گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:


==برهانى كوتاه و لطيف، در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى ==
==برهانى كوتاه و لطيف، در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى ==
«'''قَالَ أَ غَيرَ اللَّهِ أَبْغِيكمْ إِلَهاً وَ هُوَ فَضلَكمْ عَلى الْعَالَمِينَ'''»:
«'''قَالَ أَ غَيرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهاً وَ هُوَ فَضّلَكُمْ عَلى الْعَالَمِينَ'''»:


كلمه «أبغيكم» به معناى «درخواست كنم براى شما» است. و موسى «عليه السلام» در اين جمله، پروردگار ايشان را بر ايشان تعريف و توصيف مى كند، و در آن حكم و قاعده اى كلى تأسيس نموده و مى فرمايد:
كلمه «أبغيكُم» به معناى «درخواست كنم براى شما» است. و موسى «عليه السلام» در اين جمله، پروردگار ايشان را بر ايشان تعريف و توصيف مى كند، و در آن حكم و قاعده اى كلى تأسيس نموده و مى فرمايد:


به طور كلى، هر معبودى كه من براى شما قرار دهم و يا به فرض محال برايتان بسازم، آن معبود، غير خداى سبحان خواهد بود، و آن كسى نخواهد بود كه عبادتش بر شما جايز و واجب باشد. زيرا آنچه كه بر شما واجب است، اين است كه خداى تعالى را - كه پروردگار شما است - به صفت ربوبيتش، كه شما را بر عالميان برترى داده، عبادت كنيد.
به طور كلى، هر معبودى كه من براى شما قرار دهم و يا به فرض محال برايتان بسازم، آن معبود، غير خداى سبحان خواهد بود، و آن كسى نخواهد بود كه عبادتش بر شما جايز و واجب باشد. زيرا آنچه كه بر شما واجب است، اين است كه خداى تعالى را - كه پروردگار شما است - به صفت ربوبيتش، كه شما را بر عالميان برترى داده، عبادت كنيد.
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
اين، آن معنايى است كه از آيه شريفه استفاده مى شود، و همان طور كه ملاحظه گرديد، آيه شريفه در عين كوتاه بودن، متضمن لطيف ترين بيان و كوتاه ترين برهان است، و حقيقت را براى ذهن هايى كه قوه تعقل شان ضعيف است، به طور صريح و روشن جلوه مى دهد.
اين، آن معنايى است كه از آيه شريفه استفاده مى شود، و همان طور كه ملاحظه گرديد، آيه شريفه در عين كوتاه بودن، متضمن لطيف ترين بيان و كوتاه ترين برهان است، و حقيقت را براى ذهن هايى كه قوه تعقل شان ضعيف است، به طور صريح و روشن جلوه مى دهد.


«'''وَ إِذْ أَنجَيْنَاكم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسومُونَكمْ سوءَ الْعَذَابِ...'''»:
«'''وَ إِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ...'''»:


كلمه «يسومونكم» از «سام، يسوم»، به معناى خوار داشتن و ذليل كردن است. و «يقتلون» از مصدر «تقتيل» است، كه به معناى زياده روى در كشتن است، و «يستحيون»، از مصدر «إستحياء» است، كه به معناى زنده نگاه داشتن براى خدمت است.
كلمه «يَسُومُونكُم» از «سام، يسوم»، به معناى خوار داشتن و ذليل كردن است. و «يُقَتِّلُونَ» از مصدر «تقتيل» است، كه به معناى زياده روى در كشتن است، و «يستحيون»، از مصدر «إستحياء» است، كه به معناى زنده نگاه داشتن براى خدمت است.


از ظاهر آيه بر مى آيد كه جمله «و فى ذلكم»، اشاره به شكنجه هايى باشد كه بنى اسرائيل، از آل فرعون مى ديدند.
از ظاهر آيه بر مى آيد كه جملۀ «وَ فِى ذَلكِمُ»، اشاره به شكنجه هايى باشد كه بنى اسرائيل، از آل فرعون مى ديدند.


بعضى از مفسران گفته اند: اين آيه، خطاب به اسرائيلى هاى زمان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است، و بر ايشان منت مى گذارد آن رفتارى را كه خداوند با پدران ايشان، در زمان فرعون كرده بود، وليكن مناسب تر با سياق كلام، اين است كه خطاب به همان بنى اسرائيل زمان فرعون بوده باشد، كه چنان نعمت بزرگى را از ياد برده، و نجات از آن بلاى عظيم را فراموش كردند.  
بعضى از مفسّران گفته اند: اين آيه، خطاب به اسرائيلى هاى زمان رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است، و بر ايشان منت مى گذارد آن رفتارى را كه خداوند با پدران ايشان، در زمان فرعون كرده بود، وليكن مناسب تر با سياق كلام، اين است كه خطاب به همان بنى اسرائيل زمان فرعون بوده باشد، كه چنان نعمت بزرگى را از ياد برده، و نجات از آن بلاى عظيم را فراموش كردند.  


و از اين قبيل خطاب ها، يعنى خطاب به مردمى كه در زمان خطاب وجود نداشته اند، در قرآن يافت مى شود. مانند آيه: «ألم يروا أنه لا يكلمهم و لا يهديهم سبيلا»، كه در همين آيات مورد بحث است و روى سخن در آن، با اسرائيلى هاى همان دوره است.
و از اين قبيل خطاب ها، يعنى خطاب به مردمى كه در زمان خطاب وجود نداشته اند، در قرآن يافت مى شود. مانند آيه: «ألَم يَرَوا أنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُم وَ لَا يَهدِيهِم سَبِيلاً»، كه در همين آيات مورد بحث است و روى سخن در آن، با اسرائيلى هاى همان دوره است.


«'''وَ وَاعَدْنَا مُوسى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشرٍ فَتَمَّ مِيقَات رَبِّهِ أَرْبَعِينَ...'''»:
«'''وَ وَاعَدْنَا مُوسى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ...'''»:


كلمه «ميقات»، معنايش نزديك به معناى كلمه «وقت» است و تقريبا همان معنا را مى دهد، و فرق آن دو، به طورى كه صاحب مجمع البيان گفته، اين است كه: ميقات، آن وقت معين و محدودى است كه بنا است در آن وقت عملى انجام شود، به خلاف وقت، كه به معناى زمان و مقدار زمانى هر چيز است. و لذا در حج مى گويند: ميقات هاى حج، يعنى آن مواضعى كه براى بستن احرام معين شده.
كلمه «ميقات»، معنايش نزديك به معناى كلمه «وقت» است و تقريبا همان معنا را مى دهد، و فرق آن دو، به طورى كه صاحب مجمع البيان گفته، اين است كه: ميقات، آن وقت معين و محدودى است كه بنا است در آن وقت عملى انجام شود، به خلاف وقت، كه به معناى زمان و مقدار زمانى هر چيز است. و لذا در حج مى گويند: ميقات هاى حج، يعنى آن مواضعى كه براى بستن احرام معين شده.
۲۰٬۸۸۷

ویرایش