النبإ ٢٠: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link174 | آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link174 | آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link175 | اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link175 | اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۱#link185 | ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۱#link185 | ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۲#link12 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۲#link12 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» | |||
همانا روز جدايى، وعدهگاه (ما با شما) است. روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه مىآييد. و آسمان گشوده شود و به صورت درهايى باز درآيد. و كوهها روان شوند و چون سراب گردند. | |||
===نکته ها=== | |||
قيامت از جهتى «يوم الجمع» است كه همه در آن اجتماع مىكنند و از جهتى «يَوْمَ الْفَصْلِ» ناميده شده، زيرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا و به اختلافات فيصله داده مىشود. | |||
در روايات مىخوانيم كه در قيامت مردم به گروههاى مختلفى تقسيم مىشوند و هر گروه به شكلى؛ سخن چين در قيافه ميمون، حرامخوار در شكل خوك، رباخوار در قالب وارونه، قاضى ظالم به صورت كور، خودپسند كر و لال، عالم بى عمل در حال جويدن زبان، همسايه آزار بىدست و پا، سعايت كننده آويخته بر آتش، هوسباز بدبو، و فخر فروشان به لباس با لباس دوزخى محشور مىشوند. «1» | |||
حركت كوهها مقدّمه به هم خوردن آنها و خرد شدن و ذره ذره شدن سنگها و در نهايت، روان شدن به گونهاى است كه از دور سراب به نظر آيند. «وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً» | |||
===پیام ها=== | |||
1- دنيا، مقدّمه قيامت است و اين همه نعمت عبث و بيهوده نيست. «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً» | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين. | |||
جلد 10 - صفحه 363 | |||
2- زمان قيامت از قبل نزد خداوند معلوم است. «كانَ مِيقاتاً» | |||
3- قيامت نيز نظامى دارد «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ» | |||
4- در قيامت، نظام آسمان و زمين دگرگون مىشود. فُتِحَتِ السَّماءُ ... سُيِّرَتِ الْجِبالُ | |||
5- انسان با مرگ، رها و فراموش نمىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً» | |||
6- به پيوندها و روابط دنيوى دلخوش نباشيد كه روزى همه چيز گسسته مىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ» | |||
7- ارتباط زمين و آسمان و اهل آنها، در قيامت توسعه مىيابد. «فُتِحَتِ السَّماءُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» | |||
وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ: و روان گردانيده شود كوهها در هوا، فكانت سرابا: | |||
پس باشد مثل سراب. يعنى نمايش كوه داشته باشد، اما به سبب تشتت اجزاء آن بر حقيقت جبليّت باقى نمانده باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21» | |||
لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26» | |||
إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30) | |||
ترجمه | |||
همانا روز جدائى ميباشد وعده گاه | |||
روزى كه دميده ميشود در صور پس ميآئيد دسته دسته | |||
و گشوده شود آسمان پس بوده باشد درها | |||
و روان كرده شوند كوهها پس گردند مانند سراب | |||
همانا جهنّم ميباشد كمينگاه | |||
براى سركشان جاى بازگشت | |||
درنگ كنندگانند در آن روزگارهائى | |||
نميچشند در آن خنكى و نه مشروبى | |||
مگر آب جوشان و چرك جراحتها | |||
كيفرى موافق كردارشان | |||
همانا آنها احتمال نميدهند حسابى را | |||
و تكذيب كردند آيات ما را تكذيب كردنى | |||
و همه چيز را ضبط نموديم آنرا بنوشتن | |||
پس بچشيد پس نمىافزائيم هرگز بر شما مگر عذاب را. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از ذكر آيات قدرت و نعمت بىمنتهاى خود ميفرمايد همانا روز قيامت كه روز جدا شدن حق از باطل است حق است و نبايد در آن اختلاف شود چون قدرت خدا بيش از اينها است و كسيكه مردمى را خلق و وسائل آسايش آنانرا مهيّا نموده دو مرتبه هم ميتواند بنمايد و آنروز ميقات و وقت مقرّر الهى است براى حساب و جزاى بندگان كه دنيا در آنروز بآخر ميرسد و بزندگانى مردم در اينعالم خاتمه داده ميشود و آنروزى است كه اسرافيل در دفعه دوم ميدمد در صور پس شما مردم زنده و فوج فوج و دسته دسته در پيشگاه الهى حاضر ميگرديد در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود كه ده دسته از امّت من از مسلمانان جدا شوند بعضى بصورت بوزينگان باشند و آنها نمّا مانند و بعضى بصورت خوكان و آنها حرام خوارانند و پارهاى نگونسار بمحشر كشيده ميشوند و آنان ربا خوارانند و جمعى كور تردّد مينمايند و آنها جور كنندگانند و فرقهاى لال و كرند و آنها كسانى هستند كه | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 333 | |||
عجب به اعمال خود مينمودند و جماعتى ميجوند زبان بيرون افتاده خودشان را و ريم و چرك از دهانشان سرازير است و موجب نفرت اهل محشر ميشوند و آنها دانشمندان و حكم كنندگانى هستند كه اقوالشان با اعمالشان مخالف است و بعضى دست و پا بريده باشند و آنان كسانى هستند كه همسايه آزارى مينمايند و پارهاى بدار آتشين آويخته شدهاند و آنها كسانى هستند كه نزد پادشاهان از مردم سعايت مينمايند و بعضى از مردار بدبوترند و آنها شهوترانان و كسانى هستند كه حقوق الهيّه را ادا نمينمايند و پارهاى با جبّههاى چسبنده بر بدن از قطران وارد شوند و آنها اهل تكبّر و بزرگ منشى ميباشند و آسمان شكافته ميگردد و راههائى براى نزول ملائكه در آن باز ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه درهاى بهشت باز ميگردد و كوهها از جاى خودشان كنده و پراكنده ميگردند و مانند سراب كه از دور در بيابان بنظر مىآيد كه آب است بنظر ميآيند كه كوهند ولى نيستند و جهنّم كمينگاهى است براى اهل معصيت كه مأمورين آن مترصد گرفتن آنانند واحدى از آنها را بحال خودشان واگذار نمينمايند و آن مرجع و مأوى و جايگاه اخير اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى است و درنگ كنندگانند در آن روزگارهاى دراز و سالهاى متمادى كه هر روز آن بقدر هزار سال دنيا است چون احقاب جمع حقب است كه بمعناى روزگار و سال و سالها است و اخبار در تعيين آن در يك سال و هشتاد سال و شصت و اند سال و در آنكه مراد دوام يا انقطاع باشد مختلف شده است و ظاهرا اين آيه بهيچ يك دلالت ندارد ولى آيات آتيه مؤيّد دوام است و نمىچشند و نيابند در جهنّم چيز خنكى را اگر چه هواى لطيف باشد كه موجب تخفيف حرارت آنها گردد و قمّى ره فرموده مراد از برد خواب است و نمىچشند مشروبى از مشروبات را مگر آب جوشان و ريم و چرك جارى از بدن جهنّميان و تفسير آن در سوره ص گذشت اين جزا موافق و مطابق با عقائد و اعمال آنها است و زيادتر از ميزان استحقاق آنها نيست چون آنان در دنيا معتقد بحساب و جزا نبودند و احتمال چنين روزى را نميدادند و تكذيب نمودند آيات قرآنيّه و آيات الهيّه را كه انبيا و اوليا باشند تكذيب نمودنى آشكار و اين بزرگترين گناهان است كه | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 334 | |||
مغفور نخواهد شد و موجب خلود در آتش است و ما هر چيز و هر گناه و مقدار جزاء آنرا در لوح محفوظ ثبت و ضبط نمودهايم و بكفّار ميگوئيم پس بچشيد عذاب جهنّم را و بدانيد كه هرگز نخواهيم افزود از براى شما چيزى مگر عذابى بر عذاب شما. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ سُيِّرَتِ الجِبالُ فَكانَت سَراباً «20» | |||
و كوهها از جا كنده ميشوند پس ميگردند مثل سراب که از دور بنظر ميآيند و چون نزديك شوند اثري از آنها باقي نيست. و بالجمله اوضاع قيامت بسيار وحشت انگيز است بالاخص حال افراد بشر که بچه كيفيت وارد صحراي محشر ميشوند، حديثي از براء بن عازب که گفت: ما در خدمت حضرت پيغمبر بوديم و معاذ بن جبل نزديك حضرت بود از آن حضرت سؤال كرد از قوله تعالي: يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ و ما در خانه ابي ايوب انصاري بوديم حضرت چشمهاي مباركش پر از اشك شد و فرمود: محشور ميشوند ده صنف از امت من که از مسلمين خداوند آنها را جدا كرده 1- يك صنف بصورت ميمون بوزينه 2- يك صنف بصورت خوك. 3- يك صنف سر بزمين پاها ببالا وارونه 4- يك صنف كور راه بجايي ندارند. 5- يك صنف كر و لال. | |||
6- يك صنف دستها و پاهاي آنها قطع شده. 7- يك صنف بدار آتشي نصب شدهاند. | |||
8- يك صنف متعفن بوي گند آنها از جيفه شديدتر است. 9- يك صنف بلباس قطران آتشي ملبس شدهاند. 10- يك صنف زبان خود را ميجوند و از لعاب دهن آنها اهل جمع متأذي و متألم ميشوند. | |||
اما بوزينهها قتات نمام دو بهم زن، اما خوكها اهل سحت حرام خورها، و اما منكوسها تنزيل خورها، و اما كورها حكم بجور كنندگان، و اما كر و لالها اعجاب بعمل خود كنندگان، و اما دست و پا قطع شدگان اذيت كنندگان به همسايگان، و اما بدارزدهگان سعايت نزد سلاطين كنندگان را پرت دادن و مايه زدن، و اما متعفنين که بوي گند آنها از جيفه گنديده زيادتر است شهوترانها و خوشگذرانها و منع حقوق الهي كنندگان، و اما پوشيدگان بلباس قطران اهل كبر و فخر و مباهات كنندگان، و اما كساني که زبان خود را ميجوند و لعاب دهان آنها متعفن است قضات جور که حق | |||
جلد 17 - صفحه 359 | |||
قضاوت ندارند و در مسند قضاوت نشسته و اينکه منصب را اشغال كرده. | |||
اقول: بعيد نيست بگوئيم که اينها منكر حرمت فعل خود باشند که انكار ضروري دين باشد و موجب كفر شود بقرينه اينكه خداوند آنها را از مسلمين جدا ميكند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 20)- و بالاخره در این آیه وضع کوهها را در قیامت، منعکس کرده، میفرماید: «و کوهها به حرکت در میآید و به صورت سرابی میشود»! (و سیرت الجبال فکانت سرابا). | |||
ج5، ص385 | |||
بطوری که از جمعبندی آیات مختلف قرآن در باره سرنوشت کوهها در قیامت به دست میآید، کوهها مراحلی را طی میکند، نخست کوهها به حرکت در میآید. (طور/ 10) سپس از جا کنده و سخت در هم کوفته خواهد شد. (حاقّه/ 14) و بعدا به صورت تودهای از شنهای متراکم در میآید. (مزّمّل/ 14) و بعد به صورت پشم زده شده در میآید که با تندباد حرکت میکند. | |||
(قارعه/ 5) و سپس به صورت گرد و غبار در میآید که در فضا پراکنده میشود. | |||
(واقعه/ 5 و 6) و بالاخره چنان که در آیه مورد بحث آمده تنها اثری از آن باقی میماند و همچون سرابی از دورنمایان خواهد شد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||