گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۳: خط ۹۳:
و خواننده عزيز، خوب مى داند كه لازمۀ اين معنا (چند اشكال است):
و خواننده عزيز، خوب مى داند كه لازمۀ اين معنا (چند اشكال است):


اولا - اين است كه: آيه شريفه، چيزى شبيه تحصيل حاصل مرتكب شده باشد. چون تفكر در «ذكر»، بعد از بيان آن به وسيله رسول، شبيه تحصيل حاصل است، و هيچ چاره اى هم نداردف مگر اين كه نظم كلام را به ترتيب زير عوض كرده باشد: «وَ أنزَلنَا إلَيكَ الذِّكرَ لِتُبَيِّنَ لَهُم: كتاب را بر تو نازل كرديم، تا براى ايشان بيان كنى».
اولا - اين است كه: آيه شريفه، چيزى شبيه تحصيل حاصل مرتكب شده باشد. چون تفكر در «ذكر»، بعد از بيان آن به وسيله رسول، شبيه تحصيل حاصل است، و هيچ چاره اى هم ندارد، مگر اين كه نظم كلام را به ترتيب زير عوض كرده باشد: «وَ أنزَلنَا إلَيكَ الذِّكرَ لِتُبَيِّنَ لَهُم: كتاب را بر تو نازل كرديم، تا براى ايشان بيان كنى».


ثانيا - در اين صورت، كلمۀ «إلَيكَ»، مستدرك و زيادى خواهد بود. مخصوصا با در نظر گرفتن جملۀ «وَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرُونَ»، ديگر حاجتى به ذكر آن نبود. براى اين كه نتيجه و غايت انزال را، چه به او نازل شده باشد و چه به غير او، بيان كرده است، و خلاصه نازل شدن به او، در اين غرض دخالتى ندارد.  
ثانيا - در اين صورت، كلمۀ «إلَيكَ»، مستدرك و زيادى خواهد بود. مخصوصا با در نظر گرفتن جملۀ «وَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرُونَ»، ديگر حاجتى به ذكر آن نبود. براى اين كه نتيجه و غايت انزال را، چه به او نازل شده باشد و چه به غير او، بيان كرده است، و خلاصه نازل شدن به او، در اين غرض دخالتى ندارد.  
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
مراد از «ذكر نازل شده»، لفظ قرآن كريم، و مراد از «مَا نُزِّلَ إلَيهِم»، معناى آن، يعنى: احكام و شرايع و ساير مطالب آن باشد، و آن وقت، جملۀ «لِتُبَيِّنَ» غايت باشد براى انزال، و جملۀ «لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرُونَ» عطف باشد بر مقدّر، و غايت باشد براى تبيين، نه براى انزال، وليكن اين وجه، خلاف ظاهر آيه است. (دقت بيشترى بفرمایيد).
مراد از «ذكر نازل شده»، لفظ قرآن كريم، و مراد از «مَا نُزِّلَ إلَيهِم»، معناى آن، يعنى: احكام و شرايع و ساير مطالب آن باشد، و آن وقت، جملۀ «لِتُبَيِّنَ» غايت باشد براى انزال، و جملۀ «لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرُونَ» عطف باشد بر مقدّر، و غايت باشد براى تبيين، نه براى انزال، وليكن اين وجه، خلاف ظاهر آيه است. (دقت بيشترى بفرمایيد).


و يكى از لطایف قرآن، تعبيرى است كه در آيه «وَ أنزَلنَا إلَيكَ»، و در «مَا نُزِّلَ إلَيهِم» به كار رفته، و فعل «نُزِّلَ» را تكرار كرده، ولى يكى را از باب «إفعال» آورده، كه دلالت بر نزول يك جا و يك مرتبه مى كند، و ديگرى را از باب «تفعيل» كه تدريج را مى رساند.  
و يكى از لطایف قرآن، تعبيرى است كه در آيه «وَ أنزَلنَا إلَيكَ»، و در «مَا نُزِّلَ إلَيهِم» به كار رفته، و فعل «نزل» را تکرار کرده، ولی یکی را از باب «إفعال» آورده، که دلالت بر نزول یکجا و یکمرتبه می کند، و ديگرى را از باب «تفعيل» كه تدريج را مى رساند.  


و شايد وجه اين كه اين طور آورده، اين باشد كه در جمله «وَ أنزَلنَا إلَيكَ»، عنايت به نازل كردن قرآن به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است و بس، و هيچ عنايتى به خصوصيات مربوط به إنزال (از حيث دفعى و تدريجى) ندارد، و به همين جهت، (قرآن) ذكر را يكپارچه تصور نموده و از نزول آن، از ناحيه خدا به كلمۀ «إنزال» تعبير فرموده است.
و شايد وجه اين كه اين طور آورده، اين باشد كه در جمله «وَ أنزَلنَا إلَيكَ»، عنايت به نازل كردن قرآن به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است و بس، و هيچ عنايتى به خصوصيات مربوط به إنزال (از حيث دفعى و تدريجى) ندارد، و به همين جهت، (قرآن) ذكر را يكپارچه تصور نموده و از نزول آن، از ناحيه خدا به كلمۀ «إنزال» تعبير فرموده است.
۲۰٬۶۱۵

ویرایش