گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
و اين كه بعضى گفته اند: كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، تنها در تفسير متشابهات و آن آياتى كه مربوط به اسرار الهى اند، حجيت دارد، و اما آن آياتى كه در مدلول خود صريح و يا ظاهرند، و احتياج به تفسير ندارند، كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» در آن موارد حجت نيست، حرف صحيحى نيست، و نبايد به آن اعتناء نمود.
و اين كه بعضى گفته اند: كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، تنها در تفسير متشابهات و آن آياتى كه مربوط به اسرار الهى اند، حجيت دارد، و اما آن آياتى كه در مدلول خود صريح و يا ظاهرند، و احتياج به تفسير ندارند، كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» در آن موارد حجت نيست، حرف صحيحى نيست، و نبايد به آن اعتناء نمود.


اين، در خود بيان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است و در ملحقات بيان آن جناب، كه همان بيانات ائمه هدى «عليهم السلام» است، نيز مطلب از اين قرار است. زيرا به حكم حديث «ثقلين»، بيان ايشان هم، بيان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و ملحق به آن است. به خلاف ساير افراد، هر چند صحابه و يا تابعين و يا علماى امت باشند، كلامشان حجت نيست. براى اين كه آيه شريفه، شامل آنان نمى شود. نصّى هم كه بتوان به آن اعتماد نمود و دلالت بر حجيت على الاطلاق كلام ايشان كند، در كار نيست.
اين، در خود بيان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است و در ملحقات بيان آن جناب، كه همان بيانات ائمه هدى «عليهم السلام» است، نيز مطلب از اين قرار است.  
 
زيرا به حكم حديث «ثقلين»، بيان ايشان هم، بيان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و ملحق به آن است. به خلاف ساير افراد، هر چند صحابه و يا تابعين و يا علماى امت باشند، كلامشان حجت نيست. براى اين كه آيه شريفه، شامل آنان نمى شود. نصّى هم كه بتوان به آن اعتماد نمود و دلالت بر حجيت على الاطلاق كلام ايشان كند، در كار نيست.


و اما اين كه فرموده: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّكرِ إن كُنتُم لَا تَعلَمُونَ»، در سابق گذشت كه ارشاد به حكم عقل است كه عقل، عقلا را ملزم مى كند به اين كه اگر در فنى جاهل بودند، به عالم آن فن رجوع كنند، بدون اين كه حكم خود را به طایفه معين اختصاص داده باشد.
و اما اين كه فرموده: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّكرِ إن كُنتُم لَا تَعلَمُونَ»، در سابق گذشت كه ارشاد به حكم عقل است كه عقل، عقلا را ملزم مى كند به اين كه اگر در فنى جاهل بودند، به عالم آن فن رجوع كنند، بدون اين كه حكم خود را به طایفه معين اختصاص داده باشد.


البته اين درباره بياناتى است كه به طور مشافهه و رو در رو از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و امامان «عليهم السلام» گرفته شده باشد. و اما اگر خود ما از آن حضرات چيزى نشنيده ايم، ولى ديگران آن را نقل مى كنند، در صورتى كه آن نقل به حدّ تواتر رسيده باشد و يا قرينه اى قطع آور يا نزديك به آن همراهش باشد، آن نقل هم حجت است. چون آن هم بيان ائمه «عليهم السلام» است.  
البته اين درباره بياناتى است كه به طور مشافهه و رو در رو، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و امامان «عليهم السلام» گرفته شده باشد. و اما اگر خود ما از آن حضرات چيزى نشنيده ايم، ولى ديگران آن را نقل مى كنند، در صورتى كه آن نقل به حدّ تواتر رسيده باشد و يا قرينه اى قطع آور يا نزديك به آن همراهش باشد، آن نقل هم حجت است. چون آن هم بيان ائمه «عليهم السلام» است.  


و اما چيزى كه حاكى آن بيان است، اگر به حدّ تواتر نرسيده باشد و آن چنان قرينه اى هم همراه نداشته باشد، چنين چيزى حجت نيست. چه مخالف كتاب باشد و چه موافق آن. چون در اولى بيان نيست، و در دومى، بيان بودنش احراز نشده و تفصيل اين مسأله، در جاى ديگر بايد بيايد.
و اما چيزى كه حاكى آن بيان است، اگر به حدّ تواتر نرسيده باشد و آن چنان قرينه اى هم همراه نداشته باشد، چنين چيزى حجت نيست. چه مخالف كتاب باشد و چه موافق آن. چون در اولى بيان نيست، و در دومى، بيان بودنش احراز نشده و تفصيل اين مسأله، در جاى ديگر بايد بيايد.
۲۰٬۶۱۵

ویرایش