گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
==معناى اينكه خداى تعالى رفيع الدرجات است ==
==معناى اينكه خداى تعالى رفيع الدرجات است ==
مفسرين براى جمله ((رفيع الدرجات (( معانى مختلفى ذكر كرده اند: بعضى گفته اند: معنايش ((رافع الدرجات (( است ، يعنى او درجات انبياء و اولياء را در بهشت بالا مى برد. و بعضى ديگر گفته اند: رافع آسمانهاى هفتگانه اى است كه ملائكه از آن آسمانها به سوى عرش خدا بالا مى روند.
مفسرين براى جمله ((رفيع الدرجات (( معانى مختلفى ذكر كرده اند: بعضى گفته اند: معنايش ((رافع الدرجات (( است ، يعنى او درجات انبياء و اولياء را در بهشت بالا مى برد. و بعضى ديگر گفته اند: رافع آسمانهاى هفتگانه اى است كه ملائكه از آن آسمانها به سوى عرش خدا بالا مى روند.
و بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نردبانهاى صعود به سوى عرشش ‍ رفيع و بلند است . بعضى ديگر گفته اند: اصلا معناى تحت اللفظى آن منظور نيست ، بلكه اين جمله كنايه است از رفعت شان و سلطنت خداى تعالى .
و بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نردبانهاى صعود به سوى عرشش ‍ رفيع و بلند است . بعضى ديگر گفته اند: اصلا معناى تحت اللفظى آن منظور نيست ، بلكه اين جمله كنايه است از رفعت شان و سلطنت خداى تعالى .
ولى آنچه با دقت از آيه شريفه استفاده مى شود اين است كه : اين آيه و آيه بعدش ملك خدا بر خلقش را توصيف مى كند به اين بيان كه خداى تعالى داراى عرشى است كه زمام تمامى امور مخلوقات در آنجا جمع مى شود و اوامر راجعه به خلق از آنجا نازل مى شود، البته آن مقام هم ، بر حسب مراتبى كه در خلق خدا هست ، داراى مراتبى و درجاتى است متعالى ، و شايد آن مراتب عبارت باشد از آسمانها كه در كلام مجيدش ‍ به عنوان مسكن ملائكه معرفى شده كه امر خدا از عرش به سوى ايشان نازل مى شود و همين آسمان هايند كه بين مردم و عرش خدا حائل شده اند.
ولى آنچه با دقت از آيه شريفه استفاده مى شود اين است كه : اين آيه و آيه بعدش ملك خدا بر خلقش را توصيف مى كند به اين بيان كه خداى تعالى داراى عرشى است كه زمام تمامى امور مخلوقات در آنجا جمع مى شود و اوامر راجعه به خلق از آنجا نازل مى شود، البته آن مقام هم ، بر حسب مراتبى كه در خلق خدا هست ، داراى مراتبى و درجاتى است متعالى ، و شايد آن مراتب عبارت باشد از آسمانها كه در كلام مجيدش ‍ به عنوان مسكن ملائكه معرفى شده كه امر خدا از عرش به سوى ايشان نازل مى شود و همين آسمان هايند كه بين مردم و عرش خدا حائل شده اند.
آنگاه مى فرمايد: روزى - كه همان روز تلاقى و ديدار باشد - فرا خواهد رسيد كه در آن روز ديگر حجابى بين خدا و مردم نمى ماند، روزى است كه از جلو چشم و بصيرت مردم كشف غطا مى شود و پرده ها كنار زده مى شود و در همان روز است كه به دست خدا آسمانها در هم پيچيده مى گردد و عرش خدا براى مردم هويدا مى شود، آن روز براى همه روشن مى شود كه تنها حاكم بر هر چيز او بوده و ملكى جز ملك او نيست ، در چنين روزى او در بين مردم حكم مى كند.
آنگاه مى فرمايد: روزى - كه همان روز تلاقى و ديدار باشد - فرا خواهد رسيد كه در آن روز ديگر حجابى بين خدا و مردم نمى ماند، روزى است كه از جلو چشم و بصيرت مردم كشف غطا مى شود و پرده ها كنار زده مى شود و در همان روز است كه به دست خدا آسمانها در هم پيچيده مى گردد و عرش خدا براى مردم هويدا مى شود، آن روز براى همه روشن مى شود كه تنها حاكم بر هر چيز او بوده و ملكى جز ملك او نيست ، در چنين روزى او در بين مردم حكم مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۳ </center>
پس مراد از ((درجات (( بنابراين بيان ، درجاتى است كه از آنجا به سوى عرش خدا بالا مى روند و آن وقت جمله ((رفيع الدرجات ذو العرش (( كنايه استعارى است از بلندى عرش ملك خدا، از افق خلق و غايب بودن آن از خلق قبل از قيامت ، آنهم غايب بودن به درجاتى بس ‍ رفيع و مسافتى بس دور.
پس مراد از ((درجات (( بنابراين بيان ، درجاتى است كه از آنجا به سوى عرش خدا بالا مى روند و آن وقت جمله ((رفيع الدرجات ذو العرش (( كنايه استعارى است از بلندى عرش ملك خدا، از افق خلق و غايب بودن آن از خلق قبل از قيامت ، آنهم غايب بودن به درجاتى بس ‍ رفيع و مسافتى بس دور.
<span id='link311'><span>
<span id='link311'><span>
==مراد از اينكه خداوند بر هر كس كه بخواهد، از امر خود روح القاء مى كند ==
==مراد از اينكه خداوند بر هر كس كه بخواهد، از امر خود روح القاء مى كند ==
يُلْقِى الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ
يُلْقِى الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ
۲۰٬۸۸۷

ویرایش