۲۰٬۹۵۹
ویرایش
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
==توضيحى درباره اين كه: نعمت هاى الهى قابل شمارش نيست == | ==توضيحى درباره اين كه: نعمت هاى الهى قابل شمارش نيست == | ||
«''' | «'''وَ إن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّهِ لَا تُحصُوهَا'''» - راغب مى گويد: كلمۀ «إحصاء»، به معناى تحصيل با عدد و به دست آوردن با شماره است، و در اصل از «حصا: ريگ» گرفته شده. چون عرب جاهليت، هر چيزى را مى خواست بشمارد، به وسيله ريگ مى شمرد، همچنان كه ما با سرانگشت خود مى شماريم. | ||
در اين | در اين جمله، به اين معنا اشاره شده كه: نعمت هاى خدا از محدوده عدد و شماره بيرون است و در نتيجه، انسان نمى توانند نعمت هايى را كه خداى تعالى به او ارزانى داشته، بشمارد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۸ </center> | ||
چگونه مى توان نعمت هاى خدا را شمرد و حال آن كه | چگونه مى توان نعمت هاى خدا را شمرد و حال آن كه عالََم وجود، با تمامى اجزاء و اوصاف و احوالش كه همه به هم مرتبط و پيوسته اند و هر يك در ديگرى اثر دارد و وجود يكى متوقف بر وجود ديگرى است، نعمت هاى خدا هستند، و اين معنا قابل احصاء نيست. | ||
و شايد همين معنا باعث شده كه نعمت را به لفظ مفرد بياورد و بفرمايد: | و شايد همين معنا باعث شده كه نعمت را به لفظ مفرد بياورد و بفرمايد: «نِعمَةَ الله». چون هرچه در عالََم وجود دارد، نعمت اوست، و در چنين موردى براى نشان دادن زيادى نعمت، احتياجى به جمع نيست. چون هرچه با او برخورد مى كنيم، نعمت اوست. البته مراد از «نعمة»، جنس آن است كه در نتيجه از نظر معنا با جمع فرقى نمى كند. | ||
«'''إنّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفّارٌ'''» - «کَفّار»، به فتح كاف، به معناى كثير الكفران است. يعنى كسى كه بسيار كفران مى ورزد. به خود ستم مى كند و شكر نعمت هاى خدا را به جا نمى آورد و همچنان كفران مى كند تا آن كه كفران، كار او را به هلاكت و خسران منتهى مى سازد. و ممكن است معنايش اين باشد كه: به نعمت هاى خدا زياد ظلم مى كند، يعنى شكرش را به جا نياورده، كفران كند. | «'''إنّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفّارٌ'''» - «کَفّار»، به فتح كاف، به معناى كثير الكفران است. يعنى كسى كه بسيار كفران مى ورزد. به خود ستم مى كند و شكر نعمت هاى خدا را به جا نمى آورد و همچنان كفران مى كند تا آن كه كفران، كار او را به هلاكت و خسران منتهى مى سازد. و ممكن است معنايش اين باشد كه: به نعمت هاى خدا زياد ظلم مى كند، يعنى شكرش را به جا نياورده، كفران كند. | ||
اين جمله با اين كه استينافى و مستقل است، مطالب قبلى را هم تأكيد مى | اين جمله با اين كه استينافى و مستقل است، مطالب قبلى را هم تأكيد مى كند. زيرا كسى كه در گفتار ما پيرامون نعمت هاى خدا و چگونگى دادن آن ها به انسان تأمل كند، قطعا خواهد فهميد كه انسان، به خاطر غفلتش از اين همه نعمت، به خودش ظلم نموده و نعمت هاى خدا را كفران مى نمايد. | ||
<span id='link62'><span> | <span id='link62'><span> | ||
ویرایش