الأعراف ١٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵ سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين، در جمله: «وَ لَقَد مَكَنَّاكُم فِى الأرض»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link14 | سجده ملائكه، بر جميع بنى آدم بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link15 | بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده، و همه مأمور به سجده شدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link16 | ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبّر و خودخواهى، سرچشمه تمامى گناهان است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link17 | بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات، بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link18 | تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا، خاص خداى سبحان است و از غير او، تكبّر پسنديده نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link19 | ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت ابلیس، از خدای تعالی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link20 | وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | معنای محاصره چهارجانبۀ انسان توسط شيطان، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link21 | توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از «مُخلَصين» و «شاكرين»، كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link22 | كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جملۀ «إلَّا أن تَكُونَا مَلَكَين»، در خطاب شیطان به آدم و حواء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link23 | درخواست مهلت از خدا توسط ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | گفتاری در باره شیطان و عمل او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link24 | محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | اشاره به اهمال و قصور مفسران و حقایق دینی و تکوینی مربوط به آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link25 | مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | چگونگی تصرفات شیطان در ادراك و عواطف انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۳#link26 |  مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان، ولایت در ظلم و گناه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link27 | اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه های او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link28 | چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى: (مناظره بين ابليس و ملائكه)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link29 | ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | حکمت آفريدن خلايق و كفارى كه نتيجه خلقتشان، خلود در آتش است، چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link30 | ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان، براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link31 | بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اين كه مكلّف نمايد، كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link32 | قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم، براى چه بود؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link33 | نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به شبهه پنجم و ششم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link34 | ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | جملۀ: «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَلُ وَ هُم يُسئَلُونَ»، از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link35 | بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | بحث های طولانی متكلّمان اشاعره و معتزله، درباره افعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link36 | خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى، از فعل خداوند گرفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۴#link37 | بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر رأى اشاعره، در احكام نظری عقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link38 | در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى، در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link39 | تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى، در جستجوى مصالح و مفاسد و حُسن و قبح افعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link40 | چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آيات تأیید کننده جریان عقل نظرى و عقل عملى، در ناحيه پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link41 | تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link42 | پاسخ به دو شبهه ديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم، از باغ هاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link43 | بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | ملائكه و شياطين، به تغيير ذات خود قدرت ندارند و به شکل های مختلف در نمی آيند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link44 | اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | بررسی روايات مربوط به كيفيت تصرفات ابلیس، در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۵#link45 | تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى «ع»، با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link46 | فرق بين اين دو قسم از علوم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link47 | جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link48 | اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link49 | جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link50 | عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link51 | عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link52 |  آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link53 | بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link54 | بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۶#link55 | رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link56 | دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link57 | ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۲۸

کپی متن آیه
قَالَ‌ إِنَّکَ‌ مِنَ‌ الْمُنْظَرِينَ‌

ترجمه

فرمود: «تو از مهلت داده شدگانی!»

گفت: همانا تو از مهلت يافتگانى
فرمود: «تو از مهلت‌يافتگانى.»
خدا فرمود: البته مهلت خواهی داشت.
خدا فرمود: البته تو از مهلت یافتگانی.
گفت: تو از مهلت‌يافتگانى.
فرمود تو از مهلت یافتگانی‌
گفت: تو از مهلت‌يافتگانى.
(خداوند) گفت: شما از زمره‌ی مهلت یافتگانی (و مدّتهای مدید در زمین ماندگار می‌مانی).
فرمود: «همانا تو از مهلت‌یافتگانی.»
گفت همانا توئی از مهلت‌دادگان‌

He said, “You are of those given respite.”
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ١٤ آیه ١٥ الأعراف ١٦
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمُنظَرِینَ»: مهلت‌یافتگان. مهلت داده‌شدگان.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «15»


«1». محجّةالبيضاء، ج 6، ص 215.

«2». كافى، ج 2، باب اصول الكفر.

جلد 3 - صفحه 30

نکته ها

خواسته‌ى ابليس، مهلت تا روز قيامت بود و اين آيه مشخّص نمى‌كند كه تا چه زمانى به او مهلت داده شد؛ امّا از آيه 38 سوره‌ى حجر و آيات 80 و 81 سوره‌ى «ص» استفاده مى‌شود كه تنها براى مدّتى طولانى به او مهلت داده شد، نه تا روز قيامت: «إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ. إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» برخى مى‌گويند: شيطان تا وقتى كه خدا صلاح بداند، زنده است. «1»

سؤال: چرا خداوند به ابليس مهلت داد؟

پاسخ: مهلت دادن به بدكاران، از سنّت‌هاى الهى و در مسير آزمايش و امتحان انسان است، علاوه بر آنكه بايد اسباب خير و شر فراهم باشد و انسان با اختيار، راهى را انتخاب كند. زيرا ابليس انسان را مجبور به انحراف نمى‌كند و تنها وسوسه مى‌كند، چنانكه در آيه‌ى 22 سوره‌ى ابراهيم آمده است. «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي»

گفت أنظرنى الى يوم الجزاء

كاشكى گفتى كه تب يا ربّنا

پیام ها

1- ابليس هم از خواسته‌ى خود مأيوس نبود. «قالَ أَنْظِرْنِي»

2- شيطان نيز مى‌داند كه عمر، به اراده و به خواست خداست. «قالَ أَنْظِرْنِي»

3- هر عمر طولانى ارزشمند نيست، شيطان هم عمر طولانى دارد. «أَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ»

4- ابليس، هم آفريدگار را مى‌شناخت، «خَلَقْتَنِي» هم معاد را قبول داشت. «يَوْمِ يُبْعَثُونَ»

5- گاهى خواسته‌ى كافران هم پذيرفته مى‌شود. «قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ»


«1». تفسير عيّاشى.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 31

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «15»

قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ‌: فرمود خداى تعالى بدرستى كه تو از مهلت داده شدگانى تا نفخه صور، يا تا وقتى كه خدا مى‌داند. در علل- حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: مى‌ميرد شيطان بين نفخه اولى و ثانيه. و عياشى- از آن حضرت روايت نموده: مهلت داده شد تا روزى كه مبعوث شود در آن روز قائم ما عليه السّلام.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 14 تا 15

قالَ أَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ «14» قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «15»

ترجمه‌

گفت مهلت ده مرا تا روز كه مبعوث ميشوند

فرمود همانا تو از مهلت داده شدگانى.

تفسير

پس از حكم الهى بخروج ابليس از آسمان آنملعون مهلت خواست از خداوند كه او را مرگ ندهد و عقاب نفرمايد تا روز قيامت و خداوند حاجت او را برآورد بپاداش عبادات او تا آنزمان ولى نه تا حديكه مطلوب او بود بلكه تا وقت معلوم كه بعد از صور اوّل اسرافيل باشد چون روز قيامت بعد از صور دوّم است و در علل از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه شيطان بين نفخه اولى و ثانيه ميميرد و عياشى ره از آنحضرت نقل نموده كه خداوند شيطان را مهلت داد تا روز ظهور امام قائم و اين مهلت براى امتحان بندگان و تكميل ثواب آنها بود در مخالفت شيطان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ إِنَّك‌َ مِن‌َ المُنظَرِين‌َ «15»

خداوند فرمود محققا تو ‌را‌ ‌از‌ مهلت‌دهندگان‌ قرار داديم‌.

‌در‌ اينجا بنحو اطلاق‌ فرموده‌ و لكن‌ ‌در‌ سوره‌ ص‌ آيه 81 تقييد فرمود ‌به‌ إِلي‌ يَوم‌ِ الوَقت‌ِ المَعلُوم‌ِ و مراد ‌از‌ وقت‌ معلوم‌ مفسرين‌ گفتند مراد نفخه‌ اولي‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ ميميرند و ابليس‌ تقاضاي‌ عدم‌ موت‌ كرده‌ ‌تا‌ قيامت‌ ‌که‌ ديگر موتي‌ نيست‌ لكن‌ ‌در‌ اخبار شيعه‌ دارد ‌که‌ ‌در‌ زمان‌ رجعت‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ شياطين‌ جنگ‌ ميكند و شيطان‌ كشته‌ ميشود و شياطين‌ بكلي‌ ‌از‌ ‌بين‌ ميروند.

جلد 7 - صفحه 285

اشكال‌ و دفع‌

اما الاشكال‌‌-‌ چرا خداوند ‌او‌ ‌را‌ مهلت‌ داد ‌که‌ ‌اينکه‌ همه‌ بندگان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ اغواء كند و بجهنم‌ سوق‌ دهد.

اما الدفع‌‌-‌ خداوند احدي‌ ‌را‌ مجبور بايمان‌ و عمل‌ صالح‌ ‌ يا ‌ كفر و عمل‌ فاسد نميكند بلكه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ميكند بالاختيار ‌است‌ و لذا اسباب‌ اطاعت‌ و معصيت‌ ‌هر‌ دو ‌را‌ فراهم‌ فرموده‌ ‌که‌ حجة تمام‌ ‌باشد‌ لِيَهلِك‌َ مَن‌ هَلَك‌َ عَن‌ بَيِّنَةٍ وَ يَحيي‌ مَن‌ حَي‌َّ عَن‌ بَيِّنَةٍ انفال‌ ‌آيه‌ 44، و شيطان‌ ‌هم‌ يكي‌ ‌از‌ اسباب‌ ‌است‌ ‌که‌ وسوسه‌ ميكند ‌در‌ مقابل‌ ملك‌ ‌که‌ الهام‌ ميكند مثل‌ نفس‌ و عقل‌ و دعات‌ باطله‌ و داعيان‌ حق‌، ‌خود‌ انسان‌ ‌هر‌ طرفي‌ ‌را‌ بخواهد اختيار ميكند چنانچه‌ ‌خود‌ شيطان‌ ميگويد فرداي‌ قيامت‌ إِن‌َّ اللّه‌َ وَعَدَكُم‌ وَعدَ الحَق‌ِّ وَ وَعَدتُكُم‌ فَأَخلَفتُكُم‌ وَ ما كان‌َ لِي‌ عَلَيكُم‌ مِن‌ سُلطان‌ٍ إِلّا أَن‌ دَعَوتُكُم‌ فَاستَجَبتُم‌ لِي‌ فَلا تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنفُسَكُم‌ ما أَنَا بِمُصرِخِكُم‌ وَ ما أَنتُم‌ بِمُصرِخِي‌َّ الاية ابراهيم‌ ‌آيه‌ 26 و 27، و بالجمله‌ حق‌ و باطل‌، آخرت‌ و دنيا هميشه‌ مقابل‌ يكديگر ‌است‌.

صالح‌ و طالح‌ متاع‌ خويش‌ نمايند

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 15)- این تقاضای او به اجابت رسید و خداوند «فرمود: تو از مهلت داده شدگانی» (قالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ).

نکات آیه

۱- خداوند درخواست ابلیس (مهلت خواهى تا قیامت) را اجابت کرد. (أنظرنى ... قال إنک من المنظرین) برداشت فوق بر این اساس است که متعلق کلمه «المنظرین»، «إلى یوم یبعثون» باشد که به قرینه آیه قبل حذف شده است. گفتنى است که برخى مهلت دهى به ابلیس را بنابر ظاهر آیه استجابت درخواست ابلیس دانسته اند و برخى دیگر جمله «إنک ...» را اخبار از تقدیر الهى به زنده ماندن ابلیس شمرده اند. یعنى چه وى درخواست مى کرد و یا درخواست نمى کرد، چنین مقدر شده بود.

۲- ابلیس از موجودات داراى عمر طولانى و زنده تا روز رستاخیز آدمیان (أنظرنى إلى یوم یبعثون ... قال إنک من المنظرین)

۳- خداوند، ابلیس را در پى درخواست زنده ماندن تا رستاخیز، عمرى طولانى داد. (أنظرنى إلى یوم یبعثون. قال إنک من المنظرین) ذکر نکردن متعلق «المنظرین» مى تواند اشاره به این باشد که خواسته ابلیس تنها در اصل «انظار» اجابت شده است، و نه در مدت آن; یعنى تا روز قیامت.

موضوعات مرتبط

  • ابلیس: اجابت استمهال ابلیس ۱، ۳; حیات طولانى ابلیس ۲; عمر ابلیس ۲، ۳
  • خدا: عطایاى خدا ۱، ۳

منابع