گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
از همين جا معلوم مى شود كه اگر مستثنا منه را إغواء بگيريم، بهتر است از اين كه هم اغواء و هم تزيين را مستثنا منه بگيريم. چون همان طور كه گفتيم، او - كه خدا لعنتش كند - تزيين خود را در باره همه بشر، حتى «مُخلَصِين» به كار مى برد، وليكن تنها غير مُخلَصين را اغواء مى كند.
از همين جا معلوم مى شود كه اگر مستثنا منه را إغواء بگيريم، بهتر است از اين كه هم اغواء و هم تزيين را مستثنا منه بگيريم. چون همان طور كه گفتيم، او - كه خدا لعنتش كند - تزيين خود را در باره همه بشر، حتى «مُخلَصِين» به كار مى برد، وليكن تنها غير مُخلَصين را اغواء مى كند.


و از اين كه گفت: «مگر بندگان مُخلَصت» و اول بندگان را استثناء كرد، و سپس ايشان را به وصف «مُخلَص» توصيف نمود، اين معنا استفاده مى شود كه اصولا حق بندگى و عبوديت، همين است كه مولى، بنده خود را خالص براى خود كند، و غير او، كسى مالك آن بنده نباشد، و آن، به اين است كه آدمى براى خود مالك و مولايى به غير از خدا سراغ نداشته باشد،
و از اين كه گفت: «مگر بندگان مُخلَصت» و اول «بندگان» را استثناء كرد، و سپس ايشان را به وصف «مُخلَص» توصيف نمود، اين معنا استفاده مى شود كه اصولا حق بندگى و عبوديت، همين است كه مولى، بنده خود را خالص براى خود كند، و غير او، كسى مالك آن بنده نباشد، و آن، به اين است كه آدمى براى خود مالك و مولايى به غير از خدا سراغ نداشته باشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۴۴ </center>
و حتى خود را مالك چيزى از نفس خود و از صفات نفسش و آثار و اعمالش نداند، و ملك - به كسر ميم و ضمّه آن - را تنها براى خدا بداند.
و حتى خود را مالك چيزى از نفس خود و از صفات نفسش و آثار و اعمالش نداند، و ملك - به كسر ميم و ضمّه آن - را تنها براى خدا بداند.
۱۹٬۲۳۰

ویرایش