گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۴۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
<span id='link501'><span>
<span id='link501'><span>


==سه فائده براى حكم قبله ==
==سه فایده براى حكم قبله ==
«'''لئلا يكون للناس عليكم حجة الا الذين ظلموا منهم ، فلا تخشوهم ، و اخشونى '''» الخ ، در اين جمله سه فائده براى حكم قبله كه در آن شديدترين تاءكيد را كرده بود، بيان مى كند.
«'''لِئَلّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيكُم حُجَّةٌ إلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنهُم فَلَا تَخشَوهُم وَ اخشَونِى... '''»: در اين جمله، سه فیئده براى حكم قبله - كه در آن شديدترين تأكيد را كرده بود - بيان مى كند:


اول اينكه يهود در كتابهاى آسمانى خود خوانده بودند كه قبله پيامبر اسلام (ص ) كعبه است نه بيت المقدس ، همچنانكه قرآن كريم از اين جريان خبر داده ، مى فرمايد: «'''و ان الذين اوتوا الكتاب ليعلمون انه الحق ، من ربهم '''» كه ترجمه اش گذشت و اگر حكم تحويل قبله نازل نمى شد، حجت يهود عليه مسلمين تمام بود، يعنى مى توانستند بگويند: اين شخص پيغمبرى نيست كه انبياء گذشته وعده آمدنش را داده بودند، ولى بعد از آمدن حكم تحويل قبله و التزام بآن و عمل بر طبقش ، حجت آنان را از دستشان مى گيرد، مگر افراد ستمگرى از ايشان زير بار نروند.
اول اين كه: يهود در كتاب هاى آسمانى خود، خوانده بودند كه قبله پيامبر اسلام «ص»، كعبه است، نه بيت المقدس. همچنان كه قرآن كريم از اين جريان خبر داده، مى فرمايد: «وَ إنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الكِتَابَ لَيَعلَمُونَ أنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّهِم»، كه ترجمه اش گذشت. و اگر حكم تحويل قبله نازل نمى شد، حجت يهود عليه مسلمين تمام بود. يعنى مى توانستند بگويند: اين شخص پيغمبرى نيست كه انبياء گذشته وعده آمدنش را داده بودند، ولى بعد از آمدن حكم تحويل قبله و التزام به آن و عمل بر طبقش، حجت آنان را از دستشان مى گيرد، مگر افراد ستمگرى از ايشان زير بار نروند.


«'''الا الذين ظلموا منهم '''» اين استثناء منقطع ، و بدون مستثنى منه و بمعناى (لكن ) است ، و آيه چنين معنا مى دهد كه (لكن كسانى كه از ايشان ستمكارند و تابع هوى و هوس هستند، همچنان بر اعتراض بيجاى خود ادامه مى دهند، پس زنهار كه از ايشان حسابى نبرى ، چون پيرو هوى و ظالمند، و خداوند ستمكاران را هدايت نمى كند و تنها از من حساب ببر).  
«'''إلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنهُم '''»: اين استثناء منقطع و بدون مستثنا منه، و به معناى «لكن» است، و آيه چنين معنا مى دهد كه: «لِكن كسانى كه از ايشان ستمكارند و تابع هوا و هوس هستند، همچنان بر اعتراض بيجاى خود ادامه مى دهند. پس زنهار كه از ايشان حسابى نبرى، چون پيرو هوا و ظالم اند، و خداوند ستمكاران را هدايت نمى كند و تنها از من حساب ببر».  


دوم اينكه پىگيرى و ملازمت اين حكم ، مسلمانان را به سوى تماميت نعمتشان و كمال دينشان سوق مى دهد كه بزودى در تفسير آيه : «'''اليوم اكملت لكم دينكم ، و اتممت عليكم نعمتى '''»، انشاءالله تعالى معناى تماميت نعمت را بيان خواهيم كرد.
دوم اين كه: پىگيرى و ملازمت اين حكم، مسلمانان را به سوى تماميت نعمتشان و كمال دينشان سوق مى دهد، كه به زودى در تفسير آيه: «اليَومَ أكمَلتُ لَكُم دِينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتِى»، إن شاء الله تعالى، معناى «تماميت نعمت» را بيان خواهيم كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۹۴ </center>
سوم اينكه در آخر آيه فرموده : «'''لعلكم تهتدون '''» كه خداى تعالى اظهار اميدوارى به هدايت مسلمانان به سوى صراط مستقيم كرده ، و در سابق آنجا كه درباره : «'''اهدنا الصراط المستقيم '''» بحث مى كرديم ، درباره اهتداء سخن گفتيم .
سوم اين كه: در آخر آيه فرموده: «لَعَلَّكُم تَهتَدُونَ»، كه خداى تعالى، اظهار اميدوارى به هدايت مسلمانان به سوى صراط مستقيم كرده، و در سابق آن جا كه درباره: «إهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ» بحث مى كرديم، درباره «اهتداء» سخن گفتيم.


بعضى از مفسرين گفته اند: اينكه در آيه تحويل قبله فرموده : «'''و لاتم نعمتى عليكم ، و لعلكم تهتدون '''» و نيز در آيه فتح مكه نظير آنرا آورده ، و فرموده : «'''انا فتحنالك فتحا مبينا، ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاءخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما'''»، خود دليل بر اين است كه در آيه مورد بحث هم بشارتى است به فت ح مكه .
بعضى از مفسران گفته اند: اين كه در آيه تحويل قبله فرموده: «وَ لِأُتِمَّ نِعمَتِى عَلَيكُم وَ لَعَلَّكُم تَهتَدُونَ»، و نيز در آيه فتح مكه، نظير آن را آورده و فرموده: «إنَّا فَتَحنَا لَكَ فَتحاً مُبِيناً * لِيَغفِرَ لَكَ اللّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَ يَهدِيَكَ صِرَاطاً مُستَقِيماً»، خود دليل بر اين است كه در آيه مورد بحث هم، بشارتى است به فتح مكه.
<span id='link502'><span>
<span id='link502'><span>
توضيح اينكه : كعبه در صدر اسلام پر بود از بت هاى مشركين و وثن هاى ايشان ، و خلاصه بت در آنجا حاكم بود و در ايامى كه اين آيه نازل مى شد، هنوز اسلام قوت و شوكتى بخود نگرفته بود، خداى تعالى رسول خود را هدايت كرد باينكه رو به بيت المقدس نماز بخواند، چون بيت المقدس قبله يهوديان بود، كه هر چه باشد دينشان باسلام نزديك تر از دين مشركين بود، ولى بعد از آنكه رسولخدا (ص ) به مدينه هجرت كرد و زمان فرا رسيدن فتح مكه نزديك شد، و انتظار فرمان الهى به تطهير كعبه از پليدى بتها، شديد گرديد.


در چنين شرائطى دستور برگشتن قبله بسوى كعبه صادر شد و اين خود نعمت بس بزرگى بود، كه خدا مسلمانان را بدان اخت صاص داد، آنگاه در ذيل همين فرمان وعده فرمود: كه بزودى نعمت و هدايت را بر تو تمام خواهد كرد، يعنى كعبه را از پليدى هاى اصنام خواهد پرداخت ، آنچنانكه فقط خدا در آن عبادت شود و تنها معبد مسلمانان گردد و تنها مسلمانان رو بسوى آن عبادت كنند، پس نتيجه مى گيريم كه جمله : «'''و لاتم نعمتى عليكم '''» الخ ، بشارت به فتح مكه است .
توضيح اين كه: كعبه در صدر اسلام، پُر بود از بت هاى مشركان و وثن هاى ايشان. و خلاصه بت در آن جا حاكم بود و در ايامى كه اين آيه نازل مى شد، هنوز اسلام قوت و شوكتى به خود نگرفته بود. خداى تعالى، رسول خود را هدايت كرد به اين كه رو به بيت المقدس نماز بخواند. چون بيت المقدس، قبله يهوديان بود، كه هرچه باشد، دينشان به اسلام نزديك تر از دين مشركان بود، ولى بعد از آن كه رسول خدا «ص» به مدينه هجرت كرد و زمان فرارسيدن فتح مكه نزديك شد و انتظار فرمان الهى به تطهير كعبه از پليدى بت ها، شديد گرديد.


از سوى ديگر، بعد از آنكه در سوره فتح به مسئله فتح مكه ميپردازد، دوباره به همان وعده قبلى اشاره مى كند، كه در آيه مورد بحث آمده بود و مى فرمايد: ((و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما).
در چنين شرایطى، دستور برگشتن قبله به سوى كعبه صادر شد و اين، خود نعمت بس بزرگى بود، كه خدا مسلمانان را بدان اختصاص داد. آنگاه در ذيل همين فرمان، وعده فرمود كه: به زودى نعمت و هدايت را بر تو تمام خواهد كرد. يعنى كعبه را از پليدى هاى اصنام خواهد پرداخت، آن چنان كه فقط خدا در آن عبادت شود و تنها معبد مسلمانان گردد و تنها مسلمانان رو به سوى آن عبادت كنند.
 
پس نتيجه مى گيريم كه: جملۀ «وَ لِأُتِمَّ نِعمَتِى عَلَيكُم...»، بشارت به فتح مكه است.
 
از سوى ديگر، بعد از آن كه در سوره «فتح»، به مسئله فتح مكه می پردازد، دوباره به همان وعده قبلى اشاره مى كند كه در آيه مورد بحث آمده بود و مى فرمايد: «وَ يُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَ يَهدِيَكَ صِرَاطاً مُستَقِيماً».
<span id='link503'><span>
<span id='link503'><span>
اين بود گفتار آن مفسر و توضيح ما درباره آن ، ولكن گو اينكه به ظاهرش گفتارى است دلچسب ، اما خالى از تدبر و دقت است ، براى اينكه ظاهر آيات با آن نمى سازد زيرا مدرك مفسر نامبرده در آيه مورد بحث «'''و لاتم نعمتى عليكم و لعلكم تهتدون '''» الخ ، لام غايت است ، كه بر سر «'''اتم '''» درآمده و اين لام عينا در آيه سوره فتح آمده و فرموده : ((ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاءخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما).
 
اين بود گفتار آن مفسّر و توضيح ما درباره آن، ولیكن گو اين كه به ظاهرش گفتارى است دلچسب، اما خالى از تدبر و دقت است. براى اين كه ظاهر آيات با آن نمى سازد، زيرا مدرك مفسّر نامبرده در آيه مورد بحث «وَ لِأُتِمَّ نِعمَتِى عَلَيكُم وَ لَعَلَّكُم تَهتَدُونَ...»، لام غايت است، كه بر سرِ «أُتِمَّ» درآمده و اين «لام»، عينا در آيه سوره «فتح» آمده و فرموده: «لِيَغفِرَ لَكَ اللّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَ يَهدِيَكَ صِرَاطاً مُستَقِيماً».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۹۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۹۵ </center>
و با اينكه حرف لام در هر دو آيه غايت است ، ديگر چه معنا دارد مفسر نامبرده آيه مورد بحث را بمعناى وعده گرفته و آيه سوره فتح را بمعناى انجاز آن وعده و وفاى بآن بگيرد؟ با اينكه هر دو آيه وعده جميلى است باينكه خداوند نعمت را بر تو تمام مى كند.
و با اين كه حرف «لام» در هر دو آيه غايت است، ديگر چه معنا دارد مفسّر نامبرده، آيه مورد بحث را به معناى وعده گرفته و آيه سوره «فتح» را به معناى انجاز آن وعده و وفاى به آن بگيرد، با اين كه هر دو آيه، وعده جميلى است به اين كه خداوند نعمت را بر تو تمام مى كند؟


از سوى ديگر آيه مورد بحث كه درباره مسئله حج است وعده اتمام نعمت را به همه مسلمين مى دهد و مى فرمايد: «'''عليكم '''»، و آيه سوره فتح اين وعده را تنها به رسولخدا (ص ) ميدهد و مى فرمايد: «'''و يتم نعمته عليك '''» الخ ، پس سياق دو آيه مختلف است ، و نمى شود هر دو مربوط به يك مطلب باشند.
از سوى ديگر، آيه مورد بحث كه درباره مسئله حج است، وعده اتمام نعمت را به همه مسلمين مى دهد و مى فرمايد: «عَلَيكُم»، و آيه سوره «فتح»، اين وعده را تنها به رسول خدا «ص» می دهد و مى فرمايد: «وَ يُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ...». پس سياق دو آيه مختلف است و نمى شود هر دو، مربوط به يك مطلب باشند.


حال اگر آيه اى باشد كه دلالت كند بر اينكه اين دو وعده كجا وفا شد؟ آنوقت ممكن است بگوئيم : پس مراد هر دو وعده همين وعده اى است كه اين آيه از وفا شدن بآن خبر مى دهد و چنين آيه اى اگر باشد آيه : «'''اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا'''»، (امروز ديگر دين شما را تكميل كردم و نعمت خود بر شما تمام نمودم و اسلام را دين مورد رضايم برايتان قرار دادم )، خواهد بود و اما اينكه نعمت در آن چه نعمتى بوده كه خدا اتمام كرده ؟ و در اين آيه منتش را بر ما مى گذارد، انشاءاللّه در تفسير سوره مائده بحثش خواهد آمد.
حال اگر آيه اى باشد كه دلالت كند بر اين كه اين دو وعده كجا وفا شد، آن وقت ممكن است بگویيم: پس مراد هر دو وعده، همين وعده اى است كه اين آيه از وفا شدن به آن خبر مى دهد و چنين آيه اى اگر باشد، آيه: «اليَومَ أكمَلتُ لَكُم دِينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإسلَامَ دِيناً: امروز، ديگر دين شما را تكميل كردم و نعمت خود بر شما تمام نمودم و اسلام را دين مورد رضايم برايتان قرار دادم»، خواهد بود و اما اين كه نعمت در آن چه نعمتى بوده كه خدا اتمام كرده، و در اين آيه منتش را بر ما مى گذارد، إن شاء اللّه، در تفسير سوره «مائده»، بحثش خواهد آمد.


نظير اين دو آيه كه مشتمل بر اتمام نعمت است آيه : «'''ولكن يريد ليطهركم ، و ليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون '''»، و نيز آيه : «'''كذلك يتم نعمته عليكم ، لعلكم تسلمون '''»، است كه باز انشاءاللّه كلامى مناسب با مقام بحثمان در ذيل هر يك از اين آيات خواهد آمد.
نظير اين دو آيه كه مشتمل بر اتمام نعمت است، آيه: «وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم وَ لِيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكُم لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ»، و نيز آيه: «كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعمَتَهُ عَلَيكُم لَعَلَّكُم تُسلِمُونَ» است، كه باز إن شاء اللّه، كلامى مناسب با مقام بحثمان در ذيل هر يك از اين آيات خواهد آمد.


«'''كما ارسلنا فيكم رسولا منكم '''»، از ظاهر آيه بر مى آيد، كه كاف در كلمه (كما) براى تشبيه ، و كلمه (ما) مصدريه باشد، در نتيجه معناى آيه و ماقبلش اين مى شود: ما با قبله قرار دادن خانه اى كه ابراهيم بنا كرد و برايش آن خيرات و بركات را درخواست نمود به شما انعام كرديم ، مانند اين انعام ديگرمان كه رسولى از ميان شما در شما فرستاديم كه آيات ما بر شما همى خواند و كتاب و حكمتتان مى آموزد و تزكيه تان مى كند و اين را بدان جهت كرديم كه دعاى ابراهيم را استجابت كرده باشيم ، آن دعا كه با فرزندش اسماعيل گفتند: پروردگارا! و رسولى از خود ايشان در ميانشان مبعوث فرما تا آيات بر آنان تلاوت كند و كتاب و حكمتشان تعليم دهد و تزكيه شان كند پس در اين ارسال رسول منتى است نظير منتى كه در قبله قرار دادن كعبه بود.
«'''كما ارسلنا فيكم رسولا منكم '''»، از ظاهر آيه بر مى آيد، كه كاف در كلمه (كما) براى تشبيه ، و كلمه (ما) مصدريه باشد، در نتيجه معناى آيه و ماقبلش اين مى شود: ما با قبله قرار دادن خانه اى كه ابراهيم بنا كرد و برايش آن خيرات و بركات را درخواست نمود به شما انعام كرديم ، مانند اين انعام ديگرمان كه رسولى از ميان شما در شما فرستاديم كه آيات ما بر شما همى خواند و كتاب و حكمتتان مى آموزد و تزكيه تان مى كند و اين را بدان جهت كرديم كه دعاى ابراهيم را استجابت كرده باشيم ، آن دعا كه با فرزندش اسماعيل گفتند: پروردگارا! و رسولى از خود ايشان در ميانشان مبعوث فرما تا آيات بر آنان تلاوت كند و كتاب و حكمتشان تعليم دهد و تزكيه شان كند پس در اين ارسال رسول منتى است نظير منتى كه در قبله قرار دادن كعبه بود.
۲۰٬۸۱۶

ویرایش