۱۵٬۹۷۷
ویرایش
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
<span id='link134'><span> | <span id='link134'><span> | ||
پس تا اين جا روشن شد كه: | |||
پس | |||
اول | آيه شريفه مورد بحث، در مقام بيان اين جهت است كه تفاصيل و جزئيات معارف و شرايع قرآنى، به اصلى واحد بر مى گردد. به نحوى كه اگر آن اصل در هر مورد از موارد عقايد و اوصاف و اعمال با خصوصيت مورد، تركيب شود، حكم خاص به آن مورد را نتيجه مى دهد. همان حكمى را كه قرآن كريم، براى آن مورد معين كرده، و با اين بيان، دو نكته به خوبى روشن مى شود: | ||
* اول اين كه: | |||
كلمۀ «كتاب» در آيه مورد بحث، خبر براى مبتدايى است كه از كلام حذف شده و تقدير آن، «هَذَا كِتَابٌ» مى باشد، و منظور از «كتاب»، همين قرآنى است كه در دست ما است. قرآنى كه مى بينيم به سوره هایى تقسيم شده و اين، با مطلبى كه در كلمات مفسران و يا در روايات آمده و گفته شده كه منظور از «كتاب»، لوح محفوظ و يا قرآن واقع در لوح محفوظ است، منافات ندارد. | |||
براى اين كه قرآنى كه در دست ما است و به صورت كتابى خواندنى است، با آنچه كه در لوح محفوظ است، منافات ندارد. زيرا با آن متحد است، اتحاد تنزيل با تأويل. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۴ </center> | ||
دوم | * دوم اين كه: | ||
لفظ «ثُمّ» در جملۀ «ثُمّ فُصِّلَت»، براى اين آمده كه بعديت به حسب ترتيب را برساند، نه بعديت زمانى را. چون تقدم و تأخر زمانى، بين معانى مختلف به حسب اصليت و فرعيت يا اجمال و تفصيل معنا ندارد. (و نمى شود گفت: معانى قرآن، اول اصلى و يا اجمالى بوده، بعد از مدتى فرعى و يا تفصيلى شده. لاجرم كلمۀ «ثُمّ»، تنها در اين صدد است كه همان نكته اى را كه مشروحا گذشت، افاده نموده، بفهماند فروع و تفاصيل قرآن از اصولى و آن اصول از اصل واحدى منشأ گرفته است). | |||
<span id='link135'><span> | <span id='link135'><span> | ||
==اقوال مختلف مفسرين درباره مراد از احكام و تفصيل آيات ، و بيان نادرستى آن اقوال == | ==اقوال مختلف مفسرين درباره مراد از احكام و تفصيل آيات ، و بيان نادرستى آن اقوال == | ||
با اين بيان نكته اى ديگر نيز روشن مى شود، و آن نادرستى معنايى است كه بعضى از مفسرين براى آيه كرده و گفته اند: معنايش اين است كه آيات قرآنى ، محكم و غير قابل نسخ هستند و مانند ساير كتب آسمانى و شرايع ديگر انبياء نيست كه هر يك بعد از مدتى نسخ شدند. و در معناى جمله «'''ثم فصلت '''» گفته اند: يعنى با بيان حلال و حرام و ساير احكام تفصيل داده شده است. | با اين بيان نكته اى ديگر نيز روشن مى شود، و آن نادرستى معنايى است كه بعضى از مفسرين براى آيه كرده و گفته اند: معنايش اين است كه آيات قرآنى ، محكم و غير قابل نسخ هستند و مانند ساير كتب آسمانى و شرايع ديگر انبياء نيست كه هر يك بعد از مدتى نسخ شدند. و در معناى جمله «'''ثم فصلت '''» گفته اند: يعنى با بيان حلال و حرام و ساير احكام تفصيل داده شده است. |
ویرایش