۲۰٬۸۶۰
ویرایش
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
و خداى سبحان، هرچند كه قديم الاحسان است و هر احسانى كه كسى به كسى بكند، باز احسان او است، و احدى حقى به عهده او ندارد، تا او شكرش به جاى آرد، وليكن در عين حال، خودش اعمال صالحه بندگان را با اين كه همان هم احسان اوست به بندگان، مع ذلك احسان بنده را به خودش خوانده و خود را شكرگزار بنده نيكوكارش خوانده است. | و خداى سبحان، هرچند كه قديم الاحسان است و هر احسانى كه كسى به كسى بكند، باز احسان او است، و احدى حقى به عهده او ندارد، تا او شكرش به جاى آرد، وليكن در عين حال، خودش اعمال صالحه بندگان را با اين كه همان هم احسان اوست به بندگان، مع ذلك احسان بنده را به خودش خوانده و خود را شكرگزار بنده نيكوكارش خوانده است. | ||
و اين، خود احسانى است بالاى احسان، و به همين عنايت فرموده: «هَل جَزَاءُ الإحسَانِ إلَّا | و اين، خود احسانى است بالاى احسان، و به همين عنايت فرموده: «هَل جَزَاءُ الإحسَانِ إلَّا الإحسَانُ: آيا پاداش احسان بنده به خداوند، غير احسان خداوند به بنده می تواند باشد»؟ | ||
و نيز فرموده: «إنَّ هَذَا كَانَ لَكُم جَزَاءً وَ كَانَ سَعيُكُم مَشكُوراً: اين است جزاى شما، و سعى شما شكرگزارى شده است». پس اطلاق شكرگزارى بر خدای تعالى، اطلاقى است حقيقى، نه مجازى. | و نيز فرموده: «إنَّ هَذَا كَانَ لَكُم جَزَاءً وَ كَانَ سَعيُكُم مَشكُوراً: اين است جزاى شما، و سعى شما شكرگزارى شده است». پس اطلاق شكرگزارى بر خدای تعالى، اطلاقى است حقيقى، نه مجازى. |
ویرایش