۱۹٬۳۰۲
ویرایش
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
و در سوره ديگرى مى فرمايد: «وَ لَقَد آتَينَا إبرَاهِيمَ رُشدَهُ مِن قَبلُ وَ كُنَّا بِهِ عَالِمِينَ». و همچنين در باره گفتگوى با پدرش مى فرمايد: «يَا أبَتِ إنِّى قَد جَائَنِى مِنَ العِلمِ مَا لَم يَأتِكَ فَاتَّبِعنِى أهدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً»، و همچنين آياتى ديگر. | و در سوره ديگرى مى فرمايد: «وَ لَقَد آتَينَا إبرَاهِيمَ رُشدَهُ مِن قَبلُ وَ كُنَّا بِهِ عَالِمِينَ». و همچنين در باره گفتگوى با پدرش مى فرمايد: «يَا أبَتِ إنِّى قَد جَائَنِى مِنَ العِلمِ مَا لَم يَأتِكَ فَاتَّبِعنِى أهدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً»، و همچنين آياتى ديگر. | ||
ابراهيم «عليه السلام»، پس از فراغت از اين دو مرحله، به محاجّه با | ابراهيم «عليه السلام»، پس از فراغت از اين دو مرحله، به محاجّه با نمرود، پادشاه معاصرش می پردازد. زيرا نمرود مثل ساير ستمگران و ظالمان كه در قديم می زيسته اند، ادّعاى ربوبيت كرده بود و همين رويّه غلط جبّاران آن روز بود كه فكر بت پرستى را در بشر به وجود آورد. | ||
و لذا مى بينيم قوم ابراهيم «عليه السلام»، داراى خدايان بيشمارى بوده اند، و براى هر خدایى، مجسّمه اى بوده و بعضى از آنان، خدايان اين مجسّمه ها را، مانند آفتاب و ماه و كوكب كه گويا ستاره زهره است، | و لذا مى بينيم قوم ابراهيم «عليه السلام»، داراى خدايان بيشمارى بوده اند، و براى هر خدایى، مجسّمه اى بوده و بعضى از آنان، خدايان اين مجسّمه ها را، مانند آفتاب و ماه و كوكب كه گويا ستاره زهره است، می پرستيده اند. | ||
اين است خلاصه آنچه كه از آيات كريم مورد بحث، استفاده مى شود و به زودى، به قدر توانايى و قدرتمان، به طور تفصيل در باره مضامين آن، بحث مى كنيم، إن شاء الله تعالى. | اين است خلاصه آنچه كه از آيات كريم مورد بحث، استفاده مى شود و به زودى، به قدر توانايى و قدرتمان، به طور تفصيل در باره مضامين آن، بحث مى كنيم، إن شاء الله تعالى. |
ویرایش