تجربه نشان مىدهد كه در همهى انسانها (گرچه به ظاهر كفر ورزند،) فطرت خداجويى هست و به هنگام حوادث در انسان جلوه مىكند و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مأمور است مردم را به اين فطرت خفته توجّه دهد. قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ ...
2- هنگام حوادث وسختىها، پردهها كنار رفته وانسان فقط به خدا توجّه مىكند و توجّه نكردن به معبودهاى ديگر، نشانهى پوچى آنهاست. «أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 454
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (40)
«1» يس آيه 62.
«2» طه، آيه 79.
«3» انسان، آيه 3.
«4» بحار الانوار، جلد 13، صفحه 328، حديث 5.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 267
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ: بگوى اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به كفار، چه مىبينيد اگر بيايد به شما عذاب الهى چنانچه به كافران سلف آمد مانند عاد و ثمود و لوط أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ: يا بيايد شما را قيامت. مراد هول و عذاب الهى است در آخرت أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ: آيا غير خداى را بخوانيد در وقت مشاهده عذاب تا آن عذاب را از شما بردارد، اگر هستيد راستگويان و اصنام، خدا باشند؟ نه چنان است كه بتان را بخوانند در آن وقت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (40)
ترجمه
بگو خبر دهيد مرا اگر آيد شما را عذاب خدايا آيد شما را روز قيامت آيا جز خدا را ميخوانيد اگر باشيد راستگويان.
تفسير
خداوند دليل ديگرى بر توحيد اقامه فرموده كه آنرا دليل ارتكازى گويند و آن اينست كه هر كس خواه مشرك باشد خواه موحّد خواه بيدين وقتى در شدّت و مصيبت و خطر بزرگى افتاد بىاختيار متوجّه بيك مبدء غيبى ميشود و از آن استمداد مىكند و اين كاشف از آنستكه هر كس بارتكاز عقلى و فطرت اصلى قائل بصانع عالم قادرى است نهايت آنكه شبهات موجب شده است كه توجه بحكم عقل فطرى ارتكازى خود ندارد لذا خداوند براى اخذ اقرار از مشركان و اتمام حجّت بر ايشان به پيغمبر خود فرموده بگو بآنها كه بگوئيد بمن اگر عذاب خدا بر شما در دنيا نازل شود يا قيامت بر پا شود و بهول محشر گرفتار شويد آيا بغير خدا متوجه ميشويد يا باو اگر راست ميگوئيد در اين ادّعا كه بت خداى ما است تا بفطرت خود مراجعه نمايند و حق را دريابند و لفظ كم در أ رأيتكم براى مجرد خطاب است و با وجود آن معمولا تا كه ضمير فاعل است تغييرى پيدا نمىكند و در بيان افراد و تثنيه و جمع و تذكير و تائيث بآن اكتفا ميشود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ رَأَيتَكُم إِن أَتاكُم عَذابُ اللّهِ أَو أَتَتكُمُ السّاعَةُ أَ غَيرَ اللّهِ تَدعُونَ إِن كُنتُم صادِقِينَ (40)
بگو اي رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بكسي که در ضلالت افتاده که شما كفار صمّ بكم اگر آمد شما را عذاب الهي يا آمد شما را ساعت قيامت آيا غير خدا را ميخوانيد اگر هستيد راستگو.
قُل أَ رَأَيتَكُم اينکه جمله سبب اشكال عويصي شده زيرا اگر خطاب بجمع باشد بايد گفت ا فرأيتم و اگر مفرد باشد ا فرأيت لذا مفسرين گفتند كلمه كم منسلخ از معناي اسميت است فقط حرف خطاب است مثل كاف در ذلک و تلك و ذاك اشاره بجمع است لكن ممكن است گفته شود که مراد اينکه باشد که آيا شما خودتان را ميبينيد که چه ميگوييد يا چه ميكنيد نظير كلام امير (ع) در دعاء كميل
(ا فتراك معذبي بنارك) (ا فتراك سبحانك يا الهي و بحمدك.)
توضيحا ا رايت فعل است داراي دو مفعول و فاعل ارايت راجع بمن است در آيه قبل مَن يَشَأِ اللّهُ يُضلِلهُ يعني اي كسي که در ضلالت هستي آيا خود و اهل ضلال را ميبيني إِن أَتاكُم اگر آمد شما را عَذابُ اللّهِ مراد بليات دنيويست که بر امم سابقه نازل ميشد از غرق و خسف و صاعقه و صيحه و امثال آنها أَو أَتَتكُمُ السّاعَةُ قيامت که يكي از اسامي قيامت ساعة است أَ غَيرَ اللّهِ تَدعُونَ
جلد 7 - صفحه 64
مفعول ثاني است يعني آلهه شما در موقع نزول عذاب يا در روز رستاخيز بفرياد شما نخواهند رسيد و جز خداوند دادرسي نيست إِن كُنتُم صادِقِينَ که اصنام را مؤثّر و آلهه ميدانيد بايد فريادرس شما باشند و بتوانند دفع عذاب از شماها نمايند با اينكه خود آنها هم با شماها در جهنم وارد خواهند شد إِنَّكُم وَ ما تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ انبياء آيه 98.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- توجه به خداى یگانه، نداى فطرت همه انسانها (قل أرءیتکم ... أغیر اللّه تدعون) استفهام در جمله «أرءیتکم»، استفهام تقریرى و بیانى بر این مضمون است که آدمى را چاره اى جز اعتراف به یگانگى خداوند در خلق و امر نیست.
۲- پیامبر(ص)، مأمور توجه دادن مردم به فطرت توحیدى و بیدار ساختن سرشت خفته آنان (قل أرءیتکم إن أتیکم ... أغیر اللّه تدعون)
۳- بیدارى و بروز فطرت خداجو و توحیدى انسان به هنگام رویارویى با عذاب الهى (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه)
۴- بیدارى فطرت توحیدى انسان به هنگام روبرو شدن با مرگ (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه أو أتیکم الساعة أغیر اللّه تدعون)
۵- بیدارى فطرت توحیدى انسان در تنگناها و سختیها (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه ... أغیر اللّه تدعون) گر چه در آیه دو مورد عذاب و مرگ ذکر گردیده، ولى روشن است که اینها نمونه هایى از شداید و سختیهاست که آدمى با آن روبرو مى شود.
۶- آسایش و رفاه از زمینه هاى پوشیده شدن فطرت توحیدى (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه أو أتیکم الساعة) چون در آیه شریفه سختى و تنگناها را عامل بیدارى فطرت توحیدى دانسته است، بنابراین حالت مقابل آن که رفاه و آسایش است مى تواند به عنوان سببى براى پرده پوشى فطرت مطرح باشد.
۷- آشکار شدن بطلان هر گونه شرک و گرایش به غیر خدا به هنگام عذاب و مرگ و دیگر سختیها (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه أو أتیکم الساعة أغیر اللّه تدعون)
۸- توجه نکردن به معبودى غیر از خدا به هنگام مشکلات، دلیل پوچى تمامى معبودهاى دروغین (قل أرءیتکم ... إن کنتم صدقین)
۹- اگر مشرکان از صداقت بهره مند باشند، بر گرایش خویش به هنگام سختیها، به خداى یگانه اقرار مى کنند. (قل أرءیتکم ... أغیر اللّه تدعون إن کنتم صدقین)
۱۰- استفاده از راه تجربه دینى براى اثبات خداى یگانه، از روشهاى تبلیغ توحید و خداپرستى (قل أرءیتکم ... أغیر اللّه تدعون) شیوه اى که در این آیه و آیات مانند آن براى توجه دادن به خداى یگانه به کار رفته، امروزه به نام «تجربه دینى» خوانده مى شود. خداوند از این شیوه استفاده کرده و از مواردى که انسان متوجه خداى یگانه مى شود، یاد کرده است.
۱۱- اگر مشرکان در ادعاهاى پوچ و شرک آمیز خود صادق هستند، باید به هنگام سختى متوجه معبودهاى خود شوند. (أغیر اللّه تدعون إن کنتم صدقین)
موضوعات مرتبط
- آسایش: آثار آسایش ۶
- احتجاج: با مشرکان ۹، ۱۱
- انسان: فطرت انسان ۱، ۳، ۴، ۵ ; گرایشهاى انسان ۱، ۳
- بصیرت: عوامل بصیرت ۳، ۴، ۵
- تبلیغ: روش تبلیغ ۱۰
- تجربه: آثار تجربه ۱۰ ; استفاده از تجربه دینى ۱۰
- توحید: اقرار به توحید ۹ ; روش اثبات توحید ۱۰ ; موانع توحید ۶
- خدا: عذابهاى خدا ۳
- ذکر: خدا ۲
- سختى: آثار ابتلا به سختى ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۱
- شرک: ظهور بطلان شرک ۷
- صداقت: آثار صداقت ۹، ۱۱
- عذاب: آثار رؤیت عذاب ۳، ۷
- فطرت: احیاى فطرت ۲ ; زمینه اختفاى فطرت ۶ ; عوامل احیاى فطرت ۳، ۴، ۵ ; فطرت توحیدى ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶
- گرایشها: گرایش به خدا ۹
- محمّد (ص): مسؤولیت محمّد (ص) ۲
- مرگ: آثار مواجهه با مرگ ۴، ۷
- مشرکان: ادعاهاى مشرکان ۱۱ ; شرایط ایمان مشرکان ۹
- معبودان باطل: بطلان معبودان باطل ۱۱ ; دلایل بطلان معبودان باطل ۸
منابع