برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خط ۲۴: |
خط ۲۴: |
|
| |
|
| ==بحث روايتى: (چند روايت در ذيل آيه: «قل تعالوا أتل» و...)== | | ==بحث روايتى: (چند روايت در ذيل آيه: «قل تعالوا أتل» و...)== |
| | در تفسير عياشى، از ابى بصير نقل شده كه گفت: من در خدمت امام ابى جعفر (عليه السلام) نشسته بودم، و آن جناب بر بساط خود به متكايى تكيه داشت. در اين بين شروع كرد به تلاوت آيات محكمه اى از سوره انعام، كه دستخوش نسخ نشده است، و وقتى به آيه: «''' قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم ألّا تشركوا به شيئا» رسيد، فرمود: اين آيات را هفتاد هزار ملك مشايعت نمود. |
|
| |
|
| | و در الدرالمنثور است كه عبد بن حميد، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم - وى روايت را صحيح دانسته - از عبادة بن صامت روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: كداميك از شما حاضر است بر اين سه آيه، يعنى آيه: «قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم»، و دو آيه بعد از آن با من بيعت كند؟ |
|
| |
|
| | آنگاه فرمود: پس هر كه به اين سه آيه وفا كند، پاداشش با خدا است، و هر كه چيزى از آن را ناقص بگذارد و خداوند در دنيا عذابش كند، عقوبتش همان بوده است، و اگر عقوبتش را به آخرت بيندازد، در آخرت، اگر خواست او را مؤاخذه مى كند، و اگر نه او را عفو مى فرمايد. |
|
| |
|
| وَ هَذَا كِتَبٌ أَنزَلْنَهُ مُبَارَكٌ ...
| | مؤلف: اين روايت بى اشكال نيست، براى اين كه از جمله احكامى كه در اين سه آيه ذكر شده، مسأله حرمت شرك به خدا است، كه عقوبت دنيوى از آن كفايت نمى كند و مرتكب آن در آخرت، مشمول مغفرت هم نمى شود. همچنان كه قرآن كريم صراحتا فرموده: «إنّ الله لا يغفر أن يشرك به». و نيز فرموده: «إنّ الذين كفروا و ماتوا و هم كفار اولئك عليهم لعنة الله و الملائكة و الناس اجمعين خالدين فيها لا يخفف عنهم العذاب و لا هم ينظرون». |
| يعنى و اين كتاب كتابى است مبارك كه در خصايص مذكور در سابق با كتاب موسى (عليهالسلام ) اشتراك دارد پس آن را نيز بايد پيروى كنيد.
| | |
| أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَب عَلى طائفَتَينِ مِن قَبْلِنَا ...
| | علاوه بر اين كه اين روايت، ظهور دارد در اين كه احكام نامبرده، اختصاص دارد به اين شريعت، مانند روايت ديگرى كه از پاره اى از صحابه و تابعين نقل شد، و سيوطى، يكى از آن ها را در الدرالمنثور، از جمعى از ابن مسعود نقل كرده كه گفت: هر كه دوست دارد وصيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را كه به خاتم آن جناب مُهر شده، نگاه كند، بايد آيات: «قل تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم... لعلكم تتقون» را بخواند. |
| معناى «''' ان تقولوا '''» «''' كراهة ان تقولوا : تا نگوييد '''» است ، و اين نحو تعبير در كلام عرب بسيار است ، و جمله مذكور متعلق است به كلمه «''' انزلناه '''» كه در آيه قبل بود.
| | |
| و مقصود از «''' دو طايفه قبل از ما '''» يهود و نصارا است كه انجيل و تورات برايشان نازل شد، زيرا كتب ديگرى كه به انبيا قبل از موسى و عيسى (عليهماالسلام ) نازل شد مانند كتاب نوح و كتاب ابراهيم (عليهالسلام ) مانند اين دو كتاب مشتمل بر جزئيات و تفصيل شرايع نبوده ، و تنها متعرض اصول و كليات شرايع بوده است ، و اما كتب ديگرى كه به ساير انبيا نسبت داده شده از قبيل زبور داوود و امثال آن اصلا متعرض شرايع نبوده ، معاصرين رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) از آن اطلاعى نداشته اند.
| | و نظير آن، از منذر ثورى، از ربيع بن خيثم روايت شده (و حال آن كه همان طور كه در سابق گذشت، احكام نامبرده در اين آيات اختصاص به اين شريعت ندارد). |
| به هر حال معناى آيه مورد بحث اين است كه : ما قرآن را نازل كرديم تا نگويند كتاب آسمانى كه متعرض جزئيات شرايع الهى باشد همان دو كتاب انجيل و تورات بود كه به دو طايفه قبل از ما يعنى يهود و نصارا نازل شد، و ما از تلاوت و آموختن آن غفلت ورزيديم و با غفلت هم حرجى بر ما نيست .
| |
| أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَب لَكُنَّا أَهْدَى مِنهُمْ فَقَدْ ...
| |
| يعنى : و تا نگوييد اگر به ما هم كتابى نازل مى شد ما از ايشان (يهود و نصارا) بهتر و زودتر هدايت مى يافتيم .
| |
| «''' فقد جاءكم بينة من ربكم '''» اين جمله تفريع بر جمله «''' ان تقولوا '''» و جمله «''' او تقولوا '''» هر دو است ، و اگر در آن ، كتاب را بينه خوانده براى اين است كه دلالت كند بر اينكه حجيت كتاب و دلالتش روشن و واضح است ، و ديگر براى كسى عذرى و بهانهاى باقى نمانده . و كلمه «''' يصدفون '''» از ماده «''' صدف '''» است كه معناى اعراض را مى دهد، و معناى بقيه آيه روشن است .
| |
| بحث روايتى
| |
| (چند روايت در ذيل آيه : «''' قل تعالوا اتل ... و درباره صراط مستقيم '''» .
| |
| در تفسير عياشى از ابى بصير نقل شده كه گفت : من در خدمت امام ابى جعفر (عليهالسلام ) نشسته بودم ، و آنجناب بر بساط خود به متكايى تكيه داشت ، در اين بين شروع كرد به تلاوت آيات محكمه اى از سوره انعام كه دستخوش نسخ نشده است و وقتى به آيه «''' قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم الا تشركوا به شيئا '''» رسيد، فرمود: اين آيات را هفتاد هزار ملك مشايعت نمود.
| |
| و در الدرالمنثور است كه عبد بن حميد، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ ، ابن مردويه و حاكم وى روايت را صحيح دانسته از عبادة بن صامت روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) فرمود: كداميك از شما حاضر است بر اين سه آيه يعنى آيه «''' قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم '''» و دو آيه بعد از آن با من بيعت كند؟ آنگاه فرمود: پس هر كه به اين سه آيه وفا كند پاداشش با خدا است ، و هر كه چيزى از آن را ناقص بگذارد و خداوند در دنيا عذابش كند عقوبتش همان بوده است ، و اگر عقوبتش را به آخرت بيندازد، در آخرت اگر خواست او را مؤ اخذه مى كند، و اگر نه او را عفو مى فرمايد.
| |
| مؤ لف : اين روايت بى اشكال نيست ، براى اينكه از جمله احكامى كه در اين سه آيه ذكر شده مساءله حرمت شرك به خدا است كه عقوبت دنيوى از آن كفايت نمى كند و مرتكب آن در آخرت مشمول مغفرت هم نمى شود، همچنانكه قرآن كريم صراحتا فرموده : «''' ان الله لا يغفر اءن يشرك به '''» و نيز فرموده : «''' ان الذين كفروا و ماتوا و هم كفار اولئك عليهم لعنة الله و الملئكة و الناس اجمعين خالدين فيها لا يخفف عنهم العذاب و لا هم ينظرون '''» .
| |
| علاوه بر اينكه اين روايت ظهور دارد در اينكه احكام نامبرده اختصاص دارد به اين شريعت مانند روايت ديگرى كه از پارهاى از صحابه و تابعين نقل شد، و سيوطى يكى از آنها را در الدرالمنثور از جمعى از ابن مسعود نقل كرده كه گفت : هر كه دوست دارد وصيت رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) را كه به خاتم آنجناب مهر شده نگاه كند بايد آيات : «''' قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم ... لعلكم تتقون '''» را بخواند. و نظير آن از منذر ثورى از ربيع بن خيثم روايت شده (و حال آنكه همانطور كه در سابق گذشت احكام نامبرده در اين آيات اختصاص به اين شريعت ندارد). | |
| <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۰ </center> | | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۰ </center> |
| و در تفسير عياشى از عمرو بن ابى المقدام از پدرش از على بن حسين (عليهماالسلام ) نقل شده كه در معناى «''' و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن '''» فرمود: «''' فواحش ظاهرى '''» مانند ازدواج با زن پدر و «''' فواحش باطنى '''» مانند زنا. | | و در تفسير عياشى، از عمرو بن ابى المقدام، از پدرش، از على بن حسين (عليهما السلام) نقل شده، كه در معناى «و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن» فرمود: «فواحش ظاهرى»، مانند ازدواج با زن پدر، و «فواحش باطنى»، مانند زنا. |
| مؤ لف : اين روايت از باب تطبيق كلى بر مصداق است .
| | |
| و در الدرالمنثور است كه احمد، عبد بن حميد، نسائى ، بزاز، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ ، ابن مردويه و حاكم از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با دست خود خط مستقيمى كشيد و فرمود: راه خدا اينطور مستقيم است ، و سپس خطوط كج و معوجى در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين راههاى غير خدا است ، و هيچ يك از اين راهها نيست مگر اينكه شيطانى بر سر آن قرار گرفته و مردم را به سوى آن دعوت مى كند، سپس آيه : «''' و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله '''» را تلاوت فرمود. | | مؤلف: اين روايت، از باب تطبيق كلى بر مصداق است. |
| و نيز در آن كتاب است كه احمد، ابن ماجه ، ابن ابى حاتم و ابن مردويه از جابر بن عبد الله روايت كرده اند كه گفت : وقتى در نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) نشسته بوديم ، رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) خطى در پيش روى خود كشيد و فرمود: اين راه خدا است ، و دو خط در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اينها راه شيطان است ، آنگاه دست خود را بر روى خط وسط نهاد و آيه «''' و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه ... '''» را تلاوت فرمود. | | |
| و قمى در تفسير خود مى گويد: حسن بن على از پدرش حسين بن سعيد از محمد بن سنان از ابى خالد قماط از ابى بصير از امام ابى جعفر (عليهالسلام ) براى ما روايت كرد كه آن حضرت در ذيل آيه «''' و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله '''» فرمود: ماييم اين راه كه خدا فرموده ، و هر كه زير بار آن نرود اين او و اين راههاى ديگر، ليكن بايد بداند كه اگر راه خدا را نپيمايد كافر مى شود. | | و در الدرالمنثور است كه احمد، عبد بن حميد، نسائى ، بزاز، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و حاكم از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با دست خود، خط مستقيمى كشيد و فرمود: راه خدا اين طور مستقيم است، و سپس خطوط كج و معوجى در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين راه هاى غير خدا است، و هيچ يك از اين راه ها نيست، مگر اين كه شيطانى بر سر آن قرار گرفته و مردم را به سوى آن دعوت مى كند. سپس آيه: «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله» را تلاوت فرمود. |
| | |
| | و نيز در آن كتاب است كه احمد، ابن ماجه، ابن ابى حاتم و ابن مردويه، از جابر بن عبدالله روايت كرده اند كه گفت: وقتى در نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نشسته بوديم، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)، خطى در پيش روى خود كشيد و فرمود: اين راه خدا است، و دو خط در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اين ها، راه شيطان است. آنگاه دست خود را بر روى خط وسط نهاد و آيه «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه...» را تلاوت فرمود. |
| | |
| | و قمى، در تفسير خود مى گويد: حسن بن على، از پدرش حسين بن سعيد، از محمد بن سنان، از ابى خالد قماط، از ابى بصير، از امام ابى جعفر (عليه السلام)، براى ما روايت كرد كه آن حضرت، در ذيل آيه «و أنّ هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله» فرمود: ماييم اين راه كه خدا فرموده، و هر كه زير بار آن نرود، اين او و اين راه هاى ديگر، ليكن بايد بداند كه اگر راه خدا را نپيمايد، كافر مى شود. |
| <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۱ </center> | | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۱ </center> |
| مؤ لف : مقصود اين نيست كه صراط، تنها امامانند، بلكه مقصود اين است كه امامان هم صراط مستقيم اند، همچنانكه آيه شريفه «''' قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى '''» به ضميمه آيه شريفه «''' قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا '''» اين معنا را افاده نموده و از مجموع دو آيه استفاده مى شود كه ائمه هدى (عليهم السلام ) راه خدا و صراط مستقيم اويند.
| | مؤلف: مقصود اين نيست كه صراط، تنها امامان اند، بلكه مقصود اين است كه امامان هم، صراط مستقيم اند. همچنان كه آيه شريفه: «قل لا أسئلكم عليه أجرا إلا المودة فى القربى»، به ضميمه آيه شريفه: «قل ما أسئلكم عليه من أجر إلا من شاء أن يتخذ الى ربه سبيلا»، اين معنا را افاده نموده و از مجموع دو آيه استفاده مى شود كه ائمه هدى (عليهم السلام)، راه خدا و صراط مستقيم اويند. |
| اين معنا تنها از طرق شيعه روايت نشده ، بلكه هم از طرق شيعه و هم از طرق عامه روايات بسيارى وارد شده كه صراط مستقيم خدا عبارت است از امير المؤ منين على بن ابيطالب (عليهالسلام )، و ما در تفسير سوره فاتحه در جلد اول اين كتاب به آن روايات اشاره كرديم . | | |
| | اين معنا تنها از طرق شيعه روايت نشده، بلكه هم از طرق شيعه و هم از طرق عامه روايات بسيارى وارد شده، كه صراط مستقيم خدا، عبارت است از: امير المؤمنين على بن ابی طالب (عليه السلام)، و ما در تفسير سوره فاتحه، در جلد اول اين كتاب، به آن روايات اشاره كرديم. |
| | |
| | |
| | |
| | |
| <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۲ </center> | | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۲ </center> |
| <span id='link274'><span> | | <span id='link274'><span> |