گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۳: خط ۶۳:
آيات كريمه قرآن، با همه اختلافى كه در مضامين و با همه تشتتى كه در مقاصد آن ها است، به يك معناى بسيط (بدون جزء و بعض) بر مى گردد، و همه غرض واحدى را دنبال مى كنند. غرضى را كه در آن، نه كثرت است و نه تشتت، به نحوى كه هر آيه از آيات آن، در عين اين كه مطلب خود را بيان مى كند، در عين حال غرضى را در نظر دارد، كه چون روح در كالبد آن آيه و همه آيات دويده است، و حقيقتى را افاده مى كند كه همه آيات قرآن در مقام افاده آن حقيقت مى باشند.
آيات كريمه قرآن، با همه اختلافى كه در مضامين و با همه تشتتى كه در مقاصد آن ها است، به يك معناى بسيط (بدون جزء و بعض) بر مى گردد، و همه غرض واحدى را دنبال مى كنند. غرضى را كه در آن، نه كثرت است و نه تشتت، به نحوى كه هر آيه از آيات آن، در عين اين كه مطلب خود را بيان مى كند، در عين حال غرضى را در نظر دارد، كه چون روح در كالبد آن آيه و همه آيات دويده است، و حقيقتى را افاده مى كند كه همه آيات قرآن در مقام افاده آن حقيقت مى باشند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۳ </center>
پس اين كتاب كريم، با تشتت آيات و تفرق ابعاضش، جز يك غرض را دنبال نمى كند، غرض واحدى كه در هر موردى شكلى خاص به خود مى گيرد، در يك مورد اصلى دينى، و در موردى ديگر حكمى اخلاقى، و در جایى ديگر حكمى شرعى و يا سياسى و يا قضایى و يا غير آن است، به طورى كه هر قدر از ريشه به سوى شاخه و از شاخه به شاخه هاى باريكتر برده شود، از آن معناى واحد محفوظ خارج نگشته و آن غرض ‍اصلى گم نمى شود.  
پس اين كتاب كريم، با تشتت آيات و تفرق ابعاضش، جز يك غرض را دنبال نمى كند، غرض واحدى كه در هر موردى شكلى خاص به خود مى گيرد، در يك مورد اصلى دينى، و در موردى ديگر حكمى اخلاقى، و در جایى ديگر حكمى شرعى و يا سياسى و يا قضایى و يا غير آن است، به طورى كه هر قدر از ريشه به سوى شاخه و از شاخه به شاخه هاى باريكتر برده شود، از آن معناى واحد محفوظ خارج نگشته و آن غرض اصلى گُم نمى شود.  


پس آن ريشه، اصلى است واحد كه وقتى تجزيه و تركيب مى شود، به صورت يك يك آن اجزاء و تفاصيل عقايد و اخلاق و اعمال در مى آيد، و آن عقايد و اخلاق و اعمال، وقتى تحليل مى شود به شكل آن ريشه اصلى و آن روح دويده، در همه آن ها در مى آيد.  
پس آن ريشه، اصلى است واحد كه وقتى تجزيه و تركيب مى شود، به صورت يك يك آن اجزاء و تفاصيل عقايد و اخلاق و اعمال در مى آيد، و آن عقايد و اخلاق و اعمال، وقتى تحليل مى شود به شكل آن ريشه اصلى و آن روح دويده، در همه آن ها در مى آيد.  
۱۵٬۹۷۷

ویرایش