۲۰٬۳۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ممكن هم هست آن را جمله اى حاليه گرفت ، كه در اين صورت معنايش اين مى شود: «'''تو در آن روز كوهها را - در حالى كه جامد گمانش مى كنى - مى بينى چون ابر به حركت درمى آيند'''» و جمله «'''و هى تمر مرالسحاب '''» حال است از كلمه «'''جبال '''» و عامل آن فعل «'''ترى '''» است و معنايش اين است كه : تو كوهها را وقتى در صور دميده مى شود، در حالى مى بينى كه سير مى كنند مانند سير ابرها در آسمان . | ممكن هم هست آن را جمله اى حاليه گرفت ، كه در اين صورت معنايش اين مى شود: «'''تو در آن روز كوهها را - در حالى كه جامد گمانش مى كنى - مى بينى چون ابر به حركت درمى آيند'''» و جمله «'''و هى تمر مرالسحاب '''» حال است از كلمه «'''جبال '''» و عامل آن فعل «'''ترى '''» است و معنايش اين است كه : تو كوهها را وقتى در صور دميده مى شود، در حالى مى بينى كه سير مى كنند مانند سير ابرها در آسمان . | ||
<span id='link390'><span> | <span id='link390'><span> | ||
==وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند | ==وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند == | ||
كلمه «'''صنع '''»، در جمله «'''صنع اللّه الذى اتقن كل شى ء'''»، مفعول مطلق براى فعل تقديرى است و تقدير كلام «'''صنعه صنعا'''» مى باشد، يعنى آن را آفريد آفريدنى و در اين جمله تلويح و اشاره اى است به اينكه اين صنع و اين عمل از خداى تعالى تخريب و ويرانى عالم است ، ليكن چون تكميل آن را در پى دارد و مستلزم اتقان نظام آن است ، نظامى كه در آن هر چيزى به منتها درجه كمال خود مى رسد، آن كمالى كه اگر كمال سعادت باشد، و اگر كمال شقاوت ، زمينه اش را قبلا فراهم كرده بود، از اين رو اين ويرانى را صنع و آفرينش ناميد، چون اين خود صنع خداست ، آن صنعى كه هر چيزى را متقن كرده ، | كلمه «'''صنع '''»، در جمله «'''صنع اللّه الذى اتقن كل شى ء'''»، مفعول مطلق براى فعل تقديرى است و تقدير كلام «'''صنعه صنعا'''» مى باشد، يعنى آن را آفريد آفريدنى و در اين جمله تلويح و اشاره اى است به اينكه اين صنع و اين عمل از خداى تعالى تخريب و ويرانى عالم است ، ليكن چون تكميل آن را در پى دارد و مستلزم اتقان نظام آن است ، نظامى كه در آن هر چيزى به منتها درجه كمال خود مى رسد، آن كمالى كه اگر كمال سعادت باشد، و اگر كمال شقاوت ، زمينه اش را قبلا فراهم كرده بود، از اين رو اين ويرانى را صنع و آفرينش ناميد، چون اين خود صنع خداست ، آن صنعى كه هر چيزى را متقن كرده ، | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
«'''امرت ان اكون من المسلمين '''» - يعنى مامور شده ام تا از كسانى باشم كه تسليم اراده او شده اند و او اراده نمى كند مگر همان را كه خلقت به سوى آن هدايت مى كند و زبان فطرت به سوى آن مى خواند و آن دين حنيف فطرى است ، كه ملت و كيش ابراهيم است . | «'''امرت ان اكون من المسلمين '''» - يعنى مامور شده ام تا از كسانى باشم كه تسليم اراده او شده اند و او اراده نمى كند مگر همان را كه خلقت به سوى آن هدايت مى كند و زبان فطرت به سوى آن مى خواند و آن دين حنيف فطرى است ، كه ملت و كيش ابراهيم است . | ||
<span id='link392'><span> | <span id='link392'><span> | ||
==من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود == | ==من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود == | ||
«'''وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْءَانَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ'''»: | «'''وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْءَانَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ'''»: |
ویرایش