الأعراف ٢٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵ سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين، در جمله: «وَ لَقَد مَكَنَّاكُم فِى الأرض»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه، بر جميع بنى آدم بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link15 | بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده، و همه مأمور به سجده شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبّر و خودخواهى، سرچشمه تمامى گناهان است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link17 | بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات، بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا، خاص خداى سبحان است و از غير او، تكبّر پسنديده نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت ابلیس، از خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link20 | وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | معنای محاصره چهارجانبۀ انسان توسط شيطان، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link21 | توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از «مُخلَصين» و «شاكرين»، كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جملۀ «إلَّا أن تَكُونَا مَلَكَين»، در خطاب شیطان به آدم و حواء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت از خدا توسط ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | گفتاری در باره شیطان و عمل او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | اشاره به اهمال و قصور مفسران و حقایق دینی و تکوینی مربوط به آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | چگونگی تصرفات شیطان در ادراك و عواطف انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان، ولایت در ظلم و گناه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link27 | اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه های او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى: (مناظره بين ابليس و ملائكه)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link29 | ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | حکمت آفريدن خلايق و كفارى كه نتيجه خلقتشان، خلود در آتش است، چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link30 | ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان، براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link31 | بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اين كه مكلّف نمايد، كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link32 | قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم، براى چه بود؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به شبهه پنجم و ششم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | جملۀ: «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَلُ وَ هُم يُسئَلُونَ»، از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link35 | بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | بحث های طولانی متكلّمان اشاعره و معتزله، درباره افعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى، از فعل خداوند گرفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر رأى اشاعره، در احكام نظری عقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى، در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى، در جستجوى مصالح و مفاسد و حُسن و قبح افعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آيات تأیید کننده جریان عقل نظرى و عقل عملى، در ناحيه پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به دو شبهه ديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم، از باغ هاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | ملائكه و شياطين، به تغيير ذات خود قدرت ندارند و به شکل های مختلف در نمی آيند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | بررسی روايات مربوط به كيفيت تصرفات ابلیس، در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link45 | تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى «ع»، با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link46 | فرق بين اين دو قسم از علوم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link50 | عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۳۸

کپی متن آیه
قَالَ‌ فِيهَا تَحْيَوْنَ‌ وَ فِيهَا تَمُوتُونَ‌ وَ مِنْهَا تُخْرَجُونَ‌

ترجمه

فرمود: «در آن [= زمین‌] زنده می‌شوید؛ و در آن می‌میرید؛ و (در رستاخیز) از آن خارج خواهید شد.»

فرمود: در آن زندگى مى‌كنيد و در آن مى‌ميريد و از آن بيرون آورده مى‌شويد
فرمود: «در آن زندگى مى‌كنيد و در آن مى‌ميريد و از آن برانگيخته خواهيد شد.»
خدا گفت: در این زمین زندگانی کنید و در آن بمیرید و هم از آن باز برانگیخته گردید.
پروردگار فرمود: در آن زندگی می کنید، و در آن می میرید، و از آن بیرون می آیید.
گفت: در آنجا زندگى خواهيد كرد و در آنجا خواهيد مرد و از آن بيرون آورده شويد.
فرمود در همانجا زندگی می‌کنید و همانجا می‌میرید و از همانجا شما را برمی‌انگیزند
[و] فرمود: در آن
(خداوند) گفت: در زمین (تولید نسل می‌کنید و) زندگی بسر می‌برید و در آن می‌میرید (و دفن می‌شوید) و از آنْ (هنگام رستاخیز زنده می‌گردید و) بیرون می‌آئید.
فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون برده می‌شوید.»
گفت در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون آورده شوید

He said, “In it you will live, and in it you will die, and from it you will be brought out.”
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٢٤ آیه ٢٥ الأعراف ٢٦
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

در «فِیهَا» و «مِنْهَا» مرجع ضمیرِ (ها) أَرْض است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25» (او) فرمود: در اين زمين زندگى مى‌كنيد و در آن مى‌ميريد و از آن (براى محاسبه‌ى روز قيامت،) بيرون آورده مى‌شويد.


«1». تفسير نمونه.

جلد 3 - صفحه 42

نکته ها

مخاطبان جمله‌ى‌ «اهْبِطُوا»، يا آدم و حوّا و ابليس هستند و يا آدم و حوّا و ذريّه آنها. البتّه در يك جا ابليس به تنهايى مورد خطاب قرار گرفته است، «فَاهْبِطْ مِنْها» «1» و در جاى ديگر آدم و حوّا، «قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً» «2» كه اگر جايگاه هبوط آنها يكى باشد، ممكن است‌ «اهْبِطُوا» جمع بين آنها باشد.

مراد از «هبوط»، آمدن به زمين است، زيرا به دنبال آن مى‌فرمايد: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ»

گرچه خداوند توبه‌ى آدم و حوّا را پذيرفت، «فَتابَ عَلَيْهِ» «3»، ولى اثر وضعى گناه باقى است. اثر وضعى آن ترك اولى‌ و نافرمانى آدم و حوّا، خروج از آن جايگاه بهشتى و هبوط به زمين بود. «اهْبِطُوا»

پیام ها

1- از آثار وضعى خلاف و گناه نمى‌توان گريخت. «قالَ اهْبِطُوا»

2- گاهى عملكرد والدين، در هبوط و سقوط نسل آنان هم اثر مى‌گذارد. قالَ اهْبِطُوا ...

3- بهشت آدم و حوّا، مكانى غير از زمين وبالاتر وبرتر از آن بود. «اهْبِطُوا»

4- دنيا جايگاه تنازع و تزاحم و تضادّ است و انسان‌ها به خاطر تزاحم منافع و غرائز، با هم درگير مى‌شوند. «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ»

5- زندگى دنيوى و بهره‌ورى از آن ابدى نيست. «إِلى‌ حِينٍ»

6- انسان، پس از مرگ دوباره زنده خواهد شد. «مِنْها تُخْرَجُونَ» آدم از اين ناراحت و غمگين بود كه پنداشت ديگر به بهشت و زندگى جاويد نخواهد رسيد، خداوند فرمود: «پس از زندگى دنيا مى‌تواند به بهشت جاويد برسد».

7- مدّت ونهايت زندگى دنيوى براى بشر معلوم نيست. ( «حِينٍ» نكره آمده است)


«1». اعراف، 13.

«2». طه، 123.

«3». بقره، 37.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 43

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25»

قالَ فِيها تَحْيَوْنَ‌: فرمود حق تعالى، در آن زمين زندگى مى‌كنيد و مى‌گذرانيد ايام عمر خود را. وَ فِيها تَمُوتُونَ‌: و در همان زمين مى‌ميريد و مدفون مى‌شويد. وَ مِنْها تُخْرَجُونَ‌: و از همين زمين، روز قيامت براى جزا و سزا مبعوث مى‌شويد و بيرون مى‌آئيد؛ و در تورات همين مذكور است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25»

ترجمه‌

گفت در آن زندگانى مينمائيد و در آن ميميريد و از آن بيرون آورده ميشويد.


جلد 2 صفحه 417

تفسير

حيات و ممات انسان و شيطان و ذرّيّات آنها در زمين است و از زمين مبعوث ميشوند در روز قيامت براى رسيدن بجزاى اعمالشان ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ فِيها تَحيَون‌َ وَ فِيها تَمُوتُون‌َ وَ مِنها تُخرَجُون‌َ «25»

فرمود ‌در‌ همين‌ زمين‌ زنده‌ ميشويد و ‌در‌ همين‌ زمين‌ ميميريد و ‌از‌ همين‌ زمين‌ بيرون‌ ميشويد.

و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ كمال‌ دلالت‌ ‌را‌ دارد ‌که‌ خطاب‌ اهبطوا متوجه‌ باولاد آدم‌ ‌است‌ زيرا ‌اينکه‌ امور ثلاثه‌ ‌براي‌ جميع‌ بني‌ آدم‌ بلكه‌ بني‌ الجان‌ّ متوجه‌ ميشود و بالجمله‌ انسان‌ مسافر ‌است‌ و قافله‌ دائما ‌در‌ حركت‌ ‌است‌ ‌از‌ اصلاب‌ آباء و ارحام‌ امّهات‌ بدنيا ميآيند روي‌ همين‌ زمين‌ ‌که‌ مفاد قال‌َ فِيها تَحيَون‌َ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ انقضاء مدت‌ ‌در‌ خانه‌ قبر ميروند ‌که‌ مفاد وَ فِيها تَمُوتُون‌َ ‌است‌ و روز قيامت‌ ‌از‌ همين‌ قبور بيرون‌ ميآيند ‌که‌ مفاد وَ مِنها تُخرَجُون‌َ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ ‌در‌ اغلب‌ سور قرآنيه‌ تصريحا و تلويحا اشاره‌ ‌شده‌.

297

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 25)- و «نیز به آنها گوشزد کرد، که هم در زمین زندگی می‌کنید و هم در آن می‌میرید، و از همان برای حساب در روز رستاخیز، برانگیخته خواهید شد» (قالَ

ج2، ص36

فِیها تَحْیَوْنَ وَ فِیها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ)

نکات آیه

۱- زمین عرصه حیات و مرگ آدمیان (قال فیها تحبون و فیها تموتون)

۲- زمین، عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست. (قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون) تکرار کلمه «قال» (قال اهبطوا ... قال فیها تحیون) مى تواند اشاره به تغییر مخاطب در دو جمله «اهبطوا ... » و «فیها تحیون» داشته باشد. در آیه قبل انسانها و نیز شیطان مورد خطاب بودند و در این آیه تنها انسانها مخاطب هستند. و شیاطین مورد خطاب نیستند. بنابراین مى توان گفت زمین عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست.

۳- انسانها پس از مرگ و مدفون شدن در زمین، دوباره زنده خواهند شد و از دل خاک به عرصه زمین بازخواهند گشت. (و فیها تموتون و منها تخرجون) اخراج از زمین (و منها تخرجون) مى تواند به این معنا باشد که انسانها از درون زمین، که معمولاً در آن مدفون مى شوند ; پس از زنده شدن به سطح زمین بازگردانده مى شوند ; و مى تواند به این معنا باشد که از کره زمین اخراج و به جایى دیگر منتقل خواهند شد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

۴- انسانها پس از سپرى کردن زمان حضورشان در زمین و مرگ همگان، به مکانى دیگر منتقل خواهند شد. (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین ... و منها تخرجون) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «منها تخرجون» اخراج از کره زمین و انتقال به مکانى دیگر باشد. گفتنى است که چون مخاطبان آیه همه انسانها هستند، اخراج از زمین و انتقال به مکانى دیگر پس از مرگ همگان و سپرى کردن مدت زمانى است که «إلى حین» بدان اشاره داشت.

۵- حیات دنیا گذرگاهى موقت، نه پایان زندگى انسان (متع إلى حین ... و منها تخرجون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: بازگشت انسان به زمین ۳ ; حیات مجدد انسان ۳ ; فرجام انسان ۴، ۵ ; مرگ انسان ها ۱، ۴ ; مکان زندگى انسان ۱
  • حیات: محدودیت حیات دنیوى ۴، ۵
  • زمین: ویژگى زمین ۱، ۲
  • شیطان: مکان زندگى شیطان ۲ ; مکان مرگ شیطان ۲

منابع