گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
پس چه مانعى دارد كه يك بار به نوع انسان بگويند كه از خلقت آسمان ها و زمين، تو منظور بودى، و بار ديگر به نوعى ديگر از موجودات.
پس چه مانعى دارد كه يك بار به نوع انسان بگويند كه از خلقت آسمان ها و زمين، تو منظور بودى، و بار ديگر به نوعى ديگر از موجودات.


استنتاج وجود ملائكه قبل از خلقت آسمانها و زمين ، از جمله : «'''و كان عرشه على الماء'''»
==اثبات وجود ملائكه، قبل از خلقت آسمان ها و زمين، از آیه: «وَ كَانَ عَرشُهُ عَلَى المَاء»==


علاوه بر اين، انسان كامل ترين انواع موجودات و متقن ترين مخلوقات جسمانى موجود در آسمان ها و زمين است، و اگر جنس بشر در جانب علم و عمل رشدى صالح و نموى درست داشته باشد، ذات او از هر موجود ديگر افضل و شريف تر و مقامش رفيع تر است و درجه بلندترى دارد. هر چند كه آسمان ها هيكلى بسيار بزرگتر دارند، و خداى تعالى، در مقام احتجاج عليه كفار خطاب به ايشان مى فرمايد: «ءَأنتُم أشَدُّ خَلقاً أمِ السَّمَاءُ بَنَيهَا».  
علاوه بر اين، انسان كامل ترين انواع موجودات و متقن ترين مخلوقات جسمانى موجود در آسمان ها و زمين است، و اگر جنس بشر در جانب علم و عمل رشدى صالح و نموى درست داشته باشد، ذات او از هر موجود ديگر افضل و شريف تر و مقامش رفيع تر است و درجه بلندترى دارد. هر چند كه آسمان ها هيكلى بسيار بزرگتر دارند، و خداى تعالى، در مقام احتجاج عليه كفار خطاب به ايشان مى فرمايد: «ءَأنتُم أشَدُّ خَلقاً أمِ السَّمَاءُ بَنَيهَا».  
خط ۲۹: خط ۲۹:
و خداى تعالى را محكوم خود سازد، و گفتيم كه غير خدا، هرچه كه فرض شود، اگر داراى واقعيت باشد - نه صرف اعتبار - مخلوق خدا و تحت تدبير خدا است.  
و خداى تعالى را محكوم خود سازد، و گفتيم كه غير خدا، هرچه كه فرض شود، اگر داراى واقعيت باشد - نه صرف اعتبار - مخلوق خدا و تحت تدبير خدا است.  


آرى «إنِ الحُكمُ إلّا لِلّهّ» و «اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَئ»، حكم، منحصرا كار خدا است، غير او حاكمى نيست تا در او حكم كند و اثر بگذارد، و غير او، هر چه كه فرض شود، مخلوق او است.
آرى، «إنِ الحُكمُ إلّا لِلّهّ» و «اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَئ». حكم، منحصرا كار خدا است، غير او حاكمى نيست تا در او حكم كند و اثر بگذارد، و غير او، هر چه كه فرض شود، مخلوق او است.
<span id='link153'><span>
<span id='link153'><span>


==مراد از كفار از اين كه مسأله معاد و بعث بعد از مرگ سحر خواندند ==
==مراد از كفار از اين كه مسأله معاد و بعث بعد از مرگ را، «سحر» خواندند ==
پس جهات حسن و مصلحت (و غرض و هدف و امثال اين ها)، امورى است كه بر ما حكم مى كند و ما را وادار مى سازد به اين كه برخيزيم و فلان كار را شروع كنيم تا آن غرض حاصل گردد، و اين جهات حسن و مصلحت ها امورى هستند خارج از (ذات) و خارج از افعال ما، كه در ما بدان جهت كه ما فاعل هستيم و با انجام كارهاى خود می خواهيم سعادت زندگى خود را تأمين كنيم، اثرى می گذارند، اما آيا خداى سبحان نيز، مثل ما است كه تحت تأثير چيزى قرار گيرد؟  
پس جهات حسن و مصلحت (و غرض و هدف و امثال اين ها)، امورى است كه بر ما حكم مى كند و ما را وادار مى سازد به اين كه برخيزيم و فلان كار را شروع كنيم تا آن غرض حاصل گردد، و اين جهات حسن و مصلحت ها امورى هستند خارج از (ذات) و خارج از افعال ما، كه در ما بدان جهت كه ما فاعل هستيم و با انجام كارهاى خود می خواهيم سعادت زندگى خود را تأمين كنيم، اثرى می گذارند، اما آيا خداى سبحان نيز، مثل ما است كه تحت تأثير چيزى قرار گيرد؟  


۱۵٬۹۴۷

ویرایش