گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ خرداد ۱۴۰۱
خط ۲۴: خط ۲۴:
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، عذرش را پذيرفت. آن وقت، قبيله خزرج، نزد زيد بن ارقم رفته، شماتتش كردند كه تو چرا به بزرگ قبيله ما تهمت زدى.
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، عذرش را پذيرفت. آن وقت، قبيله خزرج، نزد زيد بن ارقم رفته، شماتتش كردند كه تو چرا به بزرگ قبيله ما تهمت زدى.


هنگامى كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» از آن منزل حركت كرد، زيد با آن جناب بود، و مى گفت: بار الها! تو مى دانى كه من دروغ نگفته ام، و به عبداللّه بن اُبَى تهمت نزده ام. چيزى از راه را نرفته بودند كه حالت وحى و برحاء به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» دست داد و آن قدر سنگین شد که
هنگامى كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» از آن منزل حركت كرد، زيد با آن جناب بود، و مى گفت: بار الها! تو مى دانى كه من دروغ نگفته ام، و به عبداللّه بن اُبَى تهمت نزده ام. چيزى از راه را نرفته بودند كه حالت وحى و برحاء به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» دست داد و آن قدر سنگین شد که نزديك بود شترش زانو بزند
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۴۸۲ </center>
نزديك بود شترش زانو بزند و بخوابد، و خود او، عرق از پيشانى مباركش مى چكيد، و بعد از آن كه به حالت عادى برگشت، گوش زيد بن ارقم را گرفته، او را از روى بار و بنه اش (و يا از روى شتر) بلند كرد و فرمود: اى پسر! سخنت راست و دلت فراگير است، و خداى تعالى، قرآنى درباره ات نازل كرده.
و بخوابد، و خود او، عرق از پيشانى مباركش مى چكيد، و بعد از آن كه به حالت عادى برگشت، گوش زيد بن ارقم را گرفته، او را از روى بار و بنه اش (و يا از روى شتر) بلند كرد و فرمود: اى پسر! سخنت راست و دلت فراگير است، و خداى تعالى، قرآنى درباره ات نازل كرده.


و چون به منزل رسيدند و پياده شدند، سوره «منافقين» را تا جملۀ «وَلَكِنّ المُنَافِقِينَ لَا يَعلَمُون» بر آنان خواند، و خداى تعالى، عبداللّه بن اُبَى را رسوا ساخت.
و چون به منزل رسيدند و پياده شدند، سوره «منافقين» را تا جملۀ «وَلَكِنّ المُنَافِقِينَ لَا يَعلَمُون» بر آنان خواند، و خداى تعالى، عبداللّه بن اُبَى را رسوا ساخت.
۲۰٬۵۹۸

ویرایش